تبیان، دستیار زندگی
قیاس شاهنامه و گرشاسبنامه در مضمون «نیایش پهلوان به درگاه خداوند» پس از نبرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قیاس شاهنامه و گرشاسبنامه در مضمون «نیایش پهلوان به درگاه خداوند»


قیاس شاهنامه و گرشاسبنامه در مضمون «نیایش پهلوان به درگاه خداوند» پس از نبرد


قیاس شاهنامه و گرشاسبنامه در مضمون «نیایش پهلوان به درگاه خداوند»

قسمت اول

، قسمت دوم  ، قسمت سوم ، قسمت چهارم:

در قسمت های پیش در قیاس میان نیایش پهلوان به درگاه خدا میان شاهنامه ی فردوسی و گرشاسبنامه ی اسدی  توسی به نیایش پهلوان پس از دیدن چیزی عجیب و نیایش پهلوان پیش از نبرد در چهار سطح آوایی ، لغوی، نحوی و فکری پرداختیم و حال در این قسمت که قسمت پایانی می باشد به نیایش پهلوان به درگاه خدا ( پس از نبرد) در این دو مجموعه می پردازیم:

نیایش پهلوان به درگاه خدا (پس از نبرد )

شاهنامه: نیایش گشتاسب پس ار کشتن گرگ (فردوسی، 1386: ج5، 227).

87- فرود آمد از نامور بارگی  /  به یزدان نمود آز و بیچارگی

88- سلیح و تن از خون ایشان بشست / بر آن خارستان پاک جایی بجست

89- پر آژنگ رخ سوی خورشید کرد /   دلی پر ز درد و سری پر ز گرد

90- همی گفت : «کای داور دادگر /  تو دادی مرا هوش و زور و هنر

91- تو کردی تن گرگ را خاک، جای   /   تو باشی به هر نیک و بد رهنمای »

گرشاسبنامه: نیایش گرشاسب پس از کشتن اژدها (اسدی، 1382، 78).

13- بغلتید پیش گروگر به خاک / همی گفت : «کای داد فرمای پاک

14- ز تست این توان من از زور نیست /  که بی تو مرا زور یک مور نیست

15- همی زور و فرّ و توان و بهی /  تو داری و آنرا که خواهی دهی»

مقایسه

1- مقایسه در سطح آوایی ( موسیقی درونی )

شاهنامه : (5 بیت )

بدیع لفظی : واج آرایی : بیت 87 : حرف « الف »

بیت 88 : حرف « نون »

ابیات 89 و 91 : حرف « ر »

بیت 90 : حروف « دال » و « ر »

جناس : بیت 88 : جناس مضارع : بشست – بجست .

بیت 89 : جناس مضارع : کرد – گرد .

تخفیف لغات : ندارد .

ردیف : ندارد .

گرشاسبنامه : ( 3 بیت )

بدیع لفظی : واج آرایی : بیت 14 : حرف « ت »

بیت 15 : حرف « ی »

جناس : بیت 13 : جناس مضارع : خاک

بیت 14 : جناس مضارع : زور – مور .

بیت 15 : جناس مضارع : بهی – دهی .

تخفیف لغات : ندارد .

ردیف : بیت 14 : زور نیست – مور نیست .

نتیجه : با توجه به تعداد ابیات ، گرشاسبنامه در سطح آوایی برتر از شاهنامه است .

بیشتر بودن لغات جنگی – حماسی و ترکیبهای اضافی در شاهنامه باعث حماسی‌تر شدن فضای داستان می‌شود.

2- مقایسه در سطح لغوی

شاهنامه :

لغات جنگی – حماسی : سلیح – خون – زور .

ترکیبهای اضافی : نامور بارگی – پاک جا – داور دادگر – تن گرگ .

افعال پیشوندی : فرود آمد .

نوع گزینش لغات : لغات با محتوا هماهنگند .

گرشاسبنامه :

لغات جنگی – حماسی : زور .

ترکیبهای اضافی : داد فرمای پاک – زور مور .

افعال پیشوندی : ندارد .

نوع گزینش لغات : لغات با محتوا هماهنگند .

