تبیان، دستیار زندگی
یكى از آثار ارزشمند فارسى در زمینه زندگى پیامبر اكرم و پیامبران الهى "حیوة القلوب" علامه محمدباقر مجلسى است. این كتاب بارها توسط ناشران مختلف چاپ شده است. بخش زندگى نبى اكرم صلی الله علیه و آله از كتاب حیوةالقلوب در سال 1376 ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا نام‌هاى پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله

را می‌دانید؟ (1)


یكى از آثار ارزشمند فارسى در زمینه زندگى پیامبر اكرم و پیامبران الهى "حیوة القلوب" علامه محمدباقر مجلسى است.

این كتاب بارها توسط ناشران مختلف چاپ شده است. بخش زندگى نبى اكرم صلی الله علیه و آله از كتاب حیوةالقلوب در سال 1376 ش. در دو جلد بزرگ، هر یک حاوى هشتصد صفحه وزیرى، به همت انتشارات سرور قم منتشر شده است.

شایسته دیدیم، فصل نخست كتاب علامه را به کاربران محترم تقدیم داریم و دل را با حیوة القلوب او زندگى بخشیم.

ابن بابویه به سند معتبر از جابر انصارى روایت كرده است كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود كه: من شبیه‌ترین مردم به حضرت آدم علیه السلام، و حضرت ابراهیم علیه السلام شبیه‌ترین مردم به من در خلقت و خلق بود؛ و حق تعالى مرا از بالاى عرش عظمت و جلالت خود به ده نام نامید و صفت مرا بیان كرد و به زبان هر پیغمبرى بشارت مرا به قوم ایشان داده است، و در تورات و انجیل نام مرا بسیار یاد كرده است و كلام خود را به من تعلیم داد و مرا به آسمان بالا برد، و نام مرا از نام بزرگوار خود اشتقاق نمود.

مرا "محمد" نامیدند زیرا كه در زمین ستایش شده‌ام؛ و "احمد" نامیدند براى آن كه مرا در آسمان ستایش مى‌كنند؛ و "ابوالقاسم" نامیدند براى آن كه حق تعالى در قیامت، بهشت و جهنم را به سبب من قسمت مىنماید، پس هر كه كافر شده و به من ایمان نیاورده است از گذشتگان و آیندگان به جهنم مىفرستد و هر كه به من ایمان آورد و پیغمبرى مرا اقرار نماید، داخل بهشت مىشود؛ و مرا "داعى" خوانده است براى آن كه مردم را دعوت مىكنم به دین پروردگار خود؛ و مرا "نذیر" خوانده است براى آن كه هر كس مرا نافرمانى كند او را از آتش مىترسانم؛ و "بشیر" نامیده است براى آن كه مطیعان خود را به بهشت بشارت مىدهم.

یك نام خداوند "محمود" است و مرا "محمد" نام نهاد، و مرا در بهترین قرن‌ها و در میان نیكوترین امت‌ها ظاهر گردانید و در تورات مرا "احید" نامید زیرا كه به توحید و یگانه پرستى خدا جسدهاى امت من بر آتش جهنم حرام گردیده است، و در انجیل مرا "احمد" نامید زیرا كه من در آسمان محمودم و امت من حمد كنندگانند، و در زبور مرا "ماحى" نامید زیرا كه به سبب من عبادت بت‌ها را از زمین محو مىنماید، و در قرآن مرا "محمد" نامید زیرا كه در قیامت همه امت‌ها مرا ستایش خواهند كرد به سبب آن كه به غیر از من كسى در قیامت شفاعت نخواهد كرد مگر به اذن من. و مرا در قیامت "حاشر" خواهند نامید زیرا كه زمان امت من به حشر متصل است، و مرا "موقف" نامید زیرا كه من مردم را نزد خدا به حساب وامىدارم، و مرا "عاقب" نامید زیرا كه من بعد از پیغمبران آمدم و بعد از من پیغمبرى نیست، و منم رسول رحمت و رسول توبه و رسول ملاحم (یعنى جنگ‌ها) و منم "مقفى" كه از قفاى انبیاء مبعوث شدم، و منم "قثم" یعنى كامل جامع كمالات.

و منت گذاشت بر من پروردگار من و گفت: اى محمد! من هر پیغمبرى را به زبان امت او فرستادم و بر اهل تو یك زبان فرستادم و تو را بر هر سرخ و سیاهى مبعوث گردانیدم و تو را یارى دادم به ترسى كه از تو در دل دشمنان تو افكندم و هیچ پیغمبر دیگر را چنین نكردم، و غنیمت كافران را بر تو حلال گردانیدم و براى احدى پیش از تو حلال نكرده بودم بلكه مىبایست غنیمت‌هایی كه از كافران می‌گرفتند، می‌سوزاندند. و به تو و امت تو عطا كردم گنجى از گنج‌هاى عرش خود را كه آن سوره فاتحة الكتاب و آیات آخر سوره بقره است، و براى تو و امت تو جمیع زمین را محل سجده و نماز گردانیدم بر خلاف امت‌هاى گذشته كه مىبایست نماز را در معبدهاى خود به جا آورند، و خاك زمین را براى تو پاك كننده گردانیدم، و الله اكبر را به تو و امت تو دادم، و یاد تو را به یاد خود مقرون كردم كه هر گاه امت تو مرا به وحدانیت یاد كنند، تو را به پیغمبرى یاد كنند، پس طوبى براى تو باد اى محمد و براى امت تو.(1)

