رفتار و کردار طلبگی
سخن از زی طلبگی یا زی روحانیت، سخن از ظواهر، بروزات بیرونی و تجلیات خارجی طلبه است و از هنجارهای حاكم بر سیمای مشهود طلبه در منظر دیگران و تصویر آشكار او در اجتماع كاوش میكند. اینكه طلبه خود را چگونه بنمایاند و چه تصویری از خود در چشم دیگران ترسیم كند؟
از آنجا كه «وصف مشعر به علیت است» وقتی سخن از زی طلبه به میان میآید، انتظار میرود طلبه با وصف طلبگی (بما انه طلبه و روحانی) مورد نظر باشد و صرفا به عنوان یك مؤن (بما انه مسلم و مؤن) موضوع بحث نباشد. اكنون میان زی ایمانی طلبه و زی طلبگی او تفاوتی ملاحظه میشود. طلبه از آن جهت كه یك مسلمان مؤن است، موظف است در زی اهل ایمان باشد؛ اما فراتر از آن، از جهت شخصیت صنفی و نقش اجتماعی خاص طلبگی نیز، لازم است در جلوههای ظاهری خود هنجارهایی را مراعات كند كه الزاما هر مؤنی در هر صنفی ملزم به رعایت آن نیست. این هنجارها، مصادیق خاص زی طلبگیاند.
به بیان دیگر، طلبه چون انتساب آشكاری به یك صنف اجتماعی دارد، رفتارش رفتار آن صنف تلقی میشود و به پای آنها نوشته میگردد. آبروی شخصی او، با آبروی صنف او و آبروی صنفی او پیوند دارد و از بین رفتن اعتبار شخصیاش، غالبا ملازم با خدشه در اعتبار صنفی او و اعتبار صنف او است. بنابراین، اگر طلبه در رفتارهای خود مراقبت لازم را نداشته باشد و از حدود پارهای هنجارها فراتر رود، علاوه بر آنكه با زی ایمانی تطابق ندارد و شأن او را پایین میآورد، به منزلت و جایگاه روحانیت آسیب رسانده و ارج و قدر این نهاد مقدس را كه حاصل صدها سال پایمردی و صداقت و خدمت و مجاهدت عالمان ربانی است، مخدوش ساخته است.
بنابراین، هر حالت یا رفتار ظاهری كه به گونهای به رسالتهای صنفی طلبه مدد رساند و جایگاه اجتماعیاش را به عنوان طلبه، یا منزلت اجتماعی نهاد روحانیت را مستحكم سازد، برای او مطلوب است و مشمول زی طلبگی است و هرچه كه مانع اجرای بهینه رسالت حوزوی شود، برای او مذموم و خلاف زی طلبگی به شمار میرود.
در این كتاب، میان زی ایمانی طلبه و زی طلبگی او تفكیك روشنی قایل نشدهایم و مصادیق خاص زی طلبگی را با مصادیق عام زی ایمانی به هم آمیختهایم؛ زیرا میان این دو ملازمه و پیوند وثیقی وجود دارد و نیز، بدین جهت كه طلبه در مراعات زی ایمانی، از عموم مؤنان وظیفه بیشتر و تكلیف مؤدتری دارد، بسیاری از این بایدها و نبایدها در زندگی هر انسان مؤن مقیدی ـ از جمله طلبه ـ باید حضور داشته باشد؛ اما پایبندی به این وظایف برای طلبه بسیار زیبندهتر و لازمتر است. امام صادق علیهالسلام به یكی از یاوران و شیعیان نزدیك خود فرمودند:
الحَسَنُ مِن كلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ مِنك أَحسَن، لِمَكانِك مِنّا. وَ القَبیحُ مِن كلِّ أَحَدٍ قَبیحٌ وَ مِنك أَقبَح، لِمَكانِك مِنّا؛ [15]
كار خوب، از هر كس خوب است، اما از تو خوبتر است؛ به جهت نسبتی كه با ما داری. كار بد، از هر كس بد است و از تو بدتر؛ به جهت نسبتی كه با ما داری.
نظیر اینكه در قرآن كریم برای زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله حساب ویژهای در نظر گرفته شده و از آنان توقع بیشتری بیان شده است. زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله به جهت نسبتی كه با او دارند، تكلیف بیشتری دارند. این نسبت و قرابت از جهتی برای آنان مزیت است و از سوی دیگر، برای آنان مسئولیت ایجاد میكند:
«یـنِسَآءَ النَّبِی مَن یأْتِ مِنكُنَّ بِفَـحِشَةٍ مُّبَینَةٍ یضَـعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَینِ وَكَانَ ذَ لِكَ عَلَی اللَّهِ یسِیرًا * وَ مَن یقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِی وَ تَعْمَلْ صَــلِحًا نُّؤْتِهَآ أَجْرَهَا مَرَّتَینِ وَ أَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِیمًا * یـنِسَآءَ النَّبِی لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَآءِ»؛ [16]
ای زنان پیامبر! هر یك از شما كه گناه آشكاری انجام دهد، عذاب او دو برابر خواهد بود و این بر خدا آسان است. و هر یك از شما كه خدا و رسولش را پیوسته فرمان برد و عمل شایسته انجام دهد، پاداشش را دو برابر خواهیم داد و برای او روزی ارزشمندی آماده ساختهایم. ای زنان پیامبر! شما مانند سایر زنان نیستید.