نتیجه : بیشتر بودن لغات جنگی – حماسی و ترکیبهای اضافی در شاهنامه باعث حماسی‌تر شدن فضای داستان می‌شود. وجود فعل پیشوندی در شاهنامه این فضای حماسی را مؤثرتر و مؤکدتر می‌کند. بنابراین، شاهنامه در سطح لغوی برتر از گرشاسبنامه است.

قیاس شاهنامه و گرشاسبنامه در مضمون «نیایش پهلوان به درگاه خداوند»

3- مقایسه در سطح نحوی

شاهنامه :

فعل : فرود آمد – نمود – بشست – بجست – کرد – گفت – دادی – کردی – باشی .

آوردن فعل در ابتدای جمله : ابیات 87 و 90 .

قید استمراری : بیت 90 : همی گفت ( نشان دهنده تداوم دعا کردن است.)

صفت جانشین اسم : بیت 90 : داور دادگر ( خداوند ) .

گرشاسبنامه :

فعل : بغلتید – گفت – است – نیست ( 2 )- داری – دهی .

آوردن فعل در ابتدای جمله : بیت 13 .

قید استمراری : بیت 13 : همی گفت ( نشان دهنده تداوم دعا کردن است .)

بیت 15 : همی زور و فرّ و توان و بهی ، تو داری .

صفت جانشین اسم : بیت 13 : گروگر ( خداوند) .

نتیجه : تعداد قیدهای استمراری در گرشاسبنامه بیشتر است که باعث افزایش جنبش و حرکت کلام می‌شود . پس گرشاسبنامه در سطح لغوی برتر است.

4- مقایسه در سطح فکری

شاهنامه :

نوع صفات : نامور بارگی – داور دادگر .

توصیف حالات : پر آژنگ رخ سوی خورشید کرد / دلی پر ز درد و سری پر ز گرد .

اعمال پیش از نیایش : پهلوان از اسب فرود می‌آ ید. نزد خداوند اظهار عجز می‌کند .  خودش را می‌شوید تا جسمش  پاک باشد . جای پاکی را انتخاب می‌کند . با چهره‌یی پر از چین و شکن، سر سوی خورشید می‌چرخاند؛ در حالیکه سرش پر از گرد و خاک است و دلش پر از درد و ناراحتی. به در گاه خداوند می‌نالد و از او برای این پیروزی تشکر می‌کند.

شرح نیایش پهلوان : هوش و زور و هنر ( پیروزی ) خود را به خداوندی نسبت می‌دهد که راهنمای هر نیک و بدی است. این امر، وقار و فروتنی پهلوان را نشان میدهد.

گرشاسبنامه :

نوع صفات : گروگر – داد فرمای پاک .

«گروگر» صفت چندان مناسب و زیبایی برای خدای پیروزی دهنده نیست.

توصیف حالات : ندارد .

اعمال پیش از نیایش : بغلتید پیش گروگر به خاک .

شرح نیایش پهلوان : پهلوان زور خود را به خداوندی نسبت می‌دهد که زور و قدرت را به هر کس که خودش  می‌خواهد می‌دهد.

نتیجه : همانطور که دیده می‌شود، نیایش در شاهنامه عینی‌تر و ملموس‌تر است. پس در سطح فکری، شاهنامه برتر از گرشاسبنامه است.

تعداد قیدهای استمراری در گرشاسبنامه بیشتر است که باعث افزایش جنبش و حرکت کلام می‌شود .

نکته :غوطه خوردن پهلوان در آب نشان دهنده آیین و باوری اسطوره‌یی است. «غوطه زدن در آب، رمز رجعت به حالت پیش از شکل پذیری و تجدید حیات کامل و زایشی نو است ... پیوند با آب همواره متضمن تجدید حیات است؛ زیرا از سویی، در پی هر انحلالی، «ولادتی نو» هست و از سوی دیگر، غوطه خوردن، امکانات بالقوه زندگی و آفرینش را مایه‌ور می‌کند و افزایش می‌دهد.»

«آب به علت آنکه هر شکل و صورتی را از هم می‌پاشد و هر تاریخ و سرگذشتی را مضمحل می‌کند، دارای قدرت  تطهیر و تجدید  حیات  و نوزایی است .زیرا آنچه  در آب  فرو می‌رود «می میرد»  و آنکه  از آب سر بر می‌آورد، چون کودکی بی گناه و بی «سرگذشت» است که می تواند گیرنده وحی و الهام جدیدی باشد.» (الیاده، 1372: 194).

