نقش امام باقر(علیه السلام) پس از واقعه کربلا
امام محمد باقر(ع)، جمعهی نخستین روز ماه رجب سال پنجاه و هفت هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. نام او «محمد» و کنیه اش «ابو جعفر»، و «باقر العلوم» یعنی «شکافندهی دانشها» لقب آن گرامی است ؛ بدین جهت كه : دریاى دانش را شكافت و اسرار علوم را آشكارا ساخت .
القاب دیگرى مانند شاكر و صابر و هادى نیز براى آن حضرت ذكر كرده اند كه هریك بازگوینده صفتى از صفات آن امام بزرگوار بوده است.
نسب امام محمد باقر (ع) هم از جانب پدر و هم از جانب مادر به پیامبر (ص) و حضرت علی و زهرا (ع) میرسد، زیرا پدر او امام زین العابدین(ع) فرزند امام حسین(ع)، و مادر او بانوی گرامی «ام عبد الله» دختر امام مجتبی (ع) است. [1]
آن حضرت یكى از اطفال اسیر فاجعه كربلا میباشد كه در آن وقت سه سال و شش ماه و ده روز از سنّ مباركش گذشته بود .
دانش امام محمد باقر (علیه السلام)
دانش امام محمد باقر (ع) نیز همانند دیگر امامان از سر چشمهی وحی بود . «جابر بن عبد الله» نزد امام محمد باقر (ع) میآمد و از آنحضرت دانش فرا میگرفت و به آن گرامی مکرر عرض میکرد: ای شکافندهی علوم! گواهی میدهم تو در کودکی از دانشی خدا داد برخورداری. [2]
زنان و فرزندان
فرزندان آن حضرت را هفت نفر نوشته اند : ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق ( ع ) و عبدالله كه مادرشان ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر بود .ابراهیم و عبیدالله كه از ام حكیم بودند و هر دو در زمان حیات پدر بزرگوارشان وفات كردند .على و زینب و ام سلمه كه از ام ولد بودند .
شخصیت علمی امام محمد باقر (ع) چنان خیره کننده بود که «جابر بن یزید جعفی» به هنگام روایت از آن گرامی میگفت: «وصی اوصیاء و وارث علوم انبیاء محمد بن علی بن الحسین مرا چنین روایت کرد ... » [3]
دوران امامت امام باقر(علیه السلام)
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95 هجرى كه سال درگذشت امام زین العابدین(ع) است آغاز شد و تا سال 114 ه . یعنى مدت 19 سال و چند ماه ادامه داشته است .
امام سجاد ( ع ) با زبان دعا و مناجات و یادآورى از مظالم اموى و امر به معروف و نهى از منكرو امام باقر ( ع ) با تشكیل حلقه هاى درس , زمینه گسترش اسلام درست، این امر مهم را فراهم نمود ومسائل لازم دینى را براى مردم روشن فرمود
در دوره امامت امام محمد باقر (ع) و فرزندش امام جعفرصادق (ع) مسائلى مانند انقراض امویان و بر سر كار آمدن عباسیان و پیدا شدن مشاجرات سیاسى و ظهور سرداران و مدعیانى مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانى و دیگران مطرح است , ترجمه كتابهاى فلسفى و مجادلات كلامى در این دوره پیش میآید , و عده اى از مشایخ صوفیه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پیدا میشوند .
امام محمد باقر (ع) و پس از وى امام جعفر صادق (ع) از موقعیت مساعد روزگار سیاسى , براى نشر تعلیمات اصیل اسلامى و معارف حقه بهره جستند , و دانشگاه تشیع و علوم اسلامى را پایهریزى نمودند .
زیرا این امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقیقى تعلیمات پیامبر(ص) و ناموس و قانون عدالت بودند , و می بایست به تربیت شاگردانى عالم و عامل و یارانى شایسته و فداكار دست یازند , و فقه آل محمد (ص) را جمع و تدوین و تدریس كنند .به همین جهت محضر امام باقر (ع) مركز علماء ودانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شاعران بنام بود .
نقش امام سجاد و امام باقر(علیهماالسلام) پس از واقعه کربلا
ناچار حضرت سجاد (علیه السلام) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر (علیه السلام) پس از واقعه جانگداز كربلا و ستمهاى بی سابقه آل ابوسفیان , كه مردم به حقانیت اهل بیت عصمت(علیهم السلام) توجه كردند , در اصلاح عقاید مردم به ویژه در مسأله امامت و رهبرى , كه تنها شایسته امام معصوم است , سعى بلیغ كردندو معارف حقه اسلامى را - در جهات مختلف - به مردم تعلیم دادند ; تا كار نشر فقه و احكام اسلام به جایى رسید كه فرزند گرامى آن امام , حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) دانشگاهى با چهار هزار شاگرد پایه گذارى نمود , و احادیث و تعلیمات اسلامى را در اكناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد .
امام سجاد (علیه السلام) با زبان دعا و مناجات و یادآورى از مظالم اموى و امر به معروف و نهى از منكرو امام باقر (علیه السلام) با تشكیل حلقه هاى درس , زمینه این امر مهم را فراهم نمود ومسائل لازم دینى را براى مردم روشن فرمود .
نام نامى آن حضرت با دهها و صدها حدیث و روایت وكلمات قصار و اندرزهایى همراه است , كه به ویژه در 19 سال امامت براى ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شایسته خود بیان فرموده است .
بنا به روایاتى كه نقل شده است , در هیچ مكتب و محضرى دانشمندان خاضع تر و خاشع تر از محضر محمد بن على(علیه السلام) نبوده اند .
سیر صعودی درک و معرفت مردم در تاریخ اسلام
در زمان امیرالمؤمنین على(علیه السلام) گوئیا, مقام علم و ارزش دانش هنوز -چنان كه باید - بر مردم روشن نبود , گویا مسلمانان هنوز قدم از تنگناى حیات مادى بیرون ننهاده و از زلال دانش علوى جامى ننوشیده بودند , و در كنار دریاى بیكران وجود على (علیه السلام) تشنه لب بودند و جز عده اى معدود قدر چونان گوهرى رانمی دانستند .
بی جهت نبود كه مولاى متقیان بارها می فرمود : " سلونى قبل از تفقدونى ؛ پیش از آنكه من را از دست بدهید از من بپرسید ."
و بارها می فرمود : من به راههاى آسمان از راههاى زمین آشناترم .
ولى كو آن گوهرشناسى كه قدر گوهر وجودعلى را بداند ؟ اما به تدریج , به ویژه در زمان امام محمد باقر(علیه السلام) مردم كم كم لذت علوم اهل بیت و معارف اسلامى را درك میكردند , و مانند تشنه لبى كه سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و یا قدر آن را ندانسته باشد , زلال گواراى دانش امام باقر (علیه السلام) را دریافتند و تسلیم مقام علمى امام (علیه السلام) شدند , و به قول یكى از مورخان : مسلمانان در این هنگام از میدان جنگ و لشكر كشى متوجه فتح دروازههاى علم و فرهنگ شدند .پی نوشت ها :
[1] تواریخ النبی و الآل تستری ، ص 47
[2] علل الشرایع شیخ صدوق ،ج 1 ،ص 222
[3] ارشاد شیخ مفید ، ص 246
فرآوری : زهرا اجلال بخش عترت و سیره تبیان
منابع :
کتاب سیره معصومین ؛ عباس دهخدایی
تاریخ اسلام ؛ نوشته ی شهیدی
سایت حوزه
علل الشرایع