تبیان، دستیار زندگی
؛ برخی شاعران كارشان به بحران رسیده است؛ نه شعر به‌عقیده جلیل واقع‌طلب، نمی‌توان گفت كه جهت‌گیری چند نفر در حوزه شعر، یك جریان عمومی ادبی و هنری را به سمت و سوی انحراف می‌تواند برگرداند. این شاعر معاصر ، درباره آن‌چه كه از آ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفت‌وگو با جلیل واقع‌طلب؛

برخی شاعران كارشان به بحران رسیده است؛ نه شعر


به‌عقیده جلیل واقع‌طلب، نمی‌توان گفت كه جهت‌گیری چند نفر در حوزه شعر، یك جریان عمومی ادبی و هنری را به سمت و سوی انحراف می‌تواند برگرداند.

این شاعر معاصر ، درباره آن‌چه كه از آن به‌عنوان بحران در شعر امروز یاد می‌شود، توضیح داد: این امر در بین دوستداران ادب و هنر و عوام برداشت‌های متفاوتی را داشته است. عوام شعری را می‌پسندند كه با جان‌مایه هستی، عشق و عاطفه ارتباط مستقیم داشته باشد.

او در توضیح گفته خود تاكید كرد: مقصودم از عوام، مردم بی‌سواد نیست؛ همین مردم كه امروزه بعضی‌ها به‌زعم خودشان آن‌ها را كم‌سواد یا عوام به مفهوم بی‌سواد معرفی می‌كنند. آن‌ها شعر حافظ را می‌فهمند و شعر سعدی را تجزیه و تحلیل می‌كنند، پس نمی‌شود گفت كه به‌خاطر جهت‌گیری چند نفر، یك جریان عمومی ادبی - هنری مثل شعر فارسی به‌سمت بحران یا انحراف می‌تواند برود.

او با بیان این‌كه در شعر هیچ ایسم و ایستی را نمی‌پذیرد، تصریح كرد: ‌هنر واقعی هنری است كه جان آدمی را بشوراند. اگر قرار باشد پدیده‌ای به‌نام هنر خلق شود، اما در یك كشور 70 میلیونی تنها 70 نفر مخاطب داشته باشد، آیا این روش موفق خواهد بود؟

به‌عقیده واقع‌طلب، جریان‌های موسوم به مدرنیسم و پست‌مدرن یا بحران‌زدگی در شعر امروز، به‌صورت باندبازی به جریان‌های اصلی شعر و ادبیات وارد شده‌اند كه هنوز هم نتوانسته‌اند پیروان و مریدانی برای خود پیدا كنند. چنان‌كه اكثر این شاعران اغلب جوان افتاده در دامن این جریان‌ها، پس از مدتی روی‌گردان می‌شوند و حالا دیگر جذابیت ایسم‌ها برایشان مطرح نیست.

او به جدا نبودن شعر و موسیقی ایرانی از یكدیگر به‌عنوان مثالی در این زمینه اشاره كرد و گفت: شعر ما در همه هنرهای ماست كه وقتی از صورت موزونش خارج می‌شود، حتا به‌عنوان قطعه‌ای ادبی اگر با موسیقی هم خوانده شود، طرفدارانی نخواهد داشت. شعر سپید جایگاه خودش را دارد، اما این جایگاه باید بر ساز و كارهای ادب و هنر این دیار تكیه كند؛ چون متاسفانه بخش اعظم شعر سپید ما از ترجمه‌های شعرهای برون‌مرزی برگرفته است.

به‌عقیده او، در چنین مرحله‌ای، شاعرانی كه مرید این‌گونه سبك‌ها بوده‌اند، وقتی در محافل شعری، ادبی و هنری حضور پیدا می‌كنند، به نوعی به سرخوردگی می‌رسند و سعی می‌كنند به شكل جماعت درآیند، یعنی برگردند و راه خود را در راه ادب و هنر این مملكت دنبال كنند.

