تبیان، دستیار زندگی
در کتاب نزدیک ته خیار، انتقاد شاعر از آدم ها است! آنجا که فرصت می یابد ، هر چه دمِ دستش آمده را بر آدم ترجیح داده ، از حیثیت آن دفاع می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نزدیک ته خیار

نگاهی به کتاب «نزدیک ته خیار»* سروده «ناصر فیض»


در کتاب "نزدیک ته خیار"، انتقاد شاعر از "آدم ها" است! آنجا که فرصت می یابد ، هر چه  دمِ دستش آمده را بر آدم ترجیح داده ، از حیثیت آن دفاع می کند.


نزدیک ته خیار

«نزدیک ته خیار» گزیده‌ای از آثار پیشین فیض و شعرهای جدید چاپ‌نشده‌ی اوست که در این دفتر، تعدادی از شعرهای مجموعه‌ی شعر طنز «املت دسته‌دار» در کنار شماری از مطالب انتقادی که در سال 85 در نشریه‌ی کتاب هفته و روزنامه‌ی جام جم منتشر شده، به‌چاپ رسیده است.

فیض می‌گوید:« در هر دو کتاب «املت دسته‌دار» و «نزدیک ته خیار» سعی کرده‌ام به موضوعاتی که دستمایه‌ی طنز در آثار قبلی طنز‌پردازان معاصر بوده است، نپردازم، جز در مواردی که گزیر و گریزی از آن نداشته‌ام.»

در کتاب "نزدیک ته خیار" (مراد ما فقط بخش شعرهای کتاب است) ، انتقاد شاعر از "آدم ها" است! آنجا که فرصت می یابد ، هر چه  دمِ دستش آمده را بر آدم ترجیح داده ، از حیثیت آن دفاع می کند و با اینکه موضع وی در برابر نوع آدم است کسی نمی رنجد :

"خزنده چون که شبیه من و تو آدم نیست / لذا قرار ندارد به شهر سر بزند / ... / به جان خویش بیفتد شبیه آدم ها / به هیچ کس نتواند اگر ضرر بزند " (خزنده ص89 )

"تمام آهوان را آدمی یک روز خواهد خورد / ولی هرگز نخواهد خورد چیزی جز گیاه ، آهو / ... / اگر شد می گذارد بر سر آهو ، کلاه ، آدم / ولی کی می گذارد بر سر آدم کلاه ، آهو ؟!" ( قصیده ی آهو ص59)

و درباره "عشق های همین جوری" می گوید :

" بی تب عشق مبادا بنشینید به هم / چون که نزدیکی تان نیز کم از دوری نیست" ( عشق یک چیز لطیف است ص91).

قطعه "مهر زن" (ص145) از بهترین نمونه های طنز این کتاب است که خصوصیت ها و علایق زنان را به طنز می کشد که زیر همین موضوع می توان به آن پرداخت .

از همین روست که به روال زندگی مردم می پردازد و سعی می کند با بیان آنچه بر ایشان می گذرد آنها را متوجه رفتار و روابط شان با یکدیگر و گاه در قبال مسائل و موضوعات کلی بکند . مانند تبلیغات نامزدهای انتخاباتی برای مردم به مثابه گروه رای دهنده :

"هرچه اوضاع دلارت هم بده / رای خود را مفت از چنگت مده / صد تراول آن هم از نوع صدی / گر به تو دادند از دستش ندی / گرچه مانند وطن ذی قیمت است / در حقیقت رای تو بی قیمت است ! / هیچ شهری بی در و دروازه نیست / قیمت رای تو را اندازه نیست / ای فدای رای تو صندوق من / رای تو زیباترین معشوق من !" ( انتخابات1 ص38).

قطعه "مهر زن" (ص145) از بهترین نمونه های طنز این کتاب است که خصوصیت ها و علایق زنان را به طنز می کشد که زیر همین موضوع می توان به آن پرداخت .

یا پرداختن به معضل دلدادگی از نوع رایج آن :

" گفته بودند که باید به کسی دل ندهم / چه کنم دختر همسایه ما خوشگل بود!" (خانم فیروزه ی بو اسحاقی ص 29) ؛ و موضوع صادرات به شهر ها : "کردم روانه هر چه پسر داشتم به شهر / باشد کزان میانه یکی کارگر شود!" (کارگر شود ص80) ؛ و شوخی با تقیدهای متعصبانه در اجرای سنت ها و رسوم در قطعه "لیلای رسول یونان" (ص116) که با مرگ ِ نوبتی اقوام لیلا خواستگاری به تعویق می افتد ؛ با این بند پایانی : "چقدر اقوام لیلا غصه خوردن! / به نوبت ، یک به یک ، هی جون سپردن / تموم خاله هاش مردن تا امروز / هنوز از عمه هاش چیزی نمردن" .  و نمونه هایی چون قطعه "مصرف بی رویه بنزین" (ص33) و " داش غلام" (ص81) .

