تفاوت روزه با سایر عبادات
روزه مال خدا است و او جزایش را می دهد روزه تنها برای خداست و هیچ مشرک و بت پرستی، برای تقرّب به بت روزه نگرفته است. چون روزه یک فرمان الهی است. سایر عبادات، مورد شرک قرار گرفته و برای غیر خدا هم انجام شده اما خدای متعال روزه رابه خود اسناد می دهد.
در بعضی از روایات آمده است که روزه بگیرید برای آنکه طراوت و خرمی و شادابی غیر ماه مبارک را از دست بدهید؛ زیرا آنها نشاط کاذب و زودگذر است. وقتی انسان روزه گرفت و به آن دل بست، کم کم به باطن روزه پی می برد. باطن روزه انسان را به لقای حق میکشاند که خدای سبحان فرمود: «الصّوم لى وأنا أجزى به» روزه مال من است و من شخصاً به آن جزا میدهم. این تعبیر فقط درباره ی روزه وارد شده است.
همه اشیا و موجودات جهان امکان از آن خداست. چیزی در جهان خلقت نیست که مال خدا نباشد؛ چون مخلوق و مملوک اوست. چشم و گوش ما هم از آنِ خداست: « أَمَّن یَمْلِكُ السَّمْعَ والأَبْصَارَ » (یونس آیه 31)
امیرالمؤمنین (س) فرمود: «… أعْضاؤکم شهوده و جوارحکم جُنوده و ضمائرکم عُیونه وخَلَواتکم عِیانه»؛ مواظب باشید، بدانید در خلوت و جلوت، نهان و آشکار، در محضر خدای سبحان هستید. خلوات شما جلوات عیون و مَشهد و مرآی اوست.
چیزی در جهان نیست که به یاد حق و خدای سبحان نباشد. این انسان است که گاهی غافل است و گاهی غیر غافل. فرشته ها نفس ها را میشمارند که برای چه انسان نفس میکشد. وقتی به فرموده قرآن سرتاسر جهان، مِلک و مُلک خداست ، همه اعضا و جوارح ما سپاه حق است: « وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ » (فتح آیه 4)
این که فرمود: روزه مال من است، خصوصیتی را می رساند که قابل ملاحظه و دقت است.
گاهی انسان از سحر تا افطار امساک می کند؛ این یک درجه روزه داری است؛ تلاشی است که حداکثر در قیامت نسوزد یا وارد بهشت بشود؛ بهشتی که «جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ » ؛ امّا به آن بهشت که «فَادْخُلِی فِی عِبَادِی. وَادْخُلِی جَنَّتِی » (سوره فجر آیات 29و30) ؛ و در میان بندگان من درآى، و در بهشت من داخل شو.
روزه، ضمن اینکه حکم و ادبی خاص دارد، حکمتی هم دارد که آن لقا و محبّت خداست.
این حدیث در انسان شوق ایجاد میکند تا عاشق شود. انسان تا مشتاق نباشد، تلاش نمی کند و تا تلاش نکند، نمی رسد. وقتی روزه مال خدا بود، خدا هم شخصاً جزای روزه دار را بر عهده گرفته است.
مرحوم مولی محمد تقی مجلسی که گذشته از مقام شامخ فقاهت در بسیاری از معارف اسلامی و علوم عقلی نیز اهل نظر بوده است، می گوید: خدای سبحان به این معنا اکتفا نکرد که بفرماید: «الصوم لى». فرمود: «أنا أجزى به». ضمیر متکلم وحده را قبل از فعل ذکر کرده و با ذکر کلمه «أنا» خودش را مطرح میکند که: روزه مال من است و من هستم که جزای روزه دار را می دهم .
چگونگی پاداش
به کسانی چون اولیای الهی که روزه های مستحبی می گیرند و سهمیه افطار خود را به یتیم و اسیر و مسکین میدهند، در عین حال که "جنّاتٍ تجری من تحتها الأنهار" در اختیار آنهاست، می فرماید: «فَادْخُلِی فِی عِبَادِی . وَادْخُلِی جَنَّتِی » زیرا برای مطلب بالاتری، روزه می گیرند. امّا آنها که برای ورود به بهشت و برای استفاده از میوه های دلپذیر آن روزه میگیرند، تنها نوعی سوداگری دارند.
از موارد فرق بین روزه و سایر عبادات همین است که درباره اعمال دیگر، ملائکه الهی هنگام مرگ به استقبال مؤمنین می آیند که: "سلامٌ علیکم طبْتم فادْخلوها خالدین" درهای بهشت را باز میکنند و میگویند از هر دری که خواستید بفرمایید. امّا درباره روزه دار خدای سبحان فرمود: من خودم جزا میدهم. این جزء احکام و آداب روزه نیست؛ لذا نه در سلسله بحث های واجب و مستحب که فقه عهده دار آن است آمده و نه در بحث های آداب روزه؛ بلکه جزو حکمت های عبادت است که چگونه انسان به جایی میرسد که خداوند متعال مستقیماً جزای او را به عهده می گیرد.
ابن اثیر میگوید: یکی از نکاتی که خدای سبحان بر اساس حدیث قدسی «الصّوم لى وأنا أجزى به» فرموده این است که در هیچ ملّتی از ملل شرک و بت پرستی، برای بت ها روزه نمی گرفتند. اگر چه برای بت ها نماز می خواندند، قربانی میکردند و مراسم دیگر داشتند. روزه تنها برای خداست و هیچ مشرک و بت پرستی، برای تقرّب به بت روزه نگرفته است. چون روزه یک فرمان الهی است. سایر عبادات، مورد شرک قرار گرفته و برای غیر خدا هم انجام میدادند. اما خدای متعال روزه را به خود اسناد داده و شخصاً جزای روزه دار را به عهده گرفته است .
* برگرفته از کتاب حکمت عبادات حضرت آیت الله جوادی آملی،ص131
منبع: مجله الکترونیکی اسراء، شماره 18، مرداد 1390.
بخش قرآن تبیان