تأثیر تمام کائنات در رزق و روزی
خداست كه منبع همه بركات است، حتى مشركان خداوند را خالق و معطى ارزاق مىدانستند، و براى بتها تنها مقام شفاعت قائل بودند.
این نكته نیز قابل توجه است كه روزی هاى پروردگار كه از ناحیه آسمان به انسانها مىرسد منحصر به باران نیست،" نور و حرارت آفتاب و هوا " كه در جو زمین وجود دارد، از قطرات حیاتبخش باران نیز مهمتر است.
همانگونه كه بركات زمین نیز منحصر به گیاهان نیست، بلكه انواع منابع آب هاى زیرزمینى، معادن گوناگون كه بعضى در آن زمان كشف شده بود، و بعضى با گذشت زمان آشكار گشت همه در این عنوان جمعند.
كیست كه از آسمانها و زمین به شما روزى مىدهد؟
در این آیه از طریق خاصی براى ابطال عقائد مشركان وارد مىشود و مسأله" رازقیت" را بعد از مسأله" خالقیت" كه در آیات گذشته مطرح بود عنوان مىكند، این دلیل نیز به صورت سؤال و جواب است تا وجدان خفته آنها را از این طریق بیدار سازد، و از پاسخى كه از درونشان مىجوشد به اشتباه خود پى ببرند.
این اسلوب كافر را وا مىدارد كه در راه خود شك كند. مثلاً در امر رسالت شك كند كه آیا راست است یا نه و همین شك او را به حقیقت راهنمایی می كند و مرحله به مرحله پیش مىبرد تا به حقیقت برسد. اما كسى كه در طریق گمراهی خود اصلاً شك نمىكند، چنین كسى هرگز به حقیقت نخواهد رسید.
مىگوید: " بگو چه كسى شما را از آسمانها و زمین روزى مىدهد و بركات آن را در اختیارتان مىگذارد"؟! (قُلْ مَنْ یَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ) بدیهى است هیچكس از آنها نمىتوانستند بگویند این بتهاى سنگى و چوبى باران را از آسمان نازل مىكنند، گیاهان را از زمین مىرویانند، و منابع ارضى و سماوى را در اختیار ما مىگذارند.
جالب اینكه بدون آنكه در انتظار پاسخ آنها باشد بلافاصله مىفرماید:
بگو خداست كه منبع همه این بركات است، یعنى مطلب به قدرى واضح و روشن است كه نیاز به پاسخ طرف ندارد، بلكه سؤال كننده و شنونده با یكدیگر همصدا هستند، چرا كه حتى مشركان خداوند را خالق و معطى ارزاق مىدانستند، و براى بتها تنها مقام شفاعت قائل بودند.
این نكته نیز قابل توجه است كه روزی هاى پروردگار كه از ناحیه آسمان به انسانها مىرسد منحصر به باران نیست،" نور و حرارت آفتاب و هوا " كه در جو زمین وجود دارد، از قطرات حیاتبخش باران نیز مهمتر است.
همانگونه كه بركات زمین نیز منحصر به گیاهان نیست، بلكه انواع منابع آبهاى زیرزمینى، معادن گوناگون كه بعضى در آن زمان كشف شده بود، و بعضى با گذشت زمان آشكار گشت همه در این عنوان جمعند.
در پایان آیه اشاره به مطلبى مىكند كه خود مىتواند پایه دلیلى را تشكیل دهد، دلیلى واقعبینانه و توأم با نهایت انصاف و ادب، به گونهاى كه طرف از مركب لجاجت و غرور پائین آید، و به اندیشه و فكر بپردازد، مىگوید:" مسلّماً ما یا شما بر هدایت یا ضلالت آشكارى هستیم"! (وَ إِنَّا أَوْ إِیَّاكُمْ لَعَلى هُدىً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ)
اشاره به اینكه عقیده ما و شما با هم تضاد روشنى دارد، بنا بر این ممكن نیست هر دو حق باشد، چرا كه جمع بین نقیضین و ضدین امكان ندارد، پس حتماً یك گروه اهل هدایت است و گروه دوم گرفتار ضلالت.
