متکبر نباش
مطالب ذيل برگرفته از کتاب چهل حديث امام خميني رحمه الله است.
بايد وارد مجاهده با قصد خالص شد. البته آن وقت نفس اصلاح مى شود. تمام صفات نفسانيه قابل اصلاح است ، ليكن در اول امر، كمى زحمت دارد. آن هم بعد از ورود در اصلاح ، سهل و آسان مى شود. عمده به فكر تصفيه و اصلاح افتادن است و از خواب غفلت و هشيار شدن از سكر طبيعت است ، فهميدن اين كه انسان مسافر است . و هر مسافر، زاد و راحله مى خواهد. زاد و راحله انسان ، خصال خود انسان است . مركوب اين سفر پرخوف و خطر، و اين راه تاريك و باريك و صراط احد از سيف ، و ادق از شعر، همت مردانه است .نور اين طريق مظلم ، ايمان و خصال حميده است . اگر سستى كند و فتور نمايد، از اين صراط نتواند گذشت ، به رو در آتش افتد و با خاك مذلت يكسان شده ، به پرتگاه هلاكت افتد. و كسى كه از اين صراط نتواند گذشت ، از صراط آخرت نيز نتواند گذشت .
اى عزيز! همت كن و پرده جهل و نادانى را پاره كن ، و از اين ورطه هولناك خود را نجات ده . حضرت مولاى متقيان و يگانه سالك راه و راهنماى حقيقى در مسجد فرياد مى زد به طورى كه همسايه هاى مسجد مى شنيدند: (تجهزوا رحمكم الله فقد نودى فيكم بالرحيل .) (1)
هيچ تجهيزى در سفر آخرت براى شما مفيد نيفتد الا كمالات نفسانيه و تقواى قلب و اعمال صالحه و صفاى باطن . بى عيب بودن و بى غش بودن . فرضا كه اهل ايمان ناقص صورى باشى ، بايد از اين غش ها خالص شوى تا در زمره سعدا و صالحين قرارگيرى . رفع غش با آتش توبه و ندامت ، و گذاشتن نفس را در كوره عتاب و ملام ، و ذوب كردن آن را به آتش پشيمانى ، و برگشت به سوى خدا است . در اين عالم خودت را اصلاح بكن و الا در كوره عذاب الهى و (نار الله الموقده ) (2) قلبت را ذوب كنند و خدا مى داند چند قرن از قرن هاى آخرت ، اين اصلاح طول مى كشد. پاك شدن در اين عالم ، سهل و آسان است تغييرات و تبديلات در اين نشاه خيلى زود واقع مى شود، و اما در آن عالم تغيير به طور ديگرى است و زوال يك ملكه از ملكات نفس ، قرن ها طول دارد.
پس اى برادر تا عمر و جوانى و قوت و اختيار باقى است ، اصلاح نفس كن . اعتنا به اين جاه و شرفها مكن
اين اعتبارات را زير پا بگذار. تو آدم زاده اى ، صفت شيطان را از خود دور كن .ممكن است شيطان به اين رذيله از ساير رذايل بيش تر اهميت دهد، و چون اين صفت خود او است و موجب طرد او از درگاه خداى متعال ، عارف و عامى و عالم و جاهل را بخواهد هم سلك خود كند، و در آن عالم كه ملاقات كنى او را با اين رذيله گرفتار ملامت او هم بشوى . بگويد اى آدم زاده ! انبيا به تو خبر ندادند كه (به علت ) تكبر به پدر تو من مطرود درگاه حق شدم . براى تحقير مقام آدم و تعظيم مقام خود ملعون شدم . تو چرا خود را گرفتار اين رذيله كردى ؟ در آن هنگام تو بيچاره علاوه بر عذاب ها و گرفتارى ها و حسرت و ندامت هايى كه به شنيدن درست نيايد، گرفتار سرزنش اذل مخلوقات و پست ترين موجودات هم هستى .
شيطان كه تكبر به خدا نكرده بود، تكبر كرد به آدم كه مخلوق حق است . گفت : (خلقتنى من نار و خلقته من طين ) (3) خود را بزرگ شمرد و آدم را كوچك . تو آدم زاده ها را كوچك شمارى و خود را بزرگ . تو نيز از اوامر خدا سرپيچى كنى . فرموده : فروتن باش ، تواضع كن با بندگان خدا. تكبر كنى ، سرافرازى نمايى . پس چرا فقط شيطان را لعن مى كنى ؟ نفس خبيث خودت را هم شريك كن در لعن . همان طور كه شريك با او در اين رذيله اى . تو از مظاهر شيطانى ، شيطان مجسمى . شايد صورت برزخى و قيامتى تو، شيطان باشد ميزان در صور آخرت ، ملكات نفس است . مانع ندارد صورت شيطان باشى ، صورت مورچه كوچك هم باشى . موازين عالم آخرت ، غير از اينجا است . (4)
1- نهج البلاغه فيض ، خطبه 195
2-سوره همزه : آيه 6
3-سوره اعراف : آيه 12
4-چهل حديث ، ص 86 و 87
تهيه و تنظيم: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان