تبیان، دستیار زندگی
من وتو به عنوان یک شهروند که در جامعه‌ی امروزی زندگی و روزگار سپری می‌کنیم، می‌بایست با مشخصه‌های جامعه خود از نظرهای گوناگون بیش از پیش آشنا باشیم. در جوامع امروزی جهان، افرادی که به خصوص در یک جامعه‌ی شهری زیست می‌کنند بنا بر سرعتی که در تبادل اطلاعات ب
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فقط یک بار فرصت داری


من وتو به عنوان یک شهروند که در جامعه‌ی امروزی زندگی و روزگار سپری می‌کنیم، می‌بایست با مشخصه‌های جامعه خود از نظرهای گوناگون بیش از پیش آشنا باشیم. در جوامع امروزی جهان، افرادی که به خصوص در یک جامعه‌ی شهری زیست می‌کنند بنا بر سرعتی که در تبادل اطلاعات به وجود آمده است، دسترسی قابل توجه تری به منابع اطلاعاتی در قیاس با جوامع گذشته دارند.


بیکاری

افراد در به دست آوردن این اطلاعات گاهاً با میل و علاقه شخصی و در زمینه‌ای خاص و گاهاً بی میل و رغبت و در زمینه‌های گوناگونی، اطلاعاتی کسب می‌نمایند.

امروزه منابع اطلاعاتی فراوانی همچون : تلویزیون، رسانه‌ها، روزنامه‌ها و دنیای مجازی و اینترنت و ... پر تلاش تر و پرهیاهوتر شدند و سعی بر جذب مخاطبان بیشتر دارند. در این گذر که شما مخاطبان گرامی همراه این مقاله شدید قصد از مطرح کردن چنین مقدمه‌ای آن است که در بدست آوردن اطلاعات در جامعه‌ی اطلاعاتی امروز خواه با میل شخصی بوده، خواه بی میل و رغبت، ما به عنوان فرد اجتماع و مهم‌تر از آن به عنوان یک انسان دارای قوه‌ی تعقل می‌بایست در کسب اطلاعات به تفکر نشسته و ضمن استفاده از اطلاعات مورد نیاز، زندگی نویی برای خود ایجاد نماییم. در یک نگاه به نظر می‌رسد یکایک افراد جامعه در طی شبانه روز اطلاعات زیادی را بدست می‌آورند بی آنکه در موردش به فکر بپردازند و در نهایت از اطلاعات بدست آمده بهره برداری نمایند.

عمر موهبتی است از طرف کردگار که به بشر هدیه شده است. هر انسان یک‌بار به دنیا آمده و فقط یک‌بار فرصت زیستن دارد. بنابراین ثانیه عمر هر انسان از نگاهی، با ارزش‌ترین چیز ممکن در دست اوست و اینجاست که وقت را مصداق طلا می‌دانند. در این فرصت طلایی که امروزه من وتو روزگار می‌گذرانیم و با توجه به یکی از مشخصه‌های جامعه‌ی امروز که همانا سرعت بالای تبادل اطلاعات است، اگر شهروندی به نوع و محتوای اطلاعات کسب کرده توجه کافی نداشته باشد و تعقل ننماید، یقیناً زمان و عمر خود را هدر داده است. حال در ادامه نظر شما را به یکی از هزاران هزار مصداق عینی و ساده جلب می‌نمایم.

عمر موهبتی است از طرف کردگار که به بشر هدیه شده است. هر انسان یک‌بار به دنیا آمده و فقط یک‌بار فرصت زیستن دارد. بنابراین ثانیه عمر هر انسان از نگاهی، با ارزش‌ترین چیز ممکن در دست اوست و اینجاست که وقت را مصداق طلا می‌دانند

چندی پیش روزنامه‌ی همشهری به عنوان یکی از منابع اطلاعاتی که امروز در دسترس من وتو است، مطلبی را عرضه می‌کند و اطلاعاتی در اختیارمان می‌گذارد. این مطلب را باهم می‌خوانیم :

«یک پیرزن آمریکایی برای تأمین مخارج زندگی خود از پنجره خانه‌اش اقدام به فروش یخ می‌کند. این پیرزن 81 ساله هر روز قالب‌های پر از آب را در فریزر می‌گذارد و مقدار زیادی یخ تهیه می‌کند. وی سپس به درخواست خریداران مقداری یخ را داخل سطلی می‌ریزد و با طناب از پنجره خانه‌اش در طبقه سوم به دست مشتریان می‌رساند. وی در مورد کار هر روزه‌اش به خبرنگاران گفت : بیش از 15 سال است که باید هر روز نزدیک به 30 بار پشت پنجره بیایم و یخ‌ها را بدست خریداران بدهم. وی برای فروش هر سطل یخ 50 سنت از خریداران دریافت می‌کند. البته گاهی مغازه داران محل به جای پول، مواد غذایی و مایحتاج پیرزن را باهمان سطل به وی تحویل می‌دهند.».