شفقت حضرت رسول صلی الله علیه و آله نسبت به جمیع امت خود مانند شفقت پدران است بر فرزندان، و على علیه السلام بهترین امت آن حضرت است، و همچنین شفقت على علیه السلام بعد از آن حضرت براى امت مانند شفقت آن حضرت بود زیرا كه او وصى و جانشین و امام و پیشواى امت بعد از آن حضرت بود؛ پس به این سبب فرمود: من و على هر دو پدر این امتیم.

و در حدیث معتبر دیگر روایت كرده است كه گروهى از یهود به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله آمدند و سوال كردند كه: به چه سبب تو را محمد و احمد و ابوالقاسم و بشیر و نذیر و داعى نامیده‌اند؟

فرمود كه: مرا "محمد" نامیدند زیرا كه در زمین ستایش شده‌ام؛ و "احمد" نامیدند براى آن كه مرا در آسمان ستایش مى‌كنند؛ و "ابوالقاسم" نامیدند براى آن كه حق تعالى در قیامت، بهشت و جهنم را به سبب من قسمت مىنماید، پس هر كه كافر شده و به من ایمان نیاورده است از گذشتگان و آیندگان به جهنم مىفرستد و هر كه به من ایمان آورد و پیغمبرى مرا اقرار نماید، داخل بهشت مىشود؛ و مرا "داعى" خوانده است براى آن كه مردم را دعوت مىكنم به دین پروردگار خود؛ و مرا "نذیر" خوانده است براى آن كه هر كس مرا نافرمانى كند او را از آتش مىترسانم؛ و "بشیر" نامیده است براى آن كه مطیعان خود را به بهشت بشارت مىدهم.(2)

و در حدیث موثق روایت كرده است كه حسن بن فضال از حضرت امام رضا علیه السلام پرسید كه به چه سبب حضرت رسالت پناه صلی الله علیه و آله را ابوالقاسم كنیه داده‌اند؟

فرمود: زیرا فرزند او قاسم نام داشت.

حسن گفت: عرض كردم: آیا مرا قابل مى دانید که بیشتر از این بدانم؟

فرمود: بله، مگر نمىدانى كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: من و على پدر این امتیم؟

گفتم: بله.

فرمود: مگر نمىدانى كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله پدر جمیع امت است؟

گفتم: بله.

فرمود كه: مگر نمىدانى كه على قسمت كننده بهشت و دوزخ است؟

گفتم: بله.

فرمود: پس پیغمبر، پدر قسمت كننده بهشت و دوزخ است و به این سبب، حق تعالى او را به "ابوالقاسم" كنیه داده است.

گفتم: پدر بودن ایشان چه معنى دارد؟

فرمود: یعنى شفقت حضرت رسول صلی الله علیه و آله نسبت به جمیع امت خود مانند شفقت پدران است بر فرزندان، و على علیه السلام بهترین امت آن حضرت است، و همچنین شفقت على علیه السلام بعد از آن حضرت براى امت مانند شفقت آن حضرت بود زیرا كه او وصى و جانشین و امام و پیشواى امت بعد از آن حضرت بود؛ پس به این سبب فرمود: من و على هر دو پدر این امتیم. و حضرت رسول صلی الله علیه و آله روزى بر منبر فرمود: هر كه قرضى و عیالى بگذارد بر من است که ادا و مراقبت کنم و هر كه مالى بگذارد و وارثى داشته باشد، مال او از وارث اوست. پس به این سبب آن حضرت اولى بود نسبت به امت خود از جان‌هاى ایشان و همچنین امیرالمومنین بعد از آن حضرت اولى بود به امت از جان‌هاى ایشان.(3)

و در حدیث موثق دیگر روایت كرده است از امام محمد باقرعلیه السلام كه: حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله را ده نام بود، پنج نام در قرآن هست و پنج نام در قرآن نیست، اما آن‌ها كه در قرآن است: محمد و احمد و عبدالله و یس و نون؛ و اما آن‌ها كه در قرآن نیست: فاتح و خاتم و كافى و مقفى و حاشر.(4)

و على بن ابراهیم روایت كرده است كه حق تعالى آن حضرت را "مزّمل" نامیده است زیرا كه وقتى وحى بر آن جناب نازل شد، خود را به جامه‌اى پیچیده بود(5)؛ و خطاب "مدّثر" به اعتبار رجعت آن حضرت است پیش از قیامت، یعنى: اى كسى كه خود را به كفن پیچیده‌اى! زنده شو و برخیز و بار دیگر مردم را از عذاب پروردگار خود بترسان. (6)

