اختلاف، نتیجه جبهه بندیها ست
د:اختلافات ناشی از ضعف ایمان و نفسانیت
اگر انسان معارف اسلامی را داشته باشد و حقیقتا مؤمن به معارف اسلامی باشد، دیگر اختلاف پیدا نخواهد شد بین دستجات؛ اختلاف اساسی.
البته اختلاف رأیی هست، اما اختلاف اساسی که بخواهد این دسته، دسته دیگر را محکوم کند یا فرض کنید که توهین کند آن دسته، دسته دیگر را، این برای این است که ما ضعیفیم در ایمان. اگر ما قوی در ایمان بودیم، شما ملاحظه میکنید اگر همه انبیا در یک روز جمع بودند هیچ همچو اختلافاتی نداشتند.
خوب، البته ما اینطور نیست که بتوانیم اختلافات آرا را رفع کنیم. اختلافات آرا هست و باید هم باشد. اما آن چیزی که لازم است این است که به مردم، به دستجات مختلف، به همه ائمه جمعه، ائمه جماعات، روحانیون سراسر کشور و سایر قشرها این معنا توصیه بشود که در سر یک چیزهایی که مربوط به نفسانیت است نزاع نکنند. آنطور نیست که بعضی نزاعها مربوط به اسلام باشد، به خدا باشد.
برای خدا انسان نمیشود اهانت کند به مؤمن، برای خدا انسان نمیشود که کشف ستر مؤمن بکند، اینها همه برای این است که نفسیت انسان اینجوری است.1
انسان گول نفس اماره خودش را میخورد و گول شیطان را میخورد. گول میخورد به اینکه چیزهایی که در دیگران است هی به نظرش میآید خیلی بد است، خیلی کار بدی دارد میشود، دارد اسلام از بین میرود، برای اینکه یک قاضی در فلان جا چه کرده، این برای اسلام نیست.
نباید ما خودمان را گول بزنیم. بنشینید آخر شب فکر کنید. محاسبه یکی از اموری است که در سیر انسانی باید باشد که در آخر شب فکر کند به اینکه ـ نمیگویم در من هست، من هم پایینتر از دیگران ـ حساب کند انسان به اینکه تو امروز که با این آقا اختلاف داری و حالا شدید دو دسته، یک دسته دنبال آن آقا، یک دسته دنبال آن آقا، ریشهاش چی است؟ برای خداست؟ این عیبی که شما در او میگویید، در خودتان نیست؟
این چیزی را که در دیگران بزرگ میشمارید و در خودتان هرچه میتوانید کوچکش میکنید و پرده پوشی میکنید، این عمل شیطانی نیست؟2
ه:اختلاف نتیجه جبههبندیها
راستی شکست هر جناحی از علما و طلاب انقلابی و روحانیون و روحانیت مبارز و جامعه مدرسین، پیروزی چه جناحی و چه جریانی را تضمین میکند؟ جناحی که پیروز شود یقینا روحانیت نیست و اگر آن جناح الزاما به روحانیت رو آورد، راستی به سراغ کدام قشر و تفکر از روحانیت میرود؟ خلاصه اختلاف به هر شکلی کوبنده است.
وقتی نیروهای مؤمن به انقلاب حتی به اسم فقه سنتی و فقه پویا به مرز جبههبندی برسند، آغاز باز شدن راه استفاده دشمنان خواهد بود. جبههبندی نهایتا معارضه پیش میآورد.
هر جناح برای حذف و طرد طرف مقابل خود واژه و شعاری انتخاب میکند. یکی متهم به طرفداری از سرمایهداری و دیگری متهم به التقاطی میشود که من برای حفظ اعتدال جناحها همیشه تذکرات تلخ و شیرینی دادهام، چرا که همه را فرزندان و عزیزان خود میدانم.
البته هیچگاه نگران مباحثات تند طلبگی در فروع و اصول فقه نبودهام، ولی نگران تقابل و تعارض جناحهای مؤمن به انقلابم که مبادا منتهی به تقویت جناح رفاهطلب بیدرد و نقبزن گردد.3
پی نوشت ها :
1. صحیفه امام، ج 20، ص 300.
2. صحیفه امام، ج18، ص 16-17
3. صحیفه امام، ج 21، ص 286ـ287.
منبع:
صحیفه امام خمینی، ج20
صحیفه امام خمینی، ج18
صحیفه امام خمینی، ج21
تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه