تبیان، دستیار زندگی
دكتر عایشه بنت الشاطی می نویسد: «زینب خاموش شد و یزید و اطرافیانش نیز چنان بی حركت و خاموش بودند كه گویی پرنده بر سرشان نشسته بود و از ترس پریدن آن تكان نمی خوردند. یزید یارای نگریستن به زینب را نداشت و هنوز از آنچه از او شنیده بود لرزان بود.»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حضرت زینب(س) پیام آور انقلاب خونین نینوا

حضرت زینب

از روزی كه حضرت سیدالشهدا تصمیم گرفت بانوان و فرزندان خود را به كربلا ببرد بسیاری از صحابه و بزرگان می گفتند: حالا كه خودت در این تصمیم خطیر تجدید نظر نمی كنی و از این مسافرت چشم پوشی نمی نمایی لااقل زنان و فرزندان را با خود نبر، چرا كه یزید و اطرافیان وی به هیچ كس رحم نمی كنند. این افراد از سر دلسوزی و شفقت این مسائل را با حضرت در میان گذاشتند و فقط ظاهر قضایا را می دیدند و البته درست هم می گفتند. حتی پس از حادثه خون بار سال 61 هجری، كثیری از مورخان، عالمان و عموم شیعیان گفته اند و نوشته اند: ای كاش امام بانوان را در آن گردباد هولناك نمی برد، ای كاش بانوان به ویژه حضرت زینب كبری و فرزندان خردسال به اسارت ظالمان و شب پرستان نمی رفتند.

اما امام حسین(ع) باطن قضایا را می دید كه از چشم بسیاری، به ویژه زمان وقوع حادثه كربلا پوشیده بود. نهضت عاشورا دارای دو مقطع مهم است كه بدون فهم این دو مقطع و ارتباط تنگاتنگ این دو، تفسیر انقلاب عاشورا ناقص و ابتر خواهد بود.

مقطع اول از بعد از شهادت حضرت امام حسن(ع) تا ظهر عاشورای سال (61) هجری را در بر می گیرد. در این مقطع امام حسین و یاران و اصحاب اندكش كه در صلابت و استواری و وفاداری بی نظیر بودند، رسالت خود را از ابلاغ پیام تا شهادت به انجام رساندند. مقطع دوم انقلاب بعد از ظهر عاشورا شروع می گردد، در این مقطع بانوی بزرگ اسلام زینب كبری و امام سجاد(ع) رسالت عظیم و تاریخی ابلاغ پیام شهادت امام حسین(ع) و اصحاب وفادارش را در دشت خونین نینوا به عهده گرفتند. نظر به این كه در آن ایام امام سجاد بیمار بودند، نقش حضرت زینب بسیار برجسته و بنیادی بود.

دكتر عایشه بنت الشاطی می نویسد: «زینب خاموش شد و یزید و اطرافیانش نیز چنان بی حركت و خاموش بودند كه گویی پرنده بر سرشان نشسته بود و از ترس پریدن آن تكان نمی خوردند. یزید یارای نگریستن به زینب را نداشت و هنوز از آنچه از او شنیده بود لرزان بود.»

چرا حسین(ع) در حادثه کربلا بانوان را با خود همراه ساخت؟

در اینجاست كه پاسخ سؤال دلسوزان، اصحاب و مورخان روشن می گردد كه چرا امام بانوان را با خود برد، اگر بعد از واقعه عاشورا افشاگری، سخنرانی و خطبه های حضرت زینب نبود آیا امروز نامی از انقلاب عاشورا بر جای بود. آیا جان فشانی امام حسین و اصحاب نستوهش بی اثر نمی گردید؟ آیا جهانیان از بیدادگری یزید و یزیدیان مطلع می شدند؟ زینب كبری در مجلس یزید و در بارگاه وی او را خوار و خفیف نمود. ضمن خطبه ای آتشین فرمود: «به زودی تو و آن كسی كه تو را بر كرسی نشانید و بر گردن مؤمنین مسلط نمود، خواهید دانست كدام یك از ما بدكارتر و از حیث تعداد لشكر ناتوان تریم، در آن روزی كه قضاوت كننده خدا طرف و دشمن تو جد ما و اعضای تو گواهی دهنده بر علیه تو خواهند بود، اگر چه در این جهان ما را به غنیمت گرفتی ولی به زودی غرامت خویش را از تو خواهیم گرفت. قسم به خدا كه جز خدا از كسی نمی ترسم و جز او به نزد كسی شكایت نمی برم تو هر چه توانی مكر و حیله خود را به كار بر... هرگز نمی توانی از ننگ و عار رفتاری كه با ما نمودی خویشتن را مبرا سازی.»

دكتر عایشه بنت الشاطی می نویسد: «زینب خاموش شد و یزید و اطرافیانش نیز چنان بی حركت و خاموش بودند كه گویی پرنده بر سرشان نشسته بود و از ترس پریدن آن تكان نمی خوردند. یزید یارای نگریستن به زینب را نداشت و هنوز از آنچه از او شنیده بود لرزان بود.»

آری اگر زینب كبری(س) در انقلاب عاشورا نبود، امروز اثری از آن نهضت رهایی بخش بر جای نمانده بود.

پی نوشت ها :

[1] . حماسه حسینی، شهید مطهری، ج 1، ص 52.

[2] . لهوف، سید بن طاووس، ترجمه عقیقی بخشایش، ص 221.

[3] . پیام آور عاشورا، سید عطاء الله مهاجرانی، ص 256.

بخش سیره و عترت تبیان


منبع:نوشته محمود رثوفی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.