تبیان، دستیار زندگی
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب                     کز هر زبان که می شنوم نامکرر است  ( حافظ) عشق چیست؟ و چه نقشی می تواند در ازدواج ایفا نماید؟ شاید تفکر و تعمق در مورد جواب این سؤال خالی از لطف نباشد چون تاکنون خیلی ها ا...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عشق و تأثیر آن در زندگی ( قسمت اول )


یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب                     کز هر زبان که می شنوم نامکرر است  ( حافظ)

عشق  چیست؟ و چه نقشی می تواند در ازدواج ایفا نماید؟ شاید تفکر و تعمق در مورد جواب این سؤال خالی از لطف نباشد چون تاکنون خیلی ها این سؤال را از خود پرسیده اند و خواهان رسیدن به جواب صحیحی از آن هستند.

از دیدگاه روان شناسی، می توان عشق و جنبه های مختلف آن را مورد مطالعه و بررسی قرار داد. عده ای می گویند عشق احساسی است که انسان آن را متوجه شیء یا شخص خاصی می کند و این احساس در افراد مختلف متفاوت است. عشق برای یک هنرمند، برای یک پزشک، و برای یک روحانی دارای معانی مختلفی است و از زوایای متفاوت تعبیر می شود.

از دیدگاه «اریک فروم» عشق حد اعلای دوست داشتن است. وی می گویددر مرحله عشق ورزی معمولاً ما با دو دسته افراد برخورد می کنیم: دسته اول عاشقانی هستند که جز خودشان به فرد دیگری فکر نمی کنند و به عبارت دیگر قبل از هر چیز عاشق خود هستند،دسته دوم افرادی هستند که حاضرند جان خود را در راه معشوق بدهند. در نظر بیشتر روان شناسان کلمه عشق فقط به عمل دسته اخیر اطلاق می گردد و برای افراد دسته نخست کلمه دوست داشتن را به کار می برند.

«پاراسلوس»، دانشمند معروف یونان قدیم در زمینه عشق می گوید: «آن کس که هیچ نمی داند به هیچ چیز عشق نمی ورزد؛ آن کس که قادر به انجام هیچ کاری نیست، هیچ نمی فهمد؛ آن کس که هیچ نمی فهمد، بی ارزش است. اما آن کس که می فهمد، عشق می ورزد، تیزبین است، می بیند...».

امروزه روان شناسی عشق، به ما می فهماند که زمانی بشر خوشبخت تر و جهان بهتر خواهد شد که موجودات انسانی قلب های خود را بگشایند و گرمی عشق را در روابط خود بپذیرد. آنچه نیاز دنیاست، عشق است، و هر انسانی بدان نیازمند است. نیاز به عشق خصیصه ای است که در همه انسان ها وجود دارد و از همان کودکی در وجود انسان به ودیعه گذاشته شده است.

در سال 1915 گزارشی در باره شرایط مؤسسه نگهداری نوزادان در آمریکا ارائه شده محققین، نوزادان این مؤسسه را به دو دسته تقسیم نمودند. به دسته اول از لحاظ تغذیه و بهداشت کاملاً رسیدگی شد، به طوری که هیچگونه مشکل سوء تغذیه ای و یا بهداشتی و درمانی نداشتند، ولی با آنها ارتباط عاطفی برقرار نمی گشت؛ دسته دوم علاوه بر این که از لحاظ تغذیه ای و بهداشتی مانند دسته اول در وضعیت مطلوبی به سر می بردند، با آنها ارتباط عاطفی نیز برقرار می شد؛ نوزادان را در آغوش می گرفتند، نوازش می کردند، و با آنها بازی می کردند. پس از سه سال وقتی نوزادان دسته اول و دوم را با هم مقایسه کردند، تفاوت های چشمگیری بین آنها دیده شد. نوزادان دسته اول از نظر رشد اجتماعی نسبت به همسالان خود عقب تر بودند و حتی 15% آنها جان خود را از دست دادند. (هیئت مولفان 1374)

تحقیقات انجام شده توسط «دنیس» و «اسکیلز»، ( 1990) نشان می دهد کودکانی که کمتر از اندازه طبیعی مورد توجه بزرگسالان قرار می گیرند در بعضی موارد عقب ماندگی هایی پیدا می کنند. پس عشق چه نیروی عظیمی است که نوزادی که این نیروی ظریف عشق را نه می شناسد و نه می فهمد، در وجودش آن چنان نیازی به عشق وجود دارد که فقدانش می تواند بر رشد و پرورش او تأثیر عمیق بگذارد.

کسی کز عشق خالی شد فسرده است                  گرش صد جان بود، بی عشق مرده است (نظامی)

عشق، عامل مهمی در زندگی انسان است. انسان نیاز به توجه دارد و به دنبال این نیاز است، نیاز به دوست داشتنی بودن و دوست داشته شدن. اکثر مردم در تلاشند کاری انجام دهند که دوست داشتنی باشند و از راه های مختلف سعی می کنند به این هدف برسند. از همه انتظار داریم ما را دوست بدارند و هر کس که این کار را نکند، محکومش می کنیم، باورمان شده که در زندگی همه متعهدند ما را دوست بدارند؛ کمتر به این مطلب فکر می کنیم که دوست داشته شدن ما ارتباط زیادی به قدرت دوست داشتنمان دارد.

همه ما به دنبال عشق کامل می گردیم، بعضی احساس می کنند عشقی باید در زندگی آنها باشد که شایسته آن هستند. اینها طالب روابط رویایی، بدون درگیری و سراپا گرمی، ادراک، پذیرش و مهربانی هستند بسیاری از اوقات را صرف مقایسه آنچه برخلاف میلشان است و آنچه به نظر شایستگی آن را دارند، می کنند، همواره در پی عشق کاملند.

به عبارتی، انسان دردِ بودن دارد و می خواهد در اذهان باقی بماند. به خاطر همین است که هدیه ای می دهد، به رسم یادبود چیزی می نویسد به عنوان یادگار، و کارهایی انجام می دهد به یاد ماندنی. از طرفی انسان نیازمندِ با هم بودن و در ارتباط بودن است. عده ای می پندارند مشکل عشق، مشکل معشوق است نه مشکل استعداد دوست داشتن. مسئله تنها پیدا کردن معشوق مناسب است و یا محبوب دیگران بودن، در حالی که عشق فضایی وسیع تر و عمیق تر از این دارد. به اعتقاد اریک فروم عشق اجزاء و انواع مختلفی دارد.

منبع: مقدمه ای بر روان شناسی ازدواج

تألیف : زهره رئیسی

لینک ها

قدرت سازگاری در عشق

عشق هدفی بزرگتر از آن دارد كه صرفاً راحتی ما را فراهم آورد

فقط دوست بدارید تا به رمز عشق دست یابید.

کتاب های « روان شناسی » ، « خانواده » و « متفرقه » در فروشگاه اینترنتی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.