واپسین ساعات زندگی لورکا روشن شد
یکی از بزرگترین ماجراهای اسرارآمیز تاریخ معاصر اسپانیا توسط یک تاریخ نگار محلی از جنوب شهر گرانادا حل شد.
به نقل از گاردین، این تاریخ نگار ادعا کرده که محل دفن لورکا نمایشنامه نویس و شاعر بزرگ اسپانیایی را کشف کرده است.
«میگوئل کابالرو ژرز» که سه سال را صرف این کار کرده و با همکاری با پلیس و بررسی آرشیو قتلهای منطقه و در کنار هم گذاشتن آنها به نتایجی دست یافته است میگوید موفق شده بفهمد 13 ساعت آخر زندگی نویسنده سرشناس «عروسی خون» (1)، «یرما» (2) و «خانه برنارد آلبا» (3) چگونه گذشته است. لورکا در جریان جنگ داخلی اسپانیا با شلیک گلوله کشته شد.
این نویسنده ادعا میکند که بر مبنای شماری از اسنادی که از آرشیو پلیس به دست آورده و داوطلبانی که جوخه آتش را تشکیل داده بودند، و به لورکا و سه زندانی دیگر شلیک کردهاند به این اطلاعات دست یافته است.
به این ترتیب تکلیف یکی از طولانیترین و مهمترین پرونده های جنایی که موجب سالها کشمکش بین خانواده لورکا و پلیس بود روشن میشود.
بر مبنای ادعای او مهمترین دلیلی که به کشته شدن لورکا انجامید درگیریهای سیاسی و تجاری بین خانواده های بزرگ و سرشناس گرانادا بود که خانواده لورکا به ریاست پدر او از جمله مهمترین آنها بودند.
این نویسنده میگوید تصمیم گرفت در میان آرشیو به بررسی بپردازد تا این که به گفتههای شفاهی توجه کند چون در آرشیو هم بسیاری از مطالب برمبنای اظهار نظر شهود ثبت شده است. این نویسنده نتیجه تحقیقاتش را در کتابی به زبان اسپانیایی با عنوان «13 ساعت آخر زندگی گارسیا لورکا» منتشر کرده است.
کابالرو میگوید توجه او بیش از هر چیز به اطلاعات متنوعی که در دهه 60 به وسیله یک روزنامه نگار به نام ادواردو مولینا فاجاردو جمع آوری شد جلب شد. او که خود عضوی از یک سازمان فالانژهای دست راستی بود، از حکومت ژنرال فرانسیسکو فرانکو دیکتاتور این کشور حمایت میکرد.
بر مبنای ادعای این نویسنده اعضای خانواده دست راستی رولدان به دلیل اختلاف سیاسی که با پدر لورکا داشتند عامل اصلی این جنایت بودند و همینها بودند که در شهر شاعر را دستگیر کردند و حتی یکی از اعضای این خانواده عضو جوخه اعدام لورکا بود
او میگوید این روزنامه نگار به خاطر عقاید سیاسیاش دنبال کسانی میگشت که حقیقت را به او بگویند. همین مستندات در آرشیو پلیس موجود است و به نظرمی رسد که او نیز میدانست که محل دفن لورکا کجاست.
او محل دفن لورکا را در نیم کیلومتری محلی تعیین کرده که سال پیش در آنجا به بررسی پرداختند و جنازه ای کشف نشد. این محل نزدیک مزرعه ای به نام کورتیخو دگازپاچو در فاصله بین دو روستا به نامهای ویزنار و آلفاکار قرار دارد. او میگوید این منطقه هم به اندازه کافی از روستاها فاصله داشت که با چشم نتوان چیزی دید و در عین حال به راحتی بتوان با اتومبیل به این منطقه رسید. او میگوید در این منطقه حفره های آبهای زیرزمینی وجود دارد و به راحتی میتوان حفره ای ایجاد کرد.
بر مبنای ادعای این نویسنده اعضای خانواده دست راستی رولدان به دلیل اختلاف سیاسی که با پدر لورکا داشتند عامل اصلی این جنایت بودند و همینها بودند که در شهر شاعر را دستگیر کردند و حتی یکی از اعضای این خانواده عضو جوخه اعدام لورکا بود. آنها اعتقاد داشتند لورکا در نمایش «خانه ادوارد آلبا» که چند ماه پیش از این واقعه نوشته شده بود، قصد داشت آبروی این خانواده را ببرد. با این حال اعضایی از این خانواده که در این کار دست داشتند هرگز از کاری که انجام دادند مغرور نبودند و چیزی در این به اره به خانواده خود نگفتند.
سال پیش پس از کشمکشهای طولانی قضایی بر سر نبش قبر شاعر و نویسنده بلند آوازه این کار با موافقت بستگان وی انجام شد و روشن شد در محلی که تصور میکردند محل دفن لورکا و 3 کشته دیگر باشد، جسدی وجود ندارد. همراه لورکا دو انقلابی و یک معلم اعدام شدند. این نبش قبر با تحقیقات گستردهای که در مورد
خشونتهای اعمال شده در دوره جنگهای داخلی اسپانیا (1936 تا 1939) در حال انجام است، ارتباط داشت. اما مسئولان اسپانیایی اعلام کردند پس از 51 روز جستجو هیچ گونه بقاییای انسانی در این گودال یافت نشد.
«فدریکو گارسیا لورکا» در آگوست 1936، یک ماه پس از آغاز جنگهای داخلی اسپانیا، نزدیک شهر «گرانادا» به دست طرفداران ژنرال فرانکو، دیکتاتور وقت تیرباران شد.
پینوشتها:
(1) عروسی خون [Bodas de sangre]. نمایشنامهای در سه پرده و هفت تابلو، اثر فدریکو گارسیا لورکا (1898-1936)، شاعر اسپانیایی، که در 1933 به نمایش درآمد. طرح و توطئه این اثر بسیار ساده و بر یک خط پیش میرود: دختری درست در روز عروسی اش لئوناردو را بازمییابد. آنها پیش از این یکدیگر را دوست میداشتند، اما پدر دختر جوان به دلیل بدنامی خانواده لئوناردو، پیوند آنان را گسسته بود.
(2) «یرما» از مشهورترین آثار لورکا و نام شخصیتی فرا واقعی یا سوررئالیستی است. گفتار و رفتار این شخصیت با وجود ریشه داشتن در واقعیت، گویی در رویا و خواب اتفاق میافتد؛ با خودش حرف میزند و در برابر سرنوشت محتوم، ایستادگی میکند.
(3) نمایشنامه «خانه برنارد آلبا» ترکیبی از عشق و غریزه است در مقابل سنتهای جامعه. این نمایشنامه با محوریت زن و اسارت او در چنگال سنتهای اجتماعی مردسالارانه نوشته شده است.
فرآوری: مهسا رضایی
بخش ادبیات تبیان
منابع: خبرگزاری کتاب ایران، کتابنیوز