در این بحث، ابتدا به دنبال كشف حسن و قبح و بایستگی و نابایستگی رفتارها و جلوههای ظاهری هستیم. پس از كشف این هنجارها، تأكید آن را برای طلبه ـ بر اساس این آیه و آن روایت ـ بیشتر و توصیه آن را برای طلبه برجستهتر میبینیم. گمان میكنیم به جهت اهمیت خاص رعایتایمانی برای طلبه، میتوان به یك اعتبار از زی اسلامی و ایمانی به عنوان زی طلبگی یاد كرد؛ به خصوص اینكه در منابع روایی سخنی درباره ظواهر عالمان دین مشاهده نمیشود.
برای توضیح بیشتر، این نكته را هم اضافه كنیم كه هر انسان مومن موظف است بنده خدا و در بند فرمان او باشد. این بندگی و فرمانبرداری همانگونه كه در افكار و عقاید و خلقیات انسان تجلی مییابد، در ظواهر او نیز مصداق دارد؛ یعنی
همانگونه كه مهمترین دغدغه باطنی او خشنودی خدا است، باید در منظر دیگران نیز به گونهای باشد كه خدا میپسندد. جلوههای ظاهری انسان نیز، باید به امر خدا شكل گیرد و با رضای خدا پدید آید. در این نوشتار، بر آنیم كه رفتارهای اجتماعی مشهود طلبه را از نظر خوبی و بدی ارزشگذاری كنیم و الگوی مناسب رفتاری در جامعه را برای او معلوم سازیم؛ به گونهای كه هر طلبه بتواند درستی و نادرستی رفتارها و تصمیمهای اجتماعی خود را تشخیص دهد و نیز انتقادهای وارد و ناوارد به روحانیت از جانب مردم معلوم گردد.
در این مقال، بدون اشاره به امور باطنی و لایههای زیرین شخصیت، به ظواهر طلبه پرداخته و كوشیدهایم فرمان خدا و رضای او را تنها در حوزه مناسبات ظاهری او با اجتماع به دست آوریم.
موضوع سخن، طلبه در نگاه دیگران است؛ یعنی طلبه با نمای آشكارش، طلبه در منظر و علن، و در میان مردم. این نوشتار، تنها به بخش آشكار شخصیت طلبه، و رویه ظاهر او پرداخته است، و با شخصیت واقعی طلبه كه در نهانخانه و در ارتباط با خود و خدا نمایان میگردد، كاری ندارد. بیشك، سخن از ویژگیهای طلبه در خفا و خلوت، و در ارتباط با خود و خدا نیز، ضروری است كه نیاز به مجال دیگری دارد.
ممكن است كاری فی نفسه و ثبوتاً ـ با قطع نظر از ناظر خارجی ـ بد باشد، بیشك طلبه نباید مرتكب آن شود؛ اما در این نوشتار تنها به ذكر كارهای خوب یا بد با فرض حضور ناظر خارجی پرداختهایم. از آنجا كه در این اثر، نظر به ظواهر زندگی طلبه داریم، لازم است اندكی به مناسبت میان ظاهر و باطن بپردازیم.
پی نوشتها :
[1]. هرگاه واو و یا در یك كلمه كنار هم قرار گیرند و اولی از آن دو، ساكن و غیر منقلب باشد واو به یا تبدیل و در آن ادغام میگردد، مانند سیود، مهدوی و علیو كه تبدیل به سید، مهدی و علی میشود ر. ك: صرف ساده، ص 125، قواعد اعلال خاص به اسم.
[2]. الزی الهیئة الظاهرة صحاح العرب، الزی بالكسر اللباس و الهیئة، و اصله زوی، یقال زَییتُهُ و القیاس زَوَّیتُهُ. یقال الزی الشّاره (اللباس و الهَیئه) و الهَیئَه و المَنظَر. قد زَییتُ الجاریهای زینتُها و هَیأتُها. تَزیا (من باب تَفَعّل) فلان بزی حسن و قد زَییتُهُ تَزِیه (من باب تفعیل) بكذا اذا جعلتَ له زیا، و القیاس زوّیته لانه من بنات الواو لكنّهم حَملوه علی لفظ الزی تخفیفا (لسان العرب).
[3]. تنها در آیه 74 سوره مریم: «وَ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَـثًا وَرِءْیا» قرائت غیر مشهور دیگری به صورت "احسن اثاثا و زیا" وجود دارد.
[4]. لغتنامه دهخدا.
[5]. انَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الاَنبِیاءِكافی، ج 1، ص 34.
[6]. توبه 9: آیه 122.
[7]. فقه با فهم سه تفاوت دارد؛ فقه، فهم همراه با تأمل و تعمق است. علاوه بر فكر، با قلب نیز ارتباط دارد؛ یعنی فهم همراه با دل است و نیز، به سوی عمل تجهیز میكند؛ یعنی فهم اگر به آستانه فقه برسد، عملزا است.
[8]. تلاش برای اجرای دین دامنه بسیار گستردهای دارد و شامل هرگونه اقدامی كه به نوعی بستر و زمینه تحقق اهداف دین را فراهم كند میشود. هر جا كه انسان از اختیار و نفوذ خود در دیگران به گونهای استفاده كند كه راه دینداری هموارتر و انگیزه عمل تقویت شود، به تحقق دین كمك كرده است؛ مثلاً اقدام رهبر انقلاب در تشویق جوانان به انس با قرآن، با ایجاد رقابت و اهدای جوایز سنگین و ... كه موجب پیدایش جریان اقبالِ به قرآن و تشكیل جلسات قرآنی فراوان گردید و در نهایت به آشنایی نسل جوان با معارف قرآنی انجامید، یا تأمین تسهیلات و امتیازات ویژه برای ازدواج جوانان یا اجرای حدود و قصاص و تعزیرات كه در فقه اسلامی در نظر گرفته شد