واقع‌طلب خاطرنشان شد: شعری كه به بحران رسیده باشد، مطمئن باشید كه ماندگار نخواهد بود. شواهد بسیاری هم هست. كسانی بوده‌اند كه به حق یا ناحق، اما با استفاده از شعر و شناس‌نامه شعر ایرانی، خودشان را بالا كشیدند، كه این‌ها بسیار زودتر به مقصد رسیده‌ند .

جلیل واقع‌طلب متذكر شد: این‌را ‌كه شعر امروز به بحران رسیده، قبول ندارم، اما برخی از شاعران امروزمان كارشان به بحران رسیده است و این را در آینده به صورت شفاف خوهیم دید. چگونه است كه در همه جا می‌گوییم هنر نزد ایرانیان است و بس و مردم را با شعور می‌پنداریم؛ اما در مورد شعر امروز و كم یا زیاد بودن مخاطبش همین مردم را بی‌توجه توصیف می‌كنیم!؟

او افزود: شاید همین تكرار عبارت به بحران رسیدن شعر امروز باعث شده كه خیلی از ناهنرمندها و ناشاعرها هم این روزها در وادی ادب و هنر قلم بزنند و خود را صاحب‌نظر بدانند؛ این بحران شعر نیست، بحران شاعران نوگرای ماست.

این غزل‌سرای گیلانی سپس با اشاره به قله‌های شعری در دهه‌های 30 و 40 درباره این‌كه بعد از گذشت آن سال‌ها آیا در شعر ایرانی، اتفاق تازه‌ای افتاده است، توضیح داد: ‌اتفاق‌های فراوانی در این چند دهه افتاده، اما دست‌های پنهان و آشكاری تلاش كرده‌اند كه این اتفاق‌ها به ظهور نرسند و به‌صورت گسترده بیان نشوند. ما شاعران موجهی داریم كه عده‌ای به آن‌ها اجازه نمی‌دهند مطرح شوند و عزیزان ما آن قدر در حول و بلا یا در همان بحرانی كه خودشان درست كرده‌اند، گیر هستند كه دیگران را از یاد برده‌اند. چرا وقتی به رسانه‌های دیداری و شنیداری (تلویزیون و رادیو) توجه می‌شود، سراینده آثار و شركت‌كنندگان بیش از چند نفر نیستند كه غالبا با نام استاد هم لقب گرفته‌اند. در این اوضاع عده دیگری آمدند، این جریان را به نفع خودشان حفظ كردند و رتبه‌های دنیوی خوبی هم گرفتند.

به گفته او، انحصارگرایی هم شاید پس از همان بحران‌زدگی حاصل از برخی تلاش‌های عده‌ای ناشاعر به‌وجود آمده باشد كه این انحصارگرایی متاسفانه در حیطه صدا و سیما بی داد می‌كند و در روزنامه‌ها هم همین‌طور.

جلیل واقع‌طلب در ادامه گفت‌وگویش با خبرنگار ایسنا اظهار داشت: روزنامه‌های امسال چه‌قدر برای محرم و شعر عاشورایی و برای چند شاعر عاشورایی حساب باز كردند؟ در یك آمار تقریبا دقیق ما چند نفر را داریم كه به‌صورت داد و ستدی در مركز (تهران) در اداره امور ادبی دخیل هستند.

وی ادامه داد: متاسفانه ما در مورد شعر دفاع مقدس و ادبیات پایداری، اگرچه آثار فراوانی و شاعرن سترگی داریم كه سروده‌های متنوعی هم به مردم عرضه كرده‌اند، بدون این‌كه حتا شناخته شده باشند، اما آن‌چه را كه در چهاردهمین كنگره سراسری شعر دفاع مقدس با همه تبلیغات گسترده‌ای كه انجام شد، شاهد بودیم، حتا بخش ناچیزی از گفته‌ها هم نبود و حتا در برخی موارد هم دقیقا به مواردی برخوردیم كه به‌صورت انحصاری، چند نفر دامنه شعر و ادب دفاع مقدس را به خودشان اختصاص دادند.

