تبیان، دستیار زندگی
E خلاصه فیلم : جان کنتسانتین سالها پیش اقدام به خودکشی کرده و بخاطر اینکار مدتی را در جهنم سپری نموده اما او این فرصت را پیدا کرده تا دوباره به زندگی برگردد تا با انجام اعمال خوب رضایت خداوند را جلب کند . او همچنین یک قدرت ا...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کنستانتین

CONSTANTINE


خلاصه فیلم : جان کنتسانتین سالها پیش اقدام به خودکشی کرده و بخاطر اینکار مدتی را در جهنم سپری نموده اما او این فرصت را پیدا کرده تا دوباره به زندگی برگردد تا با انجام اعمال خوب رضایت خداوند را جلب کند . او همچنین یک قدرت استثنایی پیدا کرده که توانایی مشاهده دنیای دیگر است که در ماورای دنیای عادی در جریان است . او قادرست موجودات نیمه فرشته و موجودات نیمه شیطانی را که در کنار انسانها بر روی زمین هستند را مشاهده کند . او تصمیم دارد موجودات شیطانی را نابود سازد و برای اینکار از کمک یکی از دوستانش که متخصص ساخت سلاحهای مخوف است بهره می گیرد . از سوی دیگر پزشک جان به او اطلاع داده که او مبتلا به سرطان ریه است و فرصت زیادی برای زندگی ندارد . در ادامه پسر شیطان تصمیم می گیرد زمین را تسخیر کند و جان با کمک یک زن پلیس به اسم آنجلا که او نیز قادر به دیدن دنیای دیگر است نبرد پایانی با نیروهای شیطانی را آغاز کند.

كمیك سیاه انگلیسى با عنوان «آتش افروز جهنم» HELL BLAZER درآمده و تبدیل به فیلم سینمایى شده است.

در واقع «آلن مور» نویسنده معروف انگلیسى آثار كمیك

(مانند انجمن نجیب زادگان عجیب و از درون جهنم) را باید خالق اصلى شخصیت «جان كنستانتین» دانست كه اولین بار سال ???? در یك قسمت از مجموعه كتاب كمیك ترسناك «موجود باتلاقى» SWAMP THING او را وارد ماجرا كرد. كنستانتین اوایل یك ساحر با كت بارانى بلند بود كه استعداد غریبى در عصبى كردن مردم داشت.

از سال 1988 ماجراهاى كنستانتین به صورت مستقل در مجموعه كتاب كمیك HELL BLAZER توسط كمپانى معروف دى. سى DC (ناشر سوپرمن) به چاپ رسید كه داستانهایش را عمدتاً «جمى دلانو» مى نوشت و «جان ریج وى» آنها را تصویرسازى مى كرد. انتشار این مجموعه تا به امروز ادامه پیدا كرده و طى این سالها نویسندگان بسیارى مثل گرث انیس، وارن الیس، برایان آزارلو و تصویرسازانى مانند مارك باكینگهام و استیو دیلان بر روى آن كار كرده اند. مجموعه كمیك بوك HELL BLAZER بر خلاف كمیك هاى حماسى با قهرمانان مثبت و آرمانى مثل سوپرمن و بتمن، دنیاى ترسناك و تیره اى دارد كه ضد قهرمانش دست به اعمالى مى زند كه گاهى از لحاظ اخلاقى سؤال برانگیزند. مدام سیگار دود مى كند و على رغم بعضى اعمال قهرمانانه، هدف اصلى اش زنده ماندن است و در مسیر مأموریت هایش كلى دشمن تراشى مى كند و براى رسیدن به هدف خیلى راحت دور و برى هایش را به كشتن مى دهد كه بعضاً ارواح سرگردان آنها سر وقتش مى آیند و مزاحمش مى شوند، طورى كه گاهى خودش را در محاصره دنیاى اشباح و مردگان مى بیند. كنستانتین در تعدادى از كتاب هاى كمیك ترسناك دیگر، مثل مرد شنى SANDMAN و كتابهاى جادو BOOKS OF MAGIC هم ظاهر شده است.

فیلم سینمایى «كنستانتین» اقتباسى آمریكایى از ماجراهاى این ضد قهرمان انگلیسى است. ملیت انگلیسى (متولد لیورپول) او عوض شده و وقایع در لس آنجلس مى گذرد. «كیانو ریوز» چشم و ابرومشكى هم شباهتى با «استینگ» ندارد.

