ارتباط موثر، والدین تأثیر گذار
در دنیای امروز که عصر ارتباطات نامیده میشود، هر انسانی که بتواند با دیگران حتی با اشیاء، اطراف و لحظههای زندگیاش ارتباط خوب و موثری را برقرار نماید، انسان موفقی است.
امروزه با توجه به فاصله گرفتن بسیار زیاد دنیای فرزندان با دنیای والدین بسیاری از صاحب نظران معتقدند که: اختلاف نسلها به گسست نسلها تبدیل شده است. اغلب والدین از اینکه کمتر میتوانند بر فرزندانشان تأثیری مطلوب بگذارند و فرزندانشان به حرفهای آنها گوش نمیدهند و ارزشهای خانوادگی را که برای والدین اهمیت دارد رعایت نمیکنند، گله مندند و میپرسند چه کار کنیم تا در ارتباط با فرزندانمان تأثیر گذاری بیشتر و مطلوبتری داشته باشیم؟
در مقابل بسیاری از فرزندان به ویژه نوجوانان نیز گله کندند که چرا والدین به حرفهای آنها گوش نمیدهند و آنها را درک نمیکنند و در ارتباط با آنها بیشتر دستور میدهند و نصیحت میکنند.
در پاسخ این دو گروه باید گفت دلایل عدم ارتباط خوب، نداشتن باورها و مهارتهای ارتباطی مناسب است؛ و چون آدمها محصول عادتها هستند بهتر است با کشف راه حلهای جدید ارتباطی عادتها را شکست. گام اول کسب اگاهی و اطلاعات درست و یافتن روشهای ارتباط جدید و موثر است.
در این مطلب سعی داریم به چگونگی افزایش توانایی ارتباط موثر و کارآمد بپردازیم. امید است والدین و فرزندان با رعایت و بکار گیری آنها بتوانند روز به روز به بهتر شدن ارتباط خود کمک نمایند.
تعریف ارتباط موثر
ارتباط موثر رابطهای است که در آن شخص به گونهای عمل میکند که در آن علاوه بر اینکه خودش به خواستههایش میرسد، افراد مقابل نیز احساس رضایت میکنند.انواع ارتباط بین فردی
ارتباط قدرت مدار خود محورفردی که چنین رفتاری دارد معمولاً:
* میخواهد نظرش را به دیگران تحمیل کند.
* حوصله گوش دادن به حرفهای دیگران را ندارد.
*بیشتر نصیحت میکند و پند و اندرز میدهد.
* حرف، حرف خودش است و دائماً فرمان میدهد.
* دیگران را از عاقبت کارهایشان میترساند.
* اینگونه اشخاص در درون خود اغلب احساس گناه و خجالت دارند.
* از دیگران واکنشهای منفی دریافت میکنند و مقبولیت چندانی ندارند.
این گونه افراد معمولا تنها میمانند.
ارتباط موثر رابطهای است که در آن شخص به گونهای عمل میکند که در آن علاوه بر اینکه خودش به خواستههایش میرسد، افراد مقابل نیز احساس رضایت میکنند
ارتباط منفی و منفعل
در این روش شخص آگاهانه سعی میکند:
* از درگیری اجتناب کند حتی اگر نتیجهاش رنج بردن خودش باشد.
* به جای عمل عکسالعمل نشان میدهد.
* خواستههای دیگران را بر خواستههای خود ترجیح میدهد و اطرافیان هم از رفتار او سوء استفاده کرده و از طرف آنها تصمیم میگیرند و سهم آنها را در رابطه انکار میکنند یا به آنها کار بیشتری ارجاع میدهند.
زمینه این گونه رفتارها بیشتر عامل ترس است:
* ترس از باختن در درگیریها از سویی و نیاز به آبرو داری از سوی دیگر.
* ترس از طرد شدن و عدم اهمیت دیگران به اندیشهها و عقاید خود.
* ترس از دست دادن کنترل اخلاقی و رنجاندن دیگران.