او تصریح كرد: هیچ‌یك از شاعران معروف دفاع مقدس كه تكه نامی دارند، به این كنگره دعوت نشده بودند. من دست همه شاعران دفاع مقدس را می‌بوسم، اما باید همین عزیزان قبول كنند كه در كنگره، آن‌چه را كه به عنوان شعر برتر یا آثار درخور توجه یا حالا پدیده‌هایی كه مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفتند، به مخطبان عرضه شده، متاسفانه در نبود آثار قوی صورت گرفته است. یعنی اگر از شاعران قوی‌پنجه ادبیات دعوت می‌كردند، صددرصد این وضع را مشاهده نمی‌كردیم. خب در جایی كه صندلی‌ها خالی باشند، خیلی‌ها بر صندلی بزرگان تكیه خواهند زد.

وی افزود: تا این‌گونه تنگ‌نظری‌ها و انحصار‌گرایی‌ها باشد، جوان‌های شاعر ما به همان بحران‌زدگانی شبیه می‌شوند كه ادعا دارند شعر ما به بحران رسیده است.

واقع‌طلب كه تاسیس بنیاد سراسری غزل معاصر در رشت را برعهده دارد، درباره شاعران سایر شهرها كه با محافل ادبی شعری ازجمله تهران ارتباط كم‌تری دارند، توضیح داد: در بین شاعران جوان، استعدادهایی را یافته‌ام كه اگر به نوعی پرورش یابند یا به نوعی به آن‌ها توجه شود، چهره‌های خوبی می‌شوند و حتما شاعران قوی‌پنجه‌ای در دهه‌های آینده خواهیم داشت. همان‌طور كه حالا هم شاعران سترگی داریم كه سن و سال ندارند، اما متاسفانه عرصه شناخت آن‌ها آن‌قدر بسته و محدود است كه برخی با سرخوردگی از شعر دور می‌شوند و آن‌هایی هم كه جوهره شعر رهایشان نمی‌كند، به نوعی كم‌بودها دچار می‌شوند كه خود نمی‌دانند.

وی در ادامه تصریح كرد: شاعران جوان ما هیچ چیز از شاعران پیش‌كسوت كم ندارند، اما با سرپوش گذاشتن روی ترقی شاعران جوان امروزی فضایی كاذب برای شاعرانی باز شده كه با سرودن برخی تصنیف‌های مبتذل در كشورهای همسایه، شعر ما را به تمسخر گرفته‌اند و چنین ناشاعر‌هایی برای جولان فرصت یافته‌اند.

او گفت: ما شاعر داریم، ولی فضای باز برای چاپ و خوانش آثارشان نداریم؛ دغدغه شعر، شاعران واقعی را رها نمی‌كند و ما در هر دهه‌ای شعرهای خوب خواهیم داشت.

این شاعر در پایان تصریح كرد: یكی دیگر از دلایل اصلی بحران‌زدگی شاعران ما، عدم حمایت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهایی از این دست است، زیرا از شاعران پیش‌كسوت و بویژه شاعران جوان هیچ‌گونه حمایتی به عمل نمی‌آورند. چگونه دولت برای كسی كه بر اثر تمرین توانسته وزنه‌ای را بالای سر ببرد و هزار پشت خود را از نظر مالی تامین كند، تسهیلاتی هم فراهم می‌آورد؛ اما شاعر امروز برای چاپ كتاب خود، اگر هم از تبصره وام بهره ببرد، در پرداخت اقساط آن مستأصل خواهد شد. در كجای دنیا از دانشمندی با 90 اثر به چاپ‌رسیده، سالی یك‌بار هم اسم برده نمی‌شود. اما در دایره ورزش، یك گل زدن به دروازه‌ی حریف، آن‌چنان امتیازی برای بازیكن به ارمغان می‌آورد كه قابل مقایسه نیست.