در همه این مضمون پردازی ها می توان میل شاعر را به شوخی و گرایش او را به خنده مشاهده کرد . علاوه بر اینها می توان به کاربرد تکنیک ها و برخی شگردهای معمول در شعر "ناصر فیض" نیز اشاره کرد که در شعرهای سیاسی و اجتماعی او کمتر به چشم می خورد . برای نمونه می توان به قطعه "کنزالمعانی"(ص109) اشاره کرد که سعی شاعر در بی معنی نوشتن و مهمل بافی و "خنداندن مخاطب با پرداختن به هیچ" است .

ناصر فیض

همان طور که خود نیز بر این موضوع اصرار دارد . میگوید "من معتقدم به هر تعریفی که از طنز قائل باشیم یک چیز را نباید فراموش کنیم و آن اینکه : یکی از اهداف اصلی در شعر طنز «خنده» است ." اگرچه خنده را در طنز اصل نمی داند ، ولی تاکیدش بر این است که "ایجاد «خنده» در طنز بسیار اهمیت دارد" (گفت و گو ص22) . اگر چه این دسته از کارها نزدیکی قابل ملاحظه ای با "فکاهه" دارند ولی باز در مواردی متمایز می شود و به همین سبب به تاکید می گوییم نمی توان برای این گونه شعر های "نزدیک ته خیار" سبک و سیاق دقیق و معینی در نظر گرفت ؛ و شاید بهتر است بگوییم کدام مولفه ها در آن پررنگ تر است و کدام کم رنگ تر . این نکته را نیز می توان اضافه کرد که با این بخش ازتعریف "ام.اچ.آبرامز" از humor ( مطایبه ، فکاهه ) که می گوید : "سخنی جدی است که برای مخاطب خنده دار می نماید . دیگر اینکه مطایبه طرحی منظم ندارد ... و سطحی فراتر [از کلام ] را به خود اختصاص می دهد ..." ( فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز، محمدرضا اصلانی ) همخوانی نزدیکی دارد .

همین جا باید این نکته را اضافه کرد که در شعرهایی که موضع وی جدی است ، این مطلب به چشم نمی خورد و خبری از این انگیزه ها نیست .

قطعه های "در حلقه رندان"(ص107) ، "آلوی بخارا و مسئله مادر و فرزند" (ص94) که نقد احوال بشر است با دلی پرخون! از این دسته اند ؛

2

"ناصر فیض" توانسته است در اثنای پیش کشیدن آنچه به عنوان مسائل سیاسی در میان مردم رواج دارد ، گاه نقد و نظر خود را نیز بیاورد . ولیکن این بیان نقدها و نظرها بر خلاف بسیاری از طنزهای سیاسی  ، از آنجا که خیلی مختصر و به تمامی "کلی" بیان شده است ، رنجشی به بار نمی آورد .

در همه این مضمون پردازی ها می توان میل شاعر را به شوخی و گرایش او را به خنده مشاهده کرد . علاوه بر اینها می توان به کاربرد تکنیک ها و برخی شگردهای معمول در شعر "ناصر فیض" نیز اشاره کرد که در شعرهای سیاسی و اجتماعی او کمتر به چشم می خورد

از همین رو از شمار شعرهای وی کمتر می توان به شعرهای مستقل سیاسی اشاره کرد و گاه اگر شعری هم چنین است ، اجتماعی بودن آن بر سیاسی بودنش می چربد . و خلاصه اینکه بزرگ!ترها را مکدر نمی کند و کوچکترها را نادیده نمی گیرد .

از دیگر خصوصیات شعرهای ناصر فیض این است که اغلب دچار پراکنده گویی می شود و علت آن نیز می تواند انتخاب قالب اثر باشد . مثلا وقتی مضمون مشخصی را دنبال می کند کمتر با این مشکل روبرو می شود ، ولی آنجا که چنین نیست و خط داستانی وجود ندارد ، شاهد عدم هم پوشانی ابیات هستیم . اتفاقی که معمولا در غزل رخ می دهد .

پی نوشت:

*نزدیک ته  خیار/ناصر فیض/شرکت انتشارات سوره مهر

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: لوح، خبرگزاری دانشجویان ایران