«فرانسیس لاورنس» كارگردان جوان فیلم كه پیش از این براى خواننده هاى معروفى مثل ویل اسمیت و بریتنى اسپیرز، ویدئو كلیپ مى ساخته، سعى كرده حال و هواى كمیك بوك را در انتخاب زوایاى دوربین و قاب بندى ها رعایت كند و تا حد زیادى هم موفق بوده، اما مشكل، فیلمنامه خشك و عبوس و قر و قاطى است كه زیادى خودش را جدى مى گیرد و نمى تواند تعادل لازم بین فضاى فانتزى كمیك استریپى و بخشهاى ترسناك برقرار كند. شاید یك لحن طنزآمیز و چند شوخى جذاب، حال و هواى فیلم را اندكى عوض مى كرد، اتفاقاً فیلمنامه، استعداد این شوخى ها را هم دارد.

مثلاً فرض كنید «جان كنستانتین» براى رفتن به دنیاى شیاطین و مردگان باید چند دقیقه پایش را داخل قابلمه آب بگذارد! كار هنرمندان جلوه هاى ویژه در طراحى فضاها و كاراكترهاى شیطانى عالى و دیدنى است. دوزخ به شكل شهر مدرنى تصویر شده كه انگار در آتش یك بمباران اتمى مى سوزد و اشباح و اجنه در آن سرگردان هستند، اما شكل جلوه هاى ویژه رایانه اى در بعضى صحنه ها به همراه بازى كیانو ریوز، حاصل كار را مقدارى «ماتریكس زده» كرده. در نتیجه به جاى تماشاى بازسازى سینمایى كمیك بوك HELL BLAZER با آش شله قلمكارى روبروییم كه در آن از «جن گیر» تا «بلید BLADE» و «ماتریكس» پیدا مى شود.

همزمان با فیلم «كنستانتین» یك اقتباس كمیك بوكى دیگر هم روى پرده ها رفته، شهر گناه اثر فرانك میلر، طراح و نویسنده معروف كمیك استریپ كه ظاهراً به خاطر همكارى نزدیكش با كارگردان و حتى مشاركت در كارگردانى، موفقیت بیشترى كسب كرده است.

1: تبلیغ ارکان مذهب کاتولیک به سادگی و روانی در ذهن بیننده جای می گیرد. آموزه هایی چون مذمت خودکشی، گناهکار بودن انسانها، عدم توانایی دسترسی شیطان به انسان و وسوسه او از راه دور، ...

2: اگر شما کاری را به اشتباه انجام می دهی، باید پذیرنده عواقب آن باشی. در حالیکه در این فیلم خودکشی یک دختر در اثر وسوسه ها و اجبار نیروهای شیطانی بود.

3: اگر نیروهای شیطانی بخواهند، می توانند انسان را از بین ببرند. به زبانی دیگر تقدیر انسان و زمان مرگ را در اختیار دارند.

4: کنستانتین با یک بار خودکشی، قطعا جهنمی شده، به طوریکه حتی خود شیطان شخصا برای بردنش باید بیاید. در حالیکه آنچه در فیلم دیده می شود، تنها خوبیها و خدمات وی به بشریت است! درست است که همه اینها را برای راه یابی به بهشت انجام می دهد، ولی آیا باز هم این به معنای بخشیده شدن وی است؟ کنستانتین برای دومین بار هم خودکشی می کند تا شیطان را ببیند. در تمام مدت 20 ساله بخشیده نشده است. آیا درگاه خداوندی که یک بار به فردی اجازه زندگی دوباره را داده است، تا این حد بسته است؟ ناامیدی از بخشایش را می توان از 30 سیگار در روز کنستانتین و خودکشی در دود! دید.

5: دختری که به خلاف میل خود و با وسوسه همین شیاطین خودکشی کرده، در حالیکه در تیمارستان بستری بوده، مستحق جهنم است! حتی نمی توان برای وی مراسم خاکسپاری برگزار نمود! همین فرد را شیطان در پاسخ به نیکی کنستانتین، به بهشت می برد! باز هم دستکاری، آن هم توسط شیطان، و در دنیای بعد از مرگ!

6: نظام تقدیرگرا و از قبل پیش بینی شده، در سراسر فیلم تلقین میگردد. اینکه تقدیر و احتمالاً دستهای شیاطین می توانند تو را به قتلگاه ببرند! همه ما بازیچه هایی در دستان ابتدا شیطان و سپس خدا هستیم! چرا که قدرت نیروهای شیطانی بیش از دیگران است.

7: خودکشی هم اگر در نهایت منجر به یک کار نیک گردد، می تواند منجر به معجزه و بازگشت به زندگی شود. این تنها جایی است که حضور خدا احساس می گردد. ولی آنچه در نهایت می بینیم، به نوعی مهلت گرفتن کنستانتین را هم می توان در این مقوله گنجاند.

8: اقدام اولیه کنستانتین برای نجات جهان (در اینجا هم مانند بسیاری از فیلمهای ساخت آمریکا ناجی جهان مد نظر است) نبایستی به خاطر یک دختر باشد. در حالیکه تنها درخواست وی از شیطان، بهشت رفتن خواهر همان دختر است!

لینک :

گزارش تصویری فیلم