تبیان، دستیار زندگی
. در این نوشتار مراد ما از «ادبیات وحشت» ادبیاتی است که به نیت ترس و اضطراب و وحشت‌انداختن در دل مخاطب به نگارش در می‌آید و در اغلب صفحات آن، مخاطب با دلهره و ترس مواجه است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمان‌هایی که ما را می‌ترسانند!

به بهانه معرفی ترسناک‌ترین نویسندگان جهان در سال 2011


در این نوشتار مراد ما از «ادبیات وحشت» ادبیاتی است که به نیت ترس و اضطراب و وحشت‌انداختن در دل مخاطب به نگارش در می‌آید و در اغلب صفحات آن، مخاطب با دلهره و ترس مواجه است.


رمان‌هایی که ما را می‌ترسانند!

در خبرهای نهم جولای 2011 آمده بود که هئیت داوران جایزه «برترین نویسندگان بین‌المللی ژانر ترسناک» برندگان خود را در گروه‌های رمان و مجموعه داستان کوتاه انتخاب و به مخاطبان خود معرفی کردند.

به نقل از اگزماینر در این فهرست از 4 نویسنده و 4 اثر به عنوان برترین نویسندگان و برترین آثار منتشر شده در ژانر ترسناک و دلهره‌آور نام برده شده است. در این فهرست از رمان «خون بد» به قلم «جان سندفورد» در بخش رمان با جلد سخت، «اتاق سرد» به قلم «جی.تی الیسون» در بخش رمان‌های جلد نرم، «چی وی استیونز» به خاطر نگارش رمان «همچنان گمشده» در بخش نخستین رمان و از مجموعه داستانی «گریه خدای انتقام» به قلم «ریچارد هلمز» در بخش برترین مجموعه داستان‌های دلهره‌آور و ترسناک نام برده شده بود.

در مقدمه باید گفت که اثر دلهره‌آور، اساساً زیر مجموعه ادبیات وحشت نیست؛ چراکه ادبیات دلهره‌آور می‌تواند ادبیاتی پلیسی – جنایی هم باشد. در این نوشتار مراد ما از «ادبیات وحشت» ادبیاتی است که به نیت ترس و اضطراب و وحشت‌انداختن در دل مخاطب به نگارش در می‌آید و در اغلب صفحات آن، مخاطب با دلهره و ترس مواجه است. در تک‌تک صفحه‌ها مخاطب به هراس از مرگ کشیده می‌شود و البته نه مرگی عادی؛ بلکه مرگی پر از هراس، از اتفاقات نامعلوم ماورایی.

برای شناخت دقیق‌تر «ادبیات وحشت» را از دو سویه می‌توان دید و بررسی کرد. نخستین سویه‌ی آن به «نویسنده» باز می‌گردد و سویه‌ی دوم به «اثر ادبی». اما روی هم رفته همانگونه که ذکرش آمد «ادبیات وحشت» ادبیاتی است که قرار است خواننده را به دنیایی از ترس‌ها و اضطراب‌ها ببرد؛ دنیایی که معلوم نیست در مسیر تکامل روحی روانی انسان چه جایگاهی می‌تواند داشته باشد. برای اینکه بتوانیم بخشی از چگونگی شکل‌گیری اثر ادبی، با مضمون دلهره و ترس را بکاویم دو عامل اصلی آن را بیشتر شرح می‌دهیم.

** نویسنده اثر ادبی با مضمون دلهره، ترس و وحشت

این بخش از واکاوی را با پرسشی‌هایی آغاز می‌کنیم؛ مساله و پرسش این است که اساساً نویسنده‌ای که آثار دلهره‌آور می‌نویسد، چگونه شخصیتی دارد؟ دوم اینکه آیا او از نوشتن چنین آثاری لذت می‌برد؟ سوم اینکه خود او در هنگام نوشتن و پس از آن آیا همراه شخصیت‌ها می‌ترسد و از صحنه‌ها می‌هراسد؟ و چهارم اینکه او هنگام نوشتن آیا به مخاطب هم می‌اندیشد و می‌خواهد او را بترساند؟

پاسخ‌هایی که در این بخش داده می‌شود، البته پاسخ‌هایی قطعی نیست و البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که در نقد جدید، چندان پرسش از مولف و نگارنده باب نیست و البته مسیرِ رسیدنِ به معنا هم، در هرمنوتیک مدرن، این نیست که مخاطب نیت مولف و معنای نهایی او را از متن طلب کند؛ بلکه ذهن مخاطب است که جدای از مولف معنا آفرینی می‌کند؛ اما به هر حال، در واکاوی این نوشتار، هم مولف اهمیت دارد و هم انگیزش‌ها و نیت‌های او.

نویسندگان آثار ادبی در ژانر وحشت؛ اغلب پاسخ‌هایی به منویات درونی‌شان را به نوشتار ادبی در می‌آورند و می‌توان گفت نویسندگان این حوزه افرادی خاص با روحیاتی خاص هستند که حتی به لحاظ کارکردهای روانی با دیگر نویسندگان متفاوتند.