« انسان به نحوی رمزی، در غسل یا غوطه‌وری می‌میرد و پاک و مطهر، تازه و نو، دوباره زاده می‌شود.»(همان، 196).

« این آیینهای شستشو و تطهیر آیینی، در حکم تکرار رمزی پیدایش جهان یا زایش « انسان نو » است. هر گونه ارتباط با آب، اگر به نیّتی مذهبی صورت گیرد، دو لحظه اساسی از ضرباهنگ کیهان را به طور خلاصه نمایش می دهد :

1- پیوستن به آب یا استقرار مجدد در آب؛  2- آفرینش» (همان، 209).

این غوطه‌وری در آب در ابیات دیگر شاهنامه نیز به چشم می‌خورد. از جمله در تراژدی « رستم وسهراب » پس از اینکه در دومین نبرد تن به تن رستم و سهراب، سهراب، رستم را بر زمین می‌زند، رستم با حیله خود را از چنگ او می‌رهاند. سپس:

[رستم] خرامان بشد سوی آب روان /  چنان چون شده ، باز یابد روان

بخورد آب و روی و سر و تن بشست  /  به پیش جهان آفرین شد نخست

همی خواست پیروزی و دستگاه  / نبود آگه از بخش خورشید و ماه

(فردوسی، 1386: ج2، 184)

همچنین در همین داستان، وقتی رستم می‌خواهد به دنبال نوشدارو، شخصاً نزد کاووس رود، چنین فرمان می دهد:

بفرمود رستم که تا پیشکار  /  یکی جامه افگند بر جویبار

جوان را بر آن جامه زرنگار   /    بخوابید و، آمد بر شهریار

(همان، 192)

قیاس شاهنامه و گرشاسبنامه در مضمون «نیایش پهلوان به درگاه خداوند»

نتیجه گیری

1- مقایسه ها نشان دادند که در سطح آوایی، یعنی نحوه استفاده از واج آرایی، جناس، ردیف و ... گرشاسبنامه از شاهنامه برتر است؛ اما «از آنجا که سبک حماسی متضمن خبر بزرگی است، احتیاجی به آرایش کلام و استفاده از صنایع بدیعی ندارد و از این رو، لازم نیست که شاعر آن را با زبانی جلب توجه کننده و مصنوع ارائه دهد.»(شمیسا، 1381: 117).

2- شاهنامه در سطح لغوی برتر از گرشاسبنامه است. وفور لغات جنگی – حماسی، وجود افعال پیشوندی، کمیِ لغات و باورهای غیر فارسی، و گزینش لغات با توجه به محتوا، باعث می‌شود که فضای با ابهت و اصیل و اساطیریِ شاهنامه که تاریخ غیر مدون ملّت ماست، تقویت شود و در وجود تمام فارسی زبانان رخنه کند.

3- استفاده از فعلهای زیاد، آوردن افعال در ابتدای جمله، وجود قیدهای استمراری و صفتهای جانشین اسم در ابیات شاهنامه بیشتر از ابیات گرشاسبنامه است. این عوامل باعث می‌شوند که کلام دارای ریتمی تندتر باشد؛ تصاویر، تحرک بیشتری داشته باشند؛ داستان منسجم‌تر باشد؛ جملات آمرانه‌تر و قاطعیت بیشتری داشته باشند. در نتیجه میزان اثرگذاری بر مخاطب هم افزایش می‌یابد.

4- توصیف حالتهای درونی، اضطراب‌ها و تردیدهای لحظه‌یی، احساسات و... یکی دیگر از عوامل موفقیت غیر قابل رقابت شاهنامه‌اند .

5- استفاده از ردیف، علاوه بر قافیه، در گرشاسبنامه بیشتر است. «انتخاب ردیف (چه اسمی، چه فعلی) سبب شده که به طور کلی تصویرهای شعری خلاصه و کوتاه شود.» (شفیعی کدکنی، 1363: 225).

پایان

بخش ادبیات تبیان


منبع: مجله ی ادبی پیاده رو- نازنین رجبی