تبیان، دستیار زندگی
از صدر اسلام تا کنون در شعر و ادبیات به موضوع رمضان پرداخته شده است. شاعران پارسی‌گو از همان قرن چهارم و بعد از رودکی، کم و بیش واژه رمضان و احترام به این ماه را به طور هنرمندانه و عاشقانه در اشعار خود به کار برده‌اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«اندرون از طعام خالی دار...»

گفت‌وگو با اسماعیل آذر درباره‌ی رمضان در شعر فارسی


از صدر اسلام تا کنون در شعر و ادبیات به موضوع رمضان پرداخته شده است. شاعران پارسی‌گو از همان قرن چهارم و بعد از رودکی، کم و بیش واژه رمضان و احترام به این ماه را به طور هنرمندانه و عاشقانه در اشعار خود به کار برده‌اند.


«اندرون از طعام خالی دار...»

یک استاد زبان و ادبیات فارسی به ارزیابی «نمود رمضان در شعر و ادب فارسی» پرداخت.

چهره و نام دکتر اسماعیل آذر برای مردم و علاقه‌مندان به ادبیات آشنا است و او را بیشتر به عنوان یکی از مجریان و کارشناسان برنامه‌های ادبی و به ویژه مشاعره در تلویزیون می‌شناسند.

اما اسماعیل آذر جدای از حضور در رسانه ملی، در جمع دانشجویان و محافل آکادمیک هم چهره و نامی شناخته‌شده است و به عنوان استاد زبان و ادبیات فارسی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و مدیر گروه ادبیات فارسی سازمان فرهنگی اکو، سال‌هاست که مشغول تدریس و فعالیت است.

در حوزه تالیف هم آثار متعددی از آذر منتشر شده است که از آن میان می‌توان به کتاب‌های «تأثیر ادبیات ایران بر ادبیات جهان»، «شاهکارهای ادبی جهان» ، «سعدی‌شناسی»، «شکوه عشق» و «خورشید خراسان» اشاره کرد.

اسماعیل آذر عنوان کرد:

از صدر اسلام تا کنون در شعر و ادبیات به موضوع رمضان پرداخته شده است. شاعران پارسی‌گو از همان قرن چهارم و بعد از رودکی، کم و بیش واژه رمضان و احترام به این ماه را به طور هنرمندانه و عاشقانه در اشعار خود به کار برده‌اند؛ اما این شیوه تفکر زمانی اوج می‌گیرد که سنایی روی کار می‌آید و شعر نمادین و سمبولیک زبان پارسی شکل می‌گیرد و نماد در شعر ظاهر می‌شود.

او با اشاره به دوران بعد از سنایی، ‌ادامه داد: بعد از سنایی، توجه بیش‌تری به کاربرد واژه رمضان و ماه رمضان از سوی شاعرانی چون عطار، حافظ، سعدی و مولوی دیده می‌شود که این شاعران به آیات قرآنی نیز توجه داشته‌اند.

وی ادامه داد: به عنوان مثال، ما می‌دانیم که طبق گفته مفسرین، در قرآن مجید واژه صبر به جای روزه به کار رفته است. «یا ایها الذین آمنوا استعینو بالصبر و الصلاة ان الله مع الصابرین» که در این‌جا صبر به معنای صوم و روزه است. به همین دلیل است که مولوی می‌گوید: صبر چو ابری است خوش حکمت بارد از او / زان که چون ماه صبر بود که قرآن رسید.

آذر توضیح داد: مولوی ماه صبر را به جای ماه صیام آورده است؛ بنابراین شاعران از آیات قرآنی برای رمضان بهره گرفته‌اند.

مسلم کسی را بود روزه داشت / که درمانده‌ای را دهد نان چاشت // وگرنه چه لازم که سعیی بری / ز خود بازداری و هم خود خوری // خورنده که خیرش برآید ز دست / به از صائم الدهر روزه‌پرست.

این پژوهشگر ویژگی‌هایی از این ماه را که شاعران نیز در شعرهای‌شان به کار برده‌اند، بیان کرد و گفت: ماه رمضان مزایایی دارد که شاعران بر اساس این ویژگی‌ها به خلق زیبایی و هنر در شعر می‌پردازند. این ویژگی‌ها را می‌توان این‌گونه برشمرد: غالب شدن بر نفس خویش؛ زیاد شدن قوت پرهیز در انسان به حدی که از حرام به سوی حلال می‌رود؛ قدر نعمت‌ها را بیش‌تر می‌داند و طبعا در درازمدت از نعمت‌های خداوندی لذت و بهره بیش‌تری می‌برد؛ با محرومان همدرد می‌شود و گرسنگی را درمی‌یابد و به حال آنان می‌اندیشد؛ از یک وعده غذای خود می‌کاهد و آن را به گرسنه‌ای می‌دهد؛ همان‌طور که در حدیثی نقل شده است، روزه گرفتن برای ارتقای سلامت به اندازه یک بار خوردن، زمان به دست می‌آورد؛ انسان از مرتبه‌ی جسمانیت به مرتبه عقلانیت می‌رسد.

