تبیان، دستیار زندگی
شدت علاقه رسول خدا(ص) به حسن و برادرش حسین(ع) در خصوص امام حسن(ع) دو گل خوشبو و«ریحانه‏»رسول خدا روایاتی در خصوص امام حسن(ع) شدت علاقه رسول خدا(ص) به حسن و برادرش حسین(ع) چنانكه گفته شد، طبق روایات مشهور، امام حسن(ع) در نیم...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاه مهربان پدر بزرگ (1)


 شدت علاقه رسول خدا(ص) به حسن و برادرش حسین(ع) 

در خصوص امام حسن(ع)

 دو گل خوشبو و«ریحانه‏»رسول خدا  روایاتی در خصوص امام حسن(ع)   شدت علاقه رسول خدا(ص) به حسن و برادرش حسین(ع)

چنانكه گفته شد، طبق روایات مشهور، امام حسن(ع) در نیمه رمضان سال سوم هجرت به دنیا آمد و تا روزى كه رسول خدا(ص) از دنیا رفت( بیست و هشتم صفر سال یازدهم ) هفت ‏سال و شش ماه از عمر شریف خود را در كنار جدش رسول خدا(ص) و دامان پر مهر آن بزرگوار گذراند.

و چنانكه از روایات استفاده مى‏شود، شاید بهترین دوران زندگى آن امام مظلوم همان چند سال بوده كه از هر جهت مورد محبت افراد خانواده و به خصوص جد بزرگوار خود قرار داشته است.

و حتى از برخى روایات استفاده مى‏شود كه محبت و علاقه رسول خدا نسبت ‏به این كودك و برادرش حسین(ع) از حد عادى گذشته و بیش از حد معمول بود.

 در خصوص امام حسن(ع) 

«روى البراء بن عازب قال‏«رایت النبى-صلى الله علیه و آله-و الحسن على عاتقه یقول: اللهم انى احبه فاحبه‏» (2)

("براء بن عازب" روایت كرده گوید: «پیغمبر(ص) را دیدم كه حسن را بر شانه خود داشت و مى‏فرمود: خدایا من او را دوست دارم تو هم او را دوست ‏بدار.»)

به راستى كه رسول خدا(ص) را دیدم حسن را بر گردن خود سوار كرده بود و مى‏فرمود: هر كس مرا دوست دارد، باید او را دوست‏ بدارد، هر كه حاضر است این گفتار را به آنكه غایب است‏ برساند، و اگر این دستورصریح رسول خدا نبود، من براى شما آن را نمى‏گفتم.

"زهیر بن اقمر" گوید: پس از داستان شهادت امیر المؤمنین(ع) هنگامى كه فرزندش حسن بن على(ع) سخنرانى مى‏كرد، مردى گندم گون و بلند قامت از قبیله ازد برخاست و گفت:

« لقد رایت رسول الله واضعه فى حبوته یقول: من احبنى فلیحبه فلیبلغ الشاهد الغائب و لولا عزمة من رسول الله(ص) ما حدثتكم‏ » (3)

( به راستى كه رسول خدا(ص) را دیدم حسن را بر گردن خود سوار كرده بود و مى‏فرمود: هر كس مرا دوست دارد، باید او را دوست‏ بدارد، هر كه حاضر است این گفتار را به آنكه غایب است‏ برساند، و اگر این دستورصریح رسول خدا نبود، من براى شما آن را نمى‏گفتم.)

و از عایشه روایت‏شده كه گوید:

«ان النبى-صلى الله علیه و آله-كان یاخذ حسنا فیضمه الیه ثم یقول: اللهم ان هذا ابنى و انا احبه فاحبه، و احب من یحبه‏» (4)

( به راستى كه رسم پیغمبر(ص) چنان بود كه حسن را مى‏گرفت و به خود مى‏چسباند، سپس مى‏گفت: خدایا این پسر من است و من او را دوست مى‏دارم، پس او را دوست‏ بدار و هر كس او را دوست مى‏دارد دوست‏ بدار.)

و از"كشف الغمة مرحوم اربلى" و بیش از بیست كتاب از كتابهاى اهل سنت نقل شده كه"ابو هریره" گفته است: من هیچ گاه حسن را ندیدم، جز آنكه اشكهایم جارى شده، و جهت آن این است كه روزى او را دیدم كه آمد و مى‏دوید تا اینكه در دامان رسول خدا(ص) نشست.

وى دنباله حدیث را ادامه داده چنین گفت:

«...و رسول الله یفتح فمه ثم یدخل فمه و یقول: اللهم انى احبه، و احب من یحبه-یقولها ثلاث مرات‏» (5)

(در آن حال رسول خدا(ص) دهان خود را باز كرده و در دهان حسن برد و مى‏گفت: خدایا من او را دوست دارم و هر كه او را دوست مى‏دارد نیز دوست مى‏دارم-سه بار این سخن را گفت-.)

دو گل خوشبو و«ریحانه‏»رسول خدا

و این محبت تا بدان جا رسیده بود كه آن دو كودك را ریحانه( و گل خوشبوى خود) مى‏خواند، و به این مضمون نیز روایت زیادى در كتابهاى شیعه و اهل سنت آمده، مانند این حدیث كه از ابو ایوب انصارى و یا سعد بن ابى وقاص[این تردید در خود حدیث است] نقل شده كه گفته است:

«دخلت على رسول الله-صلى الله علیه و آله-و الحسن و الحسین رضى الله عنهما یلعبان بین یدیه و فى حجره، فقلت: یا رسول الله اتحبهما؟قال: و كیف لا احبهما و هما ریحانتاى من الدنیا، اشمهما» (6)

( من به نزد رسول خدا(ص) رفتم و حسن و حسین رضى الله عنهما در كنار او و پیش روى آن حضرت بازى مى‏كردند.من عرض كردم: اى رسول خدا آیا ایشان را دوست دارى؟ فرمود: چگونه دوست ندارم ایشان را كه آن دو، گلهاى خوشبوى من از دنیا هستند، و من آن دو را مى‏بویم.)

و در حدیث دیگرى كه از ابو بكر نقل شده این گونه است كه گوید:

«رایت الحسن و الحسین یثبان على ظهر رسول الله و هو یصلى فیمسكهما بیده حتى یرفع صلبه و یقومان على الارض، فلما انصرف اجلسهما فى حجره و مسح رؤسهما ثم قال: ان ابنى هذین ریحانتاى من الدنیا» (7)

( حسن و حسین را دیدم در حالى كه رسول خدا (ص) نماز مى‏خواند بر پشت آن حضرت مى‏پریدند و رسول خدا(ص) نماز مى‏خواند، رسول خدا (ص) آن دو را با دست‏ خود نگه مى‏داشت تا برخیزد و پشت آن حضرت راست ‏شده و آن دو كودك به راحتى روى زمین بایستند، و چون نمازش به پایان رسید، آن دو را در دامان خود نشانید و دست ‏بر سرشان ‏كشید، سپس فرمود: این دو پسر من دو گل خوشبوى من از دنیا هستند.)

و در حدیث دیگرى است كه رسول خدا(ص) فرمود:

«الولد ریحانة، و ریحانتى الحسن و الحسین‏» (8)

( فرزند گل خوشبوست، و گل خوشبوى من حسن و حسین هستند.)

و از ذخایر العقباى محب الدین طبرى از سعید بن راشد روایت ‏شده كه گوید:

«جاء الحسن و الحسین یسعیان الى رسول الله-صلى الله علیه و آله-فاخذ احد هما فضمه الى ابطه، و اخذ الآخر فضمه الى ابطه الاخرى و قال: هذان ریحانتاى من الدنیا» (9)

( حسن و حسین آمدند و به طرف رسول خدا(ص) مى‏دویدند، حضرت یكى از آن دو را گرفت و در بغل خود چسبانید، و آن دیگرى را گرفت و در بغل دیگر خود چسبانید و فرمود: این دو، گلهاى خوشبوى من از دنیا هستند.)

و از كتاب مقتل خوارزمى از جابر بن عبد الله انصارى روایت‏ شده كه گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم كه سه روز پیش از رحلت‏ خود به على(ع) مى‏فرمود:

«سلام الله علیك ابا الریحانتین، اوصیك بریحانتى من الدنیا، فعن قلیل ینهد ركناك و الله خلیفتى علیك، فلما قبض رسول الله-صلى الله علیه و آله-قال على علیه السلام: هذا احد ركنى الذى قال رسول الله، فلما ماتت فاطمة علیها السلام قال على علیه السلام: هذا الثانى الذى قال لى رسول الله-صلى الله علیه و آله‏»(درود بر تو اى پدر دو گل خوشبو، تو را به آن دو گل خوشبوى من از دنیا سفارش مى‏كنم كه به زودى دو ركن و اساس و پایه زندگیت ‏شكسته خواهد شد، و خداوند پس از من نگهبان تو؛ و چون رسول خدا(ص) از دنیا رفت، على(ع) فرمود: این بود یكى از آن دو ركن و پایه‏اى كه رسول خدا (ص) به من فرمود، و چون فاطمه(ع) از دنیا رفت على(ع) فرمود: و این هم دومى بود كه رسول خدا(ص) فرموده بود.)

روایاتی در خصوص امام حسن(ع)

"ذهبى" در كتاب تذكرة الحفاظ از ابى بكرة روایت كرده كه گوید: رسول خدا(ص) چنان بود كه هرگاه نماز مى‏گذارد، حسن مى‏آمد و بر پشت ‏یا گردن آن حضرت بالا مى‏رفت و رسول خدا(ص) او را با آرامى بلند مى‏كرد كه نیفتد، و این كار بارها اتفاق افتاد، و چون نماز آن حضرت تمام مى‏شد عرض مى‏كردند: اى رسول خدا(ص) ما ندیدیم این كارى را كه با حسن كردى با هیچ كس دیگرى بكنى! فرمود:

«انه ریحانتى من الدنیا و ان ابنى هذا سید» (10)

(آرى به راستى كه او گل خوشبوى من است در دنیا، و به راستى كه این پسر من سید و آقاست.)

پی نوشتها:

1.صحیح ترمذى، ج 2، ص 306 و صحیح نسائى، ج 1، ص 209، ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 86-676.

2.صحیح بخارى، «كتاب بدء الخلق‏»، صحیح ترمذى، ج 2، ص 307، صحیح مسلم، «كتاب فضائل الصحابه‏»، بحار الانوار، ج 43، ص 266.

3.تهذیب التهذیب، ج 2، ص 297، مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 366.

4.مجمع الزائد هیتمى، ج 9، ص 176، كنز العمال، ج 7، ص 104.

5.بحار الانوار، ج 43، ص 266، الادب المفرد بخارى، ص 304، صحیح مسلم، ج 7، ص 129، مسند احمد بن حنبل، ج 2، ص 532، سنن ابن ماجة، ج 1، ص 64، مستدرك حاكم، ج 3، ص 169، حلیة الاولیاء، ج 2، ص 35، و بیش از بیست كتاب دیگر كه در ملحقات احقاق الحق، ج 11، صص 25-13 نام آنها دقیقا ذكر شده است.

6.معجم طبرانى، ص 210 و مجمع الزوائد، ج 9، ص 182، و كتابهاى بسیار دیگرى كه در ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 14-610 ذكر شده و مناقب، ج 3، ص 383.

7.مقتل الحسین موفق ابن احمد، ص 130، ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 10 و 615، و قسمت آخر حدیث را شیخ مفید(ره) نیز در ارشاد (ج 2، ص 25) روایت كرده است.

8 و 9.ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 609، 621، 619، 623.

10.تذكرة الحفاظ، ج 1، ص 167.

لینك مقاله مرتبط:

كریم اهل بیت و جایگاه او نزد پیامبر خدا (ص) 

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.