تبیان، دستیار زندگی
شگفت آور آن که همه این سلول ها زنده اند، غذا می خورند، نفس می کشند و تولید مثل می کنند و عجیب تر آن که مانند کارگران یک کارخانه عظیم هر کسی وظیفه خود را به خوبی انجام داده، در کار دیگری دخالت نمی نماید. مثلا سلول های پلک تا حد معینی رشد می کنند تا مانع دی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محسن مروتی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لوله کشی دقیق در بدن

چگونه وجود خدا را برای خود ثابت کنم؟(2)


در مقاله قبل وعده دادیم برایتان نمونه هایی از نظم شگفت انگیز عالم را بیان می کنیم.

اکنون به نظرتان از کجا شروع کنیم؟

 آیا می دانید یکی از بهترین  راههای خداشناسی تفکر درباره خودتان است؟

پس بهتر است تا فرصت داریم؛ در وجود خود سیری نماییم و از شگفتی های وجود خودمان درس خداشناسی بگیریم.


اکنون نمونه ای از این شگفتی ها را مطالعه نمایید:

رگ های خونی
کوچولوهای باهوش

اگر در حالی که مات و مبهوت ظاهر زیبا و عظمت برجی بلند هستید، کسی بگوید این ساختمان به صورت اتفاقی در این جا ساخته شد، باد آجرها را از این طرف و آن طرف به این جا آورد؛ آجرها به صورت تصادفی روی هم قرار گرفتند؛ وسایل خنک کننده را هم باد و باران در سر جایشان نصب کرد سیم کشی ها، شیشه ها، تزیینات داخلی، درها، آسانسور و میلیون ها قطعه دیگر کاملا اتفاقی در یک جا جمع شدند و یک دفعه این بنا بدون آن که مهندس و معمار و کارگری در کار باشد، ساخته شد!!! حتما باور نخواهید کرد.

اکنون بیایید نگاهی هم به ساختمان وجودمان بیندازیم:

بدن ما از (ده كاتر میلیون 10.000,000,000,000,000) سلول تشکیل شده است یعنی تعداد قطعات آن، 500 میلیون برابر بیشتر از یک برج 60 متری است!

شگفت آور آن که همه این سلول ها زنده اند، غذا می خورند، نفس می کشند و تولید مثل می کنند و عجیب تر آن که مانند کارگران یک کارخانه عظیم هر کسی وظیفه خود را به خوبی انجام داده، در کار دیگری دخالت نمی نماید. مثلا سلول های پلک تا حد معینی رشد می کنند تا مانع دید سلول های چشمی نشوند، حالت جمع شوندگی دارند تا در موقع لزوم باز شوند و در هنگام خطر روی چشم قرار گیرند.

واقعا چه کسی این توده عظیم از سلول ها را در یک نقطه جمع کرده است؟ چه کسی به آنها یاد می دهد که چگونه تغذیه کنند؟ چگونه تکثیر شوند؟ تا چه اندازه بزرگ شوند؟[1]

شگفت آور آن که همه این سلول ها زنده اند، غذا می خورند، نفس می کشند و تولید مثل می کنند و عجیب تر آن که مانند کارگران یک کارخانه عظیم هر کسی وظیفه خود را به خوبی انجام داده، در کار دیگری دخالت نمی نماید. مثلا سلول های پلک تا حد معینی رشد می کنند تا مانع دید سلول های چشمی نشوند، حالت جمع شوندگی دارند تا در موقع لزوم باز شوند و در هنگام خطر روی چشم قرار گیرند

نشانه ای دیگر

امام صادق(علیه السلام) در پاسخ پرسش یکی از شاگردانش درباره رشد جنین این گونه فرمودند:

در آغاز، جنین، در رحم - جایى كه چشمى آن را نمى‏بیند و دستى بدان نمى‏رسد - شكل و صورت داده مى‏شود. این تدبیر همچنان ادامه دارد تا اینكه انسانى كامل و استوار با تمام نیازهاى او بیرون مى‏آید. بدن این انسان، كامل و استوار است و همه چیز در آن نهفته شده است، از احشا و جوارح و دیگر عوامل بدن گرفته تا استخوان و گوشت و پیه و مغز و عصب و رگها و غضروفها. وقتى كه به جهان پاى نهاد چنان كه مى‏بینى تمام اعضاى او همه با هم و هماهنگ چنان رشد مى‏كنند كه شكل و هیأت و اعضاى او ثابت مى‏ماند، نه افزایش مى‏یابد و نه كاستى مى‏پذیرد. این سیر همچنان ادامه دارد تا شخص اگر تقدیر باشد به سن بلوغ و كمالش برسد. آیا این ها جز به خاطر لطف پروردگاری حکیم است؟[2]

لوله کشی بدن

لوله كشى یك شهر را در نظر بگیرید كه به تمام خانه ها، كارخانه ها و مؤسّسات مختلف شهر كشیده شده است. آیا هرگز فكر مى كنید به صورت اتفاقی و بدون این که هدفى در كار باشد، چنین لوله کشی ای در آن شهر به وجود آمده باشد؟!

دستگاه گردش خون نیز، لوله كشى بسیار منظّمى است که حتی در ظریف ترین لایه های چشم هم كشیده شده است.

این دستگاه، در هر دقیقه دو بار مواد غذایی تمام سلول های بدن (ده کاتر میلیون سلول) را به آنها می رساند، آنها را شست و شو داده و مواد زاید آنها را با خود می برد.

