عواقب تلخ مصرف گرایی
بخش اقتصاد تبیان
مطالعه نوع مصرف همیشه مورد توجه رشته های علوم اجتماعی و اقتصاد بوده است. در واقع مصرف جز لاینفك زندگی امروز بشر شده است. متخصصان علوم اجتماعی معتقدند كه بین مصرف و ایدئولوژی رابطه مستقیمی وجود دارد. و فرهنگ مصرف گرایی از دوران خانواده شكل میگیرد. در جوامع پیشین نیز مصرف وجود داشته ولی هدف اصلی آن رفع نیاز بوده اما امروزه مصرف اهداف دیگری دارد كه فراتر از حد نیاز است و جنبه آسیب گونه به خود میگیرد. حتی از دید انسا ن های جامعه كنونی مصرف گرایی با خوشبختی معادل شناخته میشود. زیرا تمایل شدید به داشتن كالاها و خدمات زیاد است كه فرد ممكن است توانایی داشتن آن را نداشته باشد اما در جامعه او این خدمات و كالا ها وجود دارند و نشان دهنده منزلت و ارزش افرادی است كه این خدمات یا كالا ها را دارا هستند.
مصرف گرایی به شكل افراطی یك آسیب اجتماعی محسوب میشود كه مستلزم شناخت علمی و سپس درمان اساسی، یا به عبارت دیگر برنامه ریزی است. مصرف گرایی بی رویه پدیده ای جهانی است و درمان آن باید در دو بعد خرد و كلان صورت گیرد. باید مصرف گرایی در هر جامعه را در یك زمینه وسیع تر اجتماعی در نظر گرفت زیرا امروزه تولید و توزیع از مرزهای یك كشور گذر كرده و دورافتاده ترین نقاط یك جامعه به مركزی ترین مراكز تولید و سیستم توزیع جهانی متصل است.
بعضی میگویند مصرفگرایی یعنی استفاده از كالاها به منظور رفع نیازها و امیال. این عمل نه تنها شامل خرید كالاهای مادی، بلكه در برگیرنده خدمات نیز است. در جوامع نوین مصرف گرایی به یك فعالیت اجتماعی اصلی تبدیل شده است. برای مصرف گرایی مقدار زیادی وقت، انرژی، پول، خلاقیت و نوآوری تكنولوژیكی مصرف میشود.
مصرف گرایی تمایل به داشتن كالاها و خدمات زیاد است كه فرد ممكن است توانایی داشتن آن را نداشته باشد اما در جامعه او این خدمات و كالا ها وجود دارند و نشان دهنده منزلت و ارزش فردی هستند
امروزه مصرف گرایی از موضوعات مهم پژوهش در جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی است و بررسی آن به عنوان یک مساله علمی و در حال گسترش در ایران حائز اهمیت است.
هویت بشر امروز با میزان مصرفش مشخص میشود و بخش اعظمی از تجارب او را تشكیل میدهد. در واقع ابعاد هویتی و كلیت زندگی روزمره ما بر اساس روابطمان با كالا ها مشخص میشوند. مصرف مارك ها و برندهای ورزشی، پوشاك، خوراكی ها و غیره همه تعیین كننده و جهت دهنده هویت ما در جوامع صنعتی شده است. پس مصرف فلسفه زندگی ما شده است.
به هر صورت فرهنگ مصرف گرایی عواقب روانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد. مصرف گرایی از نظر روانی ممكن است محرومیت از مصرف كالایی یا خدماتی در فرد احساس عزت نفس پایین و یا محرومیت ایجاد كند. از نظر اقتصادی باعث فلج شدن تولیدات داخلی و واردات كالاهای غیر ضروری به جامعه میشود. از نظر اجتماعی ممكن است به ترویج مدگرایی و آسیب های ناشی از آن ختم شود. و از نظر سیاسی نیز ممكن است سیاست بسیاری از كشورها و رهبران آنها را زیر سوال ببرد. در اینجا به چند عامل كه بر افزایش میزان مصرف گرایی موثر است ؛ اشاره میكنیم :
چند عامل موثر بر افزایش میزان مصرف گرایی
یكی از جریان های موثر برروی میزان مصرف گرایی رسانه های جمعی هستند. زیرا تبلیغات در رسانه ها به صورت ناهشیارانه و گاهی هوشیارانه فرهنگ مصرف گرایی را تبلیغ میكنند و افراد را به مصرف بیشتر و بیشتر تشویق میكنند. بسیاری از شبكه های تبلیغی كه در بیشتر كشورها راه اندازی شده اند به طور كل همین وظیفه را دارند. نوع كالاهایی كه در تبلیغات یك كشور وجود دارد میتواند سطح مصرف جامعه رانیز منعكس كند. تبلیغ در تلویزیون بیشتر از هر نوع تبلیغی بر روی افراد جامعه موثر است زیرا هم سمعی و هم بصری است و چون دو احساس را در بر میگیرد، قدرت اقناع بیشتری دارد و میتواند برروی اقشار مختلف و گروه های سنی متفاوت اثر به سزایی بگذارد. چنان كه میبینیم كودكان بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرند و به نوعی قربانی تبلیغات تلویزیونی هستند.در فروشگاه های بزرگ همه نوع كالا ارایه میشود، پس ذهن مشتریان را با كالاها و تكنولوژی ها ی جدید درگیر میكند و آنها را به سمت مصرف روزافزون سوق میدهد.