آذر در ادامه افزود: این‌ها اندکی از فواید ماه رمضان هستند که شاعران در طول تاریخ به این موضوعات توجه داشته‌اند؛ به طور مثال، سعدی می‌گوید: اندرون از طعام خالی دار / تا در او نور معرفت بینی // تهی از حکمتی به علت آنک / که پری از طعام تا بینی. همچنین در جای دیگری می‌گوید: مسلم کسی را بود روزه داشت / که درمانده‌ای را دهد نان چاشت // وگرنه چه لازم که سعیی بری / ز خود بازداری و هم خود خوری // خورنده که خیرش برآید ز دست / به از صائم الدهر روزه‌پرست. اگر کسی روزه را پرستید و فقط به روزه نگاهی فیزیکی و جسمانی داشت،‌ به اندرون و محتوای روزه توجه و تفکر نکرده است و سعدی چنین شخصی را صائم الدهر روزه‌پرست خوانده است.

اسماعیل آذر

اسماعیل آذر با اشاره به دیگر وجوه شعرهای درباره‌ی ماه رمضان، گفت:‌ در نهج البلاغه نیز آمده است که در ماه رمضان شیاطین در زنجیرند. این یک تفکر دینی است و مولوی در همین رابطه می‌گوید: نفس و شیطان هر دو یک تن بوده‌اند / در دو صورت خویش را بنموده‌اند،

و در حقیقت در زنجیر بودن شیاطین به معنای در زنجیر کردن نفس است و به قول همان مولوی: نفس اژدرهاست، او کی خفته است / از غم بی آلتی افسرده است.

او در ادامه با اشاره به آیاتی از قرآن اظهار کرد: ‌در آیاتی از قرآن آمده است که شب‌ها کم بخوابید و قرآن را با صدای بلند بخوانید. حافظ این سخن قرآن را هنرمندانه بیان کرده است و می‌گوید: می صبوح و شکر خواب صبحدم تا کی / به عذر نیم‌شبی کوش و گریه سحری. او همچنین می‌گوید: تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت / همت در این عمل از می فروش کن، و باز حافظ در جای دیگری می‌گوید: بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق / خواهی که زلف یار کشتی ترک هوش کن. به این معنا که اگر می‌خواهی خدا در دلت باشد و وجودت را پر کند، ‌از هوش دنیوی بگریز و به مستی اخروی بگرای.

آذر درباره‌ی ارتباط روح و نفس با ماه رمضان، خاطرنشان کرد: یکی از داروهای مفید برای درمان نفس که به بدی و زشتی گرایش دارد، ماه مبارک رمضان است که شاعران بسیار در این زمینه بسیار سخن گفته‌اند. ‌سعدی می‌گوید: حذر از وسوسه نفس که در راه خدا / مردم‌افکن‌تر از این غول بیابانی نیست. سعدی نفس را به غولی تعبیر می‌کند که انسان را زمین می‌زند. همچنین حافظ می‌گوید: مرد خداشناس که تقوا طلب کند / خواهی که سفیدجامه و خواهی سیاه باش، که بیان می‌کند نژاد و لباس مهم نیست و تنها تقوا و رفتن به سوی خدا ارزشمند است.

او ادامه داد: سبزواری در جایی می‌گوید: دهید ساغر صهبای سالخوره به دستم / اکنون که شیشه تقوای چندساله شکستم، که شیشه تقوا به معنای تقوای ریاکارانه است که مردم فکر و ایمان‌شان نسبت به او زیاد شود و برای خلق به تقوا، نماز و روزه بگرایند که پیامبر اعظم (ص) این را گناهی بزرگ و شرک اصغر خوانده‌اند.

در آیاتی از قرآن آمده است که شب‌ها کم بخوابید و قرآن را با صدای بلند بخوانید. حافظ این سخن قرآن را هنرمندانه بیان کرده است و می‌گوید: می صبوح و شکر خواب صبحدم تا کی / به عذر نیم‌شبی کوش و گریه سحری.

این استاد زبان و ادبیات فارسی بیش‌ترین شخصیت هایی را که به ماه رمضان پرداخته‌اند، مولوی، سعدی و حافظ نام برد و گفت: ‌البته دیگران هم به این مفاهیم توجه داشته‌اند؛ اما به فراوانی شاعران نام برده نبوده است.

اسماعیل آذر در مقایسه بین دیدگاه شاعران کلاسیک و معاصر نسبت به رمضان، بیان کرد: شاعران کلاسیک نمادپردازانه‌تر شعر می‌سرایند، البته شاعران معاصر نیز نماد به کار برده‌اند؛ شعر خود را از مخزنی درآورده که این مخزن مستقیم به خدا وصل است و آن مخزن، مخزن وحی است. برای مثال: غیر خدا در دو جهان هیچ نیست / هیچ مگو غیر که آن هیچ نیست // این کمر هستی موهوم را / چون بگشایی به میان هیچ نیست // اوست گل و سبزه و باغ و بهار / غیر در این باغ جهان هیچ نیست.

او در پایان خاطرنشان کرد: شاعرانی چون سنایی، نظامی، حافظ و مولوی شعر و سخن خود را با قرآن مجید برگرفته‌ و بزرگ شده‌اند و تقریبا شعرهای‌شان با مضامین قرآنی پیوسته است؛ اما شعر بسیاری از معاصرین برآمده از دل و ایمان‌شان است؛ در صورتی که نقش ایمان قدما به دلیل مطالعات و تعمیق قرآن بیش‌تر نمود دارد.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: خبرگزاری دانشجویان ایران، جام جم