* معمولاً چنان تحت تأثیر احساسات و هیجانات قرار میگیرند که حتی عادیترین خواستههایشان را هم نمیتوانند بیان کنند.
*اغلب عصبانی مأیوس، رنجیده، انزواطلب و غیر اجتماعیاند.
* در درون خود دائماً احساس نگرانی و نارضایتی دارند.
ارتباط مثبت و موثر
شخصی که رفتاری مثبت و تأثیر گذار دارد:
* در درجه اول با خودش و درونش رابطهای آگاهانه دارد.
*خود و دیگران را آن طور که هستند میپذیرد.
* از سلامت روانی برخوردار است.
* برای کسب حقوقش مقاومت میکند.
*میتواند احساسها، خواستهها و عقایدش را صادقانه بیان کند.
* نظر و اراده خود را به دیگران تحمیل نمیکند. از عزت نفس بالایی برخوردار است و برای رسیدن به خواستههایش قدم اول را بر میدارد.
راههای کسب ارتباط موثر در خانواده
1. فرزندانمان را همان گونه که هستند بپذیریم، نه اینکه بخواهیم آنها را در خواستههای خود شکل بدهیم.2. اگر یکی از رفتارهای فرزندمان، مثلاً سخن چینی او برایمان قابل پذیرش نیست، همان رفتار را زیر سوال ببریم نه کل شخصیت او را. مثلاً بگوییم سخن چینی تو کار بدی است، نه اینکه تو بچه بدی هستی.
3. وقتی مسئلهای به وجود میآید اول مالکیت مسئله را تعیین کنیم که مسئله متوجه چه کسی است یا چه کسی را ناراحت کرده است. (معمولاً کسی که ناراحت شده مالک مسئله است). مسئولیت و مالکیت خودمان را به عهده بگیریم و آن را با پیام (من) بدون مقصر دانستن یا سرزنش دیگران بیان کنیم و به دیگر اعضاء خانواده اجازه و فرصت دهیم که به احساس ما احترام بگذارند و رفتارشان را طوری تغییر دهند که مسئله حل شود. مثلاً (من) امروز خستهام لطفاً صدای تلویزیون را کمتر کنید.
4. اگر فرزند مسئله دارد، سعی کنیم مسئولیت مسئله را به خود او واگذار کنیم و با گوش دادان فعال و همدلی، توجه کردن بدون سرزنش کردن کمک کنیم که خودش به راه حل برسد. در این صورت بهتر به آن راه حل عمل خواهد کرد و به استقلال و خود باوری بیشتری میرسد.
بر این باور باشیم که هم من خوبم و هم فردی که با او ارتباط برقرار میکنم تا در ارتباط به تفاهم برسیم، مشکل امروز خانوادهها عدم تفاهم نیست بلکه سوء تفاهم است
5. راه حلی را انتخاب کنیم که دو طرف برنده باشند، نه اینکه نه اینکه در انتها یک نفر بازنده شود. (یعنی همیشه به دنبال این باشیم که برد، برد بیافرینیم).
6.در مقابل مقاومت دیگران ان مقاومت را تائید کنیم. مثلاً بگوییم:(اگر من هم بودم، همین احساس را داشتم) چرا که (این مقاومت ما در مقابل دیگران است که مشکل آفرین است نه مقاومت دیگران به تنهایی).
7.چون نگرش و دنیای هر فرد با دیگری متفاوت است یقیناً انسانها، دنیا را متفاوت درک میکنند پس با آدمهای متفاوت بایستی برخورد متفاوت داشت. به تعبیری:(اول باید به دنیای دیگران پا بگذاریم بعد آنها را به دنیای خود یا دیگری هدایت کنیم).
8. بر این باور باشیم که هم من خوبم و هم فردی که با او ارتباط برقرار میکنم تا در ارتباط به تفاهم برسیم، مشکل امروز خانوادهها عدم تفاهم نیست بلکه سوء تفاهم است.
فر آوری : نوریه نو چمنی
بخش خانواده ایرانی تبیان