و در روایات معتبر بسیار وارد شده است كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود كه: حق تعالى من و امیرالمومنین را از یك نور خلق كرد و از براى ما دو نام از نام‌هاى خود اشتقاق كرد، پس خداوند صاحب عرش، "محمود" است و من "محمد"، و حق تعالى "على اعلا" است و امیرالمومنین "على" است.(7)

و ابن بابویه به سند صحیح از امام محمد باقرعلیه السلام روایت كرده است كه: نام حضرت رسول صلی الله علیه و آله در صحف ابراهیم "ماحى" است و در تورات "حاد"، و در انجیل "احمد"، و در قرآن "محمد".

پس پرسیدند كه: تاویل "ماحى" چیست؟

فرمود: یعنى محو كننده بتها و قمارها و صورت‌ها و هر معبود باطلى؛ و اما "حاد" یعنى دشمنى كننده با هر كه دشمن خدا و دین خدا باشد، خواه خویش باشد و خواه بیگانه؛ و اما "احمد" براى آن گفتند كه حق تعالى ثناى نیكو گفته است براى او به سبب آنچه پسندیده است از افعال شایسته او؛ و تاویل "محمد" آن است كه خدا و فرشتگان و جمیع پیغمبران و رسولان و همه امت‌هاى ایشان ستایش مىكنند او را و درود مىفرستند بر او و نامش بر عرش که نوشته است: "محمد رسول الله".(8)

و صفار روایت كرده است به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام كه: حضرت رسول صلی الله علیه و آله را ده نام است در قرآن: محمد و احمد و عبدالله و طه و یس و نون و مزمل و مدثر و رسول و ذكر؛ چنانکه فرموده است كه "و ما محمد الا رسول"(9) و "و مبشرا برسول یاتى من بعدى اسمه احمد"(10) و "لما قام عبدالله یدعوه كادوا یكونون علیه لبدا"(11) و "طه ما انزلنا علیك القرآن لتشقى"(12) "و یس والقرآن الحكیم"(13) و" ن والقلم و ما یسطرون"(14) و " یا ایها المزمل"(15) و " یا ایها المدثر"(16) و "انا انزلنا الیكم ذكرا رسولا".

پس حضرت صادق علیه السلام فرمود كه "ذكر" از نام‌هاى آن حضرت است و مائیم "اهل ذكر" كه حق تعالى در قرآن امر كرده است كه: "هر چه ندانید از اهل ذكر سوال كنید." (17)

و بعضى از علما از قرآن مجید چهارصد نام براى آن حضرت بیرون آورده‌اند، و مشهور آن است كه نام آن حضرت در تورات "مودمود" است و در انجیل "طاب طاب" و در زبور "فارقلیط" و بعضى گفته‌اند در انجیل "فارقلیط"؛ و اما اسما و القاب كه اكثر علما از قرآن استخراج كرده‌اند ـ به غیر از آنچه سابق مذكور شد ـ به این شرح هستند: "شاهد" و "شهید" و "مبشر" و "بشیر" و "نذیر" و "داعى" و "سراج منیر" و "رحمة للعالمین" و "رسول الله" و "خاتم النبیین" و "نبى" و "امى" و "نور" و "نعمت" و "رووف" و "رحیم" و "منذر" و "مذكر" و "شمس" و "نجم" و "حم" و "سما" و "تین". (18)

پى نوشت‌ها:

1. علل الشرایع، ص 128/ خصال، 425/ معانى الاخبار، 51.

2. علل الشرایع، ص 127/ امالى، شیخ صدوق، صص 158 و 159/ معانى الاخبار، ص 51.

3. علل الشرایع، ص 127/ معانى الاخبار، ص 52.

4. خصال، ص 426.

5. همان، ص 392.

6. تفسیر قمى، ج 2، ص 393.

7. علل الشرایع، ص 134 و 135/ معانى الاخبار، ص 56.

8. امالى، شیخ صدوق، ص 67/ من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 177.

9. آل عمران / 144.

10. صف / 6.

11. جن / 19.

12. طه / 1 و 2.

13. یس / 1 و 2.

14. قلم / 1.

15. مزمل / 1.

16. مدثر / 1.

17. بصائر الدرجات، ص 512، و در آن براى دهمین نام، آیه (ما انت بنعمه ربك بمجنون) آمده است.

18. مناقب ابن شهر آشوب ، ج 1، ص 195 با (اندكى تفاوت.)

لینک مقالات مرتبط:

- صلوات برتر از بیست هزار سال طاعت فرشته

- پیامبر اكرم (ص) از نگاه امام صادق علیه السلام

- آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام (1)

- آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام (2)

- آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام (3)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.