بیکاری

حال با عنایت به موضوعی که تا به اینجا عنوان کرده‌ایم، یک جوان ایرانی را تصور کنید که توسط هیولای بزرگ و وحشتناکی همچون «بیکاری» بلعیده شده و عمر و وقت با ارزش خود به خاطر نداشتن شغلی جهت کسب و کار هدر می‌نماید، نگران و مضطرب برای تهیه روزنامه به دکه روزنامه فروشی می‌آید و با انگیزه پیدا کردن شغلی مناسب یک روزنامه همشهری خریداری می‌کند و چند دقیقه بعد مطلبی که از نظر من و تو گذشت را در روزنامه همشهری می‌خواند.

دغدغه‌ی اصلی جوان، کار است؛ و مطلبی که اشاره به نوع کسب و کار آن پیر زن دارد نیز می‌تواند منبع اطلاعاتی مفیدی در جهت پیدا کردن شغل برای جوان جویای کار باشد.

جوان با کسب اطلاع از این خبر می‌تواند به تفکر بپردازد و نهایتاً از آن نتیجه گیری‌های مفیدی بدست آورده و از اطلاعات کسب کرده در راستای هدفش که همانا پیدا کردن شغل مناسب است بهره برداری نماید. برای نمونه نتیجه گیری‌های که یک جوان می‌تواند از این مطلب داشته باشد این است :

1- نیاز به داشتن یک شغل و کسب و کار می‌تواند دغدغه‌ی یک پیرزن هم باشد، حال در قیاس، من از نیرو و شور و حال جوانی برخوردارم.

2- آن پیرزن برای به دست آوردن روزی خود بدون آنکه از خانه بیرون آید یکی از نیازهای اجتماعش را شناسایی و برطرف می‌کند که یقیناً وی در این مورد تفکر کرده است و حال نوبت من است که فکر کنم چگونه یکی از نیازهای جامعه‌ام را برطرف نمایم تا از این طریق کسب و کاری داشته باشم و  و  و ...

حال اگر این جوان عزیز به تفکر در مورد این مطلب که خوانده بود نمی پرداخت ، فقط وقت با ارزش خود را در ((لباس پوشیدن و حرکت به سمت دکه روزنامه فروشی و مطالعه روزنامه ))هدر داده بود و اطلاعاتی بدست آورده بود که نه تنها برایش بی بهره بوده است ، بلکه دغدغه اش را نیز بیشتر می کرد .

یکایک افراد جامعه در طی شبانه روز اطلاعات زیادی را بدست می‌آورند بی آنکه در موردش به فکر بپردازند و در نهایت از اطلاعات بدست آمده بهره برداری نمایند.

بی شک نگرشی که من وتو بدست آوردیم یکی از راهگشاترین مواردی ست که فرد فرد جامعه بدان نیازمند است چرا که اطلاعات همچون سیلی در جامعه جریان دارند و متأسفانه این سیل انسان های زیادی را با خود به نا کجا آباد می برد .

به عنوان شهروندهای امروزی که در عصر اطلاعات زندگی می‌کنیم و خواسته یا ناخواسته اطلاعات زیادی از منابع اطلاعاتی بدست می‌آوریم همواره باید به دو مسئله مهم توجه داشته باشیم. اولاً اطلاعاتی را کسب نماییم که در یک نگاه بتوان گفت این اطلاعات در زندگی‌مان کارآمد باشد. جوانی که جویای کار است یقیناً از یک نشریه در زمینه کسب و کار اطلاعاتی مفید فایده استخراج خواهد کرد تا به خواندن روزنامه‌های مثلاً فعال در عرصه‌ی سیاست بپردازد. ثانیاً خیلی از راهکارها در اطلاعات بدست آمده وجود دارد که با بی توجهی ما این اطلاعات برایمان بی بهره می‌ماند. برای استفاده بهینه از اطلاعات باید به تفکر بیشتری پرداخت.

درست کسب اطلاعات کنیم و درست بیاندیشیم

علی اصغر معبادی

بخش اجتماعی تبیان


لینک‌های مرتبط :

• تحصیل کرده شویم یا سرخورده؟ 

• وسوسه‌های مختص علم زدگی 

• رتبه اول ایران در فرار مغزها