جمله وَ إِنَّا أَوْ إِیَّاكُمْ ... یعنى نمىشود شما و ما هر دو حق باشیم، لا بد یكى از ما حق و دیگرى باطل است، و چون رزق دهنده خداست بنابراین ما بر حقّیم.
بعضى گفتهاند: این جمله از نهایت انصاف قرآن است، ولى این چه انصافى است كه قرآن نسبت باطل بودن را و لو به طور احتمال به خودش بدهد؟!
اكنون بیندیشید كدامیك هدایت یافته و كدامیك گمراه است؟ نشانهها را در هر دو گروه بنگرید كه با كدامین گروه نشانههاى هدایت و با دیگرى ضلالت است؟!.
بهترین روش مناظره ومباحثه
و این یكى از بهترین روشهاى مناظره و بحث است كه طرف را به اندیشه و خود جوشى وا دارند، و اینكه بعضى آن را یك نوع تقیه پنداشتهاند نهایت اشتباه است.جالب اینكه" هدایت" را با كلمه" على" ذكر كرده، و " ضلالت" را با " فى" اشاره به اینكه هدایت یافتگان گویى بر مركب راهوارى نشسته، و یا بر فراز بلندى قرار گرفته و كاملاً بر همه چیز مسلطند، در حالى كه گمراهان در گمراهى و ظلمت جهلشان فرو رفتهاند.
این نیز قابل توجه است كه نخست از " هدایت" سخن گفته سپس از " ضلالت" چرا كه در آغاز جمله نخست مىگوید " ما" و بعد مىگوید " شما " تا اشاره لطیف و كم رنگى به هدایت گروه اول و عدم هدایت گروه دوم باشد!.
گرچه توصیف " مبین" را جمعى از مفسران تنها مربوط به " ضلال" مىدانند، چرا كه ضلالت انواعى دارد و ضلالت شرك از همه آشكارتر است.
ولى این احتمال نیز وجود دارد كه این توصیف براى" هدایت" و" ضلالت" هر دو باشد، زیرا در اینگونه موارد در كلمات فصحا وصف تكرار نمىشود، بنا بر این، هم" هدایت" توصیف به" مبین" شده است، و هم" ضلالت" همانگونه كه در سایر آیات قرآن این توصیف در هر دو قسمت دیده مىشود.( به آیات 1- سوره نمل و 12- نور و 6- هود و 2- قصص و 79- نمل مراجعه شود)
پیامهای آیه:
1ـ در تربیت و تعلیم، با استفاده از شیوهى سؤال، وجدان مخاطبان را بیدار كنیم و فكرها را به كار اندازیم. «قُلْ مَنْ یَرْزُقُكُمْ» ...2ـ یكى از عوامل پرستش، توجّه به روزى دهنده است، فكر كنید چه كسى به شما روزى مىدهد؟ «مَنْ یَرْزُقُكُمْ»
3ـ روزى آسمان، نور و حرارت و باران و باد و ابر است و روزى زمین، همهى میوهها و بركات زمین است. «یَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
4ـ تمام آسمانها در رزق و روزى ما مؤثّرند. «یَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماواتِ»
5ـ در بحث و گفتگو و جدال نیكو با دیگران، انصاف را مراعات و با آنان مدارا كنیم. «إِنَّا أَوْ إِیَّاكُمْ»
6ـ هدایت یافتگان، همچون كسانى كه بر بالاى مركب و كوه قرار گرفتهاند بینش وسیع دارند، «لَعَلى هُدىً» ولى گمراهان همچون كسانى هستند كه در ته درّه یا در عمق دریا گرفتار شده و مورد احاطهى عوامل انحرافند. «فِی ضَلالٍ»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نور ، ج8
2- تفسیر نمونه ، ج 18
3- تفسیر احسن الحدیث ، ج8
4- تفسیر هدایت ، ج 10