بازمی‌گردیم به مبحث اصلی و اینکه آیا نویسنده ادبیات وحشت از نوشتن چنین آثاری لذت می‌برد؟ در پاسخ به این پرسش روان‌شناسان نظریاتی ارائه کرده‌اند که البته ممکن است به طور اخص در مورد نویسندگان این آثار نباشد؛ اما می‌توان آن را به این مورد هم تعمیم داد. در این باب گفته‌اند که نوشتن در این زمینه‌های خاص پاسخی است به نیازهای درونی و فرافکنی روح انسان. نویسنده اغلب دغدغه‌هایش را می‌نویسد، حال ممکن است در یک یا دو اثر او کمی از خود فاصله بگیرد؛ اما نویسنده حرفه‌ای در هر شرایطی خودش را می‌نویسد.

در باب دومین پرسش هم که آیا نویسنده از نوشتن چنین آثاری چه لذتی می‌برد؛ باید گفت که اساساً نویسنده و هنرمند از اثر هنری که خلق می‌کند لذت می‌برد فارغ از این که تاثیرش بر مخاطب مثبت یا منفی باشد.

اما درباره اینکه خود نویسنده در هنگام نوشتن و پس از آن آیا همراه شخصیت‌ها می‌ترسد و از صحنه‌ها می‌هراسد و اینکه او هنگام نوشتن آیا به مخاطب هم می‌اندیشد و می‌خواهد او را بترساند هم، باید گفت که اگر اهل نگارش آثار ادبی باشیم در خواهیم یافت که نویسنده باید با شخصیت‌ها و آدم‌های قصه‌اش زندگی کند. اینجاست که می‌توان گفت، به طور قطع نویسنده هنگام نوشتن اثر در برخی مواقع خود هم به هراس و دلهره می‌افتد و حتی گاه نمی‌داند که چه بر سر شخصیت‌های اثرش خواهد آمد! او در آن هنگام حتی کمتر می‌تواند به مخاطب اثرش بیاندیشد؛ مگر اینکه در پی خلق آثاری بازاری و سفارشی باشد که آن هم در این ژانر کمتر محقق می‌شود.

به طور قطع نویسنده هنگام نوشتن اثر در برخی مواقع خود هم به هراس و دلهره می‌افتد و حتی گاه نمی‌داند که چه بر سر شخصیت‌های اثرش خواهد آمد!

در نتیجه می‌توان گفت نویسندگان آثار ادبی در ژانر وحشت؛ اغلب پاسخ‌هایی به منویات درونی‌شان را به نوشتار ادبی در می‌آورند و می‌توان گفت نویسندگان این حوزه افرادی خاص با روحیاتی خاص هستند که حتی به لحاظ کارکردهای روانی با دیگر نویسندگان متفاوتند و حتی می‌توان گفت نظام معرفتی و سنت فکری ملتی که در آن متولد شدند هم با ملتی همچون ایرانیان متفاوت است و اساساً شاید به همین دلیل است که ما هیچگاه نویسنده‌ای پیگیر در حوزه داستان‌های وحشت‌انگیز و دلهره‌آور نداشته‌ایم.

** آثار داستانی

آثار داستانی خلق شده در این ژانر، غیر از آثار معمایی؛ جنایی و پلیسی به دو شیوه کلی روایت می‌شوند. نخستین شیوه آثاری است که به شکلی رئال مخاطب را به ترس و دلهره می‌اندازد و بدون جلوه‌های ویژه و اتفاقات ماورایی مخاطب از مواجهه با روایت اثر صفحه به صفحه بر ترس‌اش افزوده می‌شود. این گونه آثار بیشتر آثاری کلاسیک در ادبیات وحشت به شمار می‌روند، آثاری که نویسندگان قرن هجدهمی بیشتر آن را به نگارش در می‌آوردند؛ اگر چه آثار آن دوره و کمی پس از آن هم گاهی با فضاهای فرا واقعی همراه بود اما غالب آثار به شیوه‌ای کلاسیک و البته واقعی مخاطب را می‌ترساند. برای مثال فضاهای گوتیک حاکم بر ادبیات قرن هجدهمی که امثال شخصیت‌های «دراکولا» از آنجا سر بر آوردند نمونه‌ای از این فضاهای واقعی است اگرچه دراکولا کمی غیر واقعی بود. ‌

گروه دوم از آثار در ادبیات وحشت، آثاری هستند که در بستر سورئال روایت می‌شود. اساس قصه در این آثار بر پایه‌ مباحث فراواقعی پی‌ریزی شده است و مخاطب از ابتدای خواندن اثر با متنی مواجه می‌شود که نسبتی دور با واقعیت دارد؛ اما به دلیل حضور انسان‌ها و بخشی از عناصرِ زندگی انسانی، برای مخاطب دلهره‌آور و ترسناک می‌شود. این گروه از آثار امروزه بیشتر به نگارش در می‌آید و اغلب رمان‌ها و داستان‌های کوتاهی که نوشته می‌‌شود به این سنت روایی وفادار مانده‌اند.

بخش ادبیات تبیان


منبع: خبرگزاری فارس/ یادداشت از: حسن گوهرپور