لوله كشى یك شهر كجا و لوله كشى دستگاه حیرت آور گردش خون كجا؟ مسلما نمی توان پذیرفت که چنین دستگاه حیرت آوری نیاز به خالقی توانا نداشته باشد. [3]

و شگفت‏آور آن كه طاووس هر چند گاهى از پوشش پرهاى زیبا بیرون مى‏آید، و تن عریان مى‏كند، پرهاى او پیاپى فرو مى‏ریزد و از نو مى‏رویند، پرهاى طاووس چونان برگ خزان رسیده مى‏ریزند و دوباره رشد مى‏كنند و به هم مى‏پیوندند، تا دیگر بار شكل و رنگ زیباى گذشته خود را باز مى‏یابد، بى آن كه میان پرهاى نو و ریخته شده تفاوتى وجود داشته باشد یا رنگى جابجا بروید

نظم در خلقت طبیعت

طبیعت اطراف ما نیز  پر است از نظمی شگفت آور؛ برای نمونه به بخشی از ظرافت های طاووس که از زبان حضرت علی (علیه السلام) بیان شده است توجه نمایید:

...از شگفت انگیزترین پرندگان در آفرینش، طاووس است، كه خدا آن را در استوارترین شكل موزون بیافرید، ... گویا دایره های شگفت انگیز آفتاب گونه كه روی پرهاى اوست از زر ناب و پاره‏هاى زبرجد بافته شده است. اگر رنگ‏هاى پرهاى طاووس را به روییدنى‏هاى زمین تشبیه كنى، خواهى گفت: دسته گلى است كه از شكوفه‏هاى رنگارنگ گل هاى بهارى فراهم آمده است، و اگر آن را با پارچه‏هاى پوشیدنى همانند سازى، پس چون پارچه‏هاى زیباى پر نقش و نگار یا پرده‏هاى رنگارنگ یمن است.

و شگفت‏آور آن كه طاووس هر چند گاهى از پوشش پرهاى زیبا بیرون مى‏آید، و تن عریان مى‏كند، پرهاى او پیاپى فرو مى‏ریزد و از نو مى‏رویند، پرهاى طاووس چونان برگ خزان رسیده مى‏ریزند و دوباره رشد مى‏كنند و به هم مى‏پیوندند، تا دیگر بار شكل و رنگ زیباى گذشته خود را باز مى‏یابد، بى آن كه میان پرهاى نو و ریخته شده تفاوتى وجود داشته باشد یا رنگى جابجا بروید.

راستى، هوشهاى ژرف اندیش و عقل‏هاى پر تلاش چگونه این همه از حقائق موجود در پدیده‏ها را مى‏توانند درك كنند؟ و چگونه گفتار توصیف گران، به نظم كشیدن این همه زیبایى را بیان توانند كرد؟ پس ستایش خداوندى را سزاست كه عقل‏ها را از توصیف پدیده‏اى كه برابر دیدگان جلوه‏گرند ناتوان ساخت... [4]

نسخه امام صادق(ع) برای یک بی خدا

طاووس

شخصی به نام "دیصانی" که به وجود خداوند اعتقادی نداشت نزد امام صادق (ع) آمده و از امام خواست تا با دلیل قانع کننده ای وجود خدا را برای او اثبات کند. امام تخم مرغی را به دیصانی نشان دادند و فرمودند: اى دیصانى این تخم سنگریست پوشیده كه پوست كلفتى دارد و زیر پوست كلفت پوست نازكى است و زیر پوست نازك طلائى است روان و نقره‏ایست آب شده كه نه طلاى روان به نقره آب شده آمیزد و نه نقره آب شده با طلاى روان در هم شود، نه سازنده ای از آن خارج شده تا بگوید من آن را ساخته ام و نه فاسد کننده ای درونش رفته تا بگوید من آن را فاسد كردم ناگاه می شكافد و مانند طاووس رنگارنگی از آن بیرون می آید آیا تو براى این تخم مرغ تدبیر کننده ای در نظر می گیری؟ دیصانى مدتى سر بزیر افكند و سپس گفت: گواهى دهم كه معبودى جز خداى یگانه بى‏شریك نیست و اینكه محمد بنده و فرستاده اوست و تو امام و حجت خدائى بر مردم و من از حالت پیشین توبه‏ گزارم.[5]

نتیجه

بی شک پس از مطالعه مطالب بالا که تنها قطره ای کوچک از اقیانوس عظیم نظم در عالم است شما نیز در برابر این همه نظم و سازماندهی که در پدیده های عالم وجود دارد متعجب شده اید و حتما خود به این مطلب گواهی می دهید که این هماهنگی و نظم عظیم در خلقت، هرگز نمی تواند زاییده یک اتفاق باشد و خداوندی با عظمت کارگردان این صحنه عظیم عالم است.

نکته پایانی

برهان نظم دلیل بسیار محکمی برای اثبات پروردگار است اما درباره آن پرسش هایی وجود دارد؛ همراه ما باشید تا در مقاله بعد، پرسش ها را مطرح کرده و پاسخ دهیم.

پی نوشت ها:

[1] . برگرفته از: مکارم شیرازی، ناصر؛ آفریدگار جهان، کانون انتشارات محمدی، چ سوم، 1344ش، تهران؛ ص 142-154.

[2] . برگرفته از: میرزایی، نجف علی؛ شگفتیهاى آفرینش، ترجمه توحید مفضل، هجرت، پنجم، 1377ش، قم،  ‏ صص54و55، نرم افزار گنجینه روایات نور.

[3] .برگرفته از:  آفریدگار جهان، صص154تا 179، پیشین

[4] . برگرفته از: دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، مشهور، چ اول، 1379ش، قم؛  ص313 تا 315.

[5] . برگرفته از: کلینی رازی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی،علمیه اسلامیه، تهران، بی تا، اول، ص103.

محسن مروتی

بخش اعتقادات تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.