تربیت اثر بخش 6-2
دلایل شکست پیامهای تحقیرآمیز
پیامهای تحقیرآمیز، از دسته قبل بدتر هستند زیرا دانشآموز را بدنام میکند و شخصیت او را مورد حمله قرار میدهند و اعتماد به نفسش را جریحهدار میکنند.
این پیامها در خود حاوی: ارزشیابی، انتقاد، زشت شمردن و قضاوت هستند. این پیامها شش دسته میباشند که عبارتند از:
«تو همیشه اینجا مسأله ایجاد میکنی»
«شیطون شدی»
«آدم پستی هستی»
«شماها یک دسته، زبون نفهمید»
«تو عقدهای هستی»
«این کارها را میکنی که جلب توجه کنی»
«تو مخ شاگر خوب شدن را داری»
«تو وقتی سعی کنی، کارهات خیلی خوبه»
«در چنین روزمرگی خیلی سخته آدم بیحرکت بنشینه، اینطور نیست؟»
«میدونم بازی امشبه، اما یادت نره که تو تا ساعت 3 توی مدرسه هستی»
«اصلاً تو چرا سر جات ننشستهای؟»
«وقتی اینقدر توی کلاس حرف میزنی، چطور انتظار داری آخر سال قبول بشی؟»
آیا نمونه اینها برایتان آشنا است؟ شاید آنها را قبلاً از معلمان خود شنیدهاید که در کلاس به کار میبردند؟ تأثیر این پیامها را قبلاً از خواندن ادامه مطلب میتوانید حدس بزنید. این تأثیرات بدین قرارند:
- این پیامها، تقصیر و مسئولیت مشکلات معلمها را به گردن دانشآموزان میاندازند و به روشنی نشان میدهند که او آدم مسألهسازی است.
- با این پیامها، دانشآموز هیچ اطلاعی را در مورد معلم و مشکل او دریافت نمیکند و این پیامها مانع میشود که او بفهمد معلم هم آدم است و دارای نیازها و احساسات انسانی است.
- دانشآموزان اگر اندکی در مورد خود نظر مثبتی داشته باشند، اهمیتی به این پیامها نمیدهند و فرض میکنند که معلم با واقعیت بیگانه است و بدون تغییر اساسی، روش خود را ادامه میدهند.
- اما بیشتر دانشآموزان، برای یافتن کوچکترین ارزش شخصیتی تلاش میکنند. آن ها معمولاً خود را به صورت «من خوب نیستم» میبینند و این پیامها این نگاه را تقویت کرده و تصور شخصیتیشان را ضعیفتر میکنند.
- به طور خلاصه، دانشآموز یا در مورد معلم نظر منفی پیدا میکند یا در مورد خودش نظرش منفیتر میشود.
- دانشآموز در این مواقع، سعی میکند در مقابل آن چه به نظرش حمله آمده، دفاع کند. او این کار را با مقاومت کردن، بحث کردن و سعی در این که نظر معلم غلط است، یا با ترفندی تقصیر را به گردن دیگری میاندازد. او سعی میکند که یک سپر حفاظتی برای خود درست کند و این سپر حفاظتی در اندکی از دانشآموزان موجب تمسخر و خنده میباشد.
دلایل شکست پیامهای غیرمستقیم
- پیامهای غیرمستقیم بدین قرارند: شوخی کردن، سر به سر گذاشتن، مسخره کردن، از موضوع منحرف شدن، مزه پراندن
- مثالهایی از این پیامها: «من تا به حال کلاسی به این شلختگی نداشتهام»
«فکر میکنم باید احمق بوده باشم که امروز تو را صدا کردن»
«از کی تا حالا مدیر این مدرسه شدهای؟»
«امیدوارم وقتی بزرگ شدی معلم بشی و گیر یک کلاس صد نفره با شاگردانی مثل خودت بیفتی»
«حالا که ساعت نمایشهای خندهدار تمام شد، درس را شروع میکنیم»
معلمها، پیامهای غیرمستقیم را میفرستند به امید این که دانشآموزان نکته پنهان در آن ها را یاد بگیرند و رفتار خود را تغییر دهند. این پیامهای چون غیرمستقیم هستند و مانند انواع دیگر نمیباشند، وسوسه استفاده از آن ها بیشتر است. اما بنا به دلایل زیر به ندرت تأثیر دارند.
- این پیامها اغلب مورد درک قرار نمیگیرند و حتی اگر درک شوند، دانشآموز فکر میکند که معلم صریح و گشاده نیست بلکه غیرمستقیم و موذی است.
- دانشآموز ممکن است این پیام مخفی را بگیرد: «اگر من مستقیماً با تو روبرو شوم ممکن است تو از من خوشت نیاید»» یا «باز بودن و صریح بودن با تو خیلی خطرناک است» و وقتی این پیام گرفته شود دانشآموز احساس میکند که معلم قابل اعتماد نیست و استیلاگر است.
- مسخره کردن میتواند آن ها را پژمرده سازد.
- دانشآموزی که این پیام را گرفته است، ممکن است در میان دوستانش احساس خجالت کند.
- این پیامها، دانشآموز را در تعارض قرار میدهد و مشخص نمیکند که واقعاً کدام کارش، مورد نارضایتی معلم است.
همان طور که دیدید، ماهیت این موانع، همان «زبان عدم پذیرش» است. ولی این جا با توجه به مشکل معلم، شکل جملات آن ممکن است عوض شده باشد. در مقاله آینده، در مورد اینکه اگر قرار باشد از این پیامها استفاده نشود، پس معلم برای حل مشکلات خود چه کار بکند صحبت میکنیم.