افراد با تحصیلات بالا فورا در مقابل تبلیغات قانع نمیشوند. آنها قبل از تهیه هر كالایی اول به مورد نیاز بودن آن توجه كرده ، سپس مزایا و مضرات كالای مورد نظر را بررسی كرده و درنهایت اگر مزیات آن كالا مورد توجه قرار گیرد، آنرا تهیه میكنند.
یكی دیگر از جریانهایی كه مصرف گرایی را ترویج میدهد، دایر كردن فروشگاهای بزرگ و زنجیره ای میباشد. اغلب در این فروشگاه ها همه نوع كالا ارایه میشود مثلا از لوازم صوتی و تصویری گرفته تا پوشاك برای همه سنین. اینگونه از فروشگاهها ذهن مشتریان را با كالاها و تكنولوژی ها ی جدید درگیر میكند و آنها را بیشتر به سمت مصرف روزافزونتر سوق میدهد.
عامل دیگری كه بر مصرف گرایی دامن میزند،نداشتن امنیت اقتصادی است كه بیشتر در كشورهای در حال توسعه دیده میشود. دراین كشورها به علت گرانی های كاذب و احساس فقدان امنیت اقتصادی افراد جامعه به تهیه كالاها یی میپردازند كه گاهی اصلا به آن نیاز ندارند و در واقع برای روز مبادا دست به چنین كاری میزنند. بنابراین این گونه كشورها حس ناامنی آنها را به مصرف زدگی حتی بیشتر از كشورهای پیشرفته میكشاند. در واقع مصرف گرایی در نزد آنان بیشتر جنبه روانشناختی دارد.
یكی دیگر از عوامل گرایش به مصرف گرایی طبقه اجتماعی افراد است. افراد ثروتمند همیشه دنبال اشیای لوكس و گران هستند و حتی به علت پول زیاد همیشه تنوع طلبی هم دارند. به همین دلیل مصرف گرایی بیشتری در آنان دیده میشود. طبقه متوسط كه اغلب طبقات بالا را الگوی خود قرار میدهند، سعی دارند تا آنجا كه ممكن است خود را با آنان مشابه سازی كنند. بسیاری از كشورها از جمله چین امروزه كالاهای لوكس و ارزان قیمتی را تولید میكنند كه شبیه نوع گران قیمت آن میباشد و اغلب اقشار متوسط اجتماع قادر به خرید آنها هستند.
جنسیت هم میتواند با مصرف گرایی ارتباط داشته باشد، مثلا زنان گرایش بیشتری به مصرف دارند. مدهایی كه برای زنان ارایه میشود متنوع تر و جذاب ترند. خود پدیده مد نیز نوعی ترویج مصرف گرایی است زیرا در دوره زمانی جلوه میكند و بسیاری از افراد را به سمت خود میكشاند. افرادی كه تابع مد روز هستند، قطعا نمیتوانند كالاهایی كه كمی قدیمی شده اند مصرف كنند و برای مصرف آنان احساس عقب ماندگی از جامعه میكنند، لذا به هر مشقتی هست خواستار تغییر و نو شدن هستند.
عامل موثر دیگری كه میتوان تاثیر آن را در طولانی مدت دید و یا اصلاح كرد،فرهنگ مصرف گرایی در خانواده است. والدین در شیوه های فرزند پروری چگونه مصرف كردن را به فرزندان خود میآموزند. كودك خردسالی كه دارای اسباب بازی های متنوع است و یا كودكی كه در مدرسه از گرانترین و پرزرق ترین كالاها استفاده میكند، در واقع مصرف بی جا را نا خود آگاه میآموزد. و همین روش را در زمینه های دیگر زندگی پیش خواهد گرفت. پس میبینیم عوامل آسیب زایی را كه بر شمردیم ، گاهی غیر قابل جبران هستند و تبدیل به عادات غلطی میشوند كه اصلاح شدنی نخواهد بود. این گفته به این معنا نیست كه اصلا مصرف نكنیم، چون شدنی نیست، بلكه باید یاد بگیریم كه درست مصرف كنیم.
یكی از راههای اصلاح رویه این است كه از مدارس شروع كنیم و طی آموزش های دقیق در مدارس، دانش آموزان را با نحوه مصرف درست آشنا بكنیم. برای دیگر اقشار جامعه میتوان از تبلیغات درست وصحیح مصرف استفاده كرد . تبلیغات در رسانه ها باید تعدیل شوند. و به جای آنها باید اطلاع رسانی درستی در اختیار مردم قرار بگیرد.
در سطوح دانشگاهی باید سمینارها و كارگاههای آموزشی ترتیب داده شود تا كاملا همه ابعاد این پدیده بررسی و تجزیه و تحلیل گردد. اطلاعات مذكور نیز باید در اختیار متخصصان رشته های دیگر نیز قرار گرفته شود تا همه ابعاد این مسیاله خطیر بررسی شود.