تبیان، دستیار زندگی
جواد جزینی: آمارها نشان می‌دهد ما در مقایسه با دهه‌ی 70، تولیدات ادبی بسیار کم‌تری داشته‌ایم و نهادهایی را که در دوره‌های قبل داشته‌ایم که به انتخاب کتاب‌های سال و غیره می‌پرداختند، از دست داده‌ایم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارزیابی ادبیات داستانی دهه ی پیش

وضعیت داستان در دهه ی 80 از نگاه ادبا


جواد جزینی: آمارها نشان می‌دهد ما در مقایسه با دهه‌ی 70، تولیدات ادبی بسیار کم‌تری داشته‌ایم و نهادهایی را که در دوره‌های قبل داشته‌ایم که به انتخاب کتاب‌های سال و غیره می‌پرداختند، از دست داده‌ایم.


ارزیابی ادبیات داستانی دهه ی پیش

فتح‌الله بی‌نیاز :ادبیات دهـه‌ی 80، خلاقیت بی‌بازتاب است

به عقیده ی بی‌نیاز پیشرفت و اعتلای ادبیات داستانی دهه‌ی مورد نظر مانند دیگر عرصه‌های زندگی اجتماعی بوده است؛

او با اشاره به نمود خلاقیت نویسندگان دهه‌ی 80 در برخی آثار گفت: شماری از نویسندگان خلاقیت و استعداد خود را در داستان کوتاهی یا بخشی و بخش‌هایی از یک رمان نشان دادند؛ اما این جرقه‌ها به دلایل پرشمار بازتاب وسیع اجتماعی نداشته است. مهم‌ترین دلیل در این‌جا، بیگانه بودن آحاد جامعه با ادبیات داستانی جدی است؛

بی‌نیاز عامل دیگر در کم‌رنگ شدن نمود خلاقیت نویسندگان را مسائل معیشتی خواند و تأکید کرد: خلاقیت، جدا از این‌که امری درونی است و به قول ماوراءطبیعی‌اندیشان، نوعی الهام و به قول نظریه‌پردازان، «تجلی» است، رابطه‌ی تنگاتنگی با دانش و اطلاعات و تجربه‌ی زیسته دارد.

این نویسنده افزود: نکته‌ی دیگر این‌که جایگاهی وجود ندارد که ادبیات جدی به شکل راستین نقد شود.

بی‌نیاز در جمع‌بندی خود از ادبیات دهه‌ی پیشین خاطرنشان کرد: به هر حال، اگر وضع به همین منوال پیش برود، ادبیات داستانی ایران به نحو چشم‌گیری از دنیا عقب می‌ماند. حتی داستان کوتاه که رشد کیفی انکارناپذیری داشته است، افول خواهد کرد؛ چنان‌که هم‌اکنون شاهد این تنزل هستیم.

جواد جزینی: داستان دهه‌ی 80 یکی از بدترین دوران را طی کرد

این داستان‌نویس، عنوان کرد: این بدترین، هم تعداد داستان‌ها و هم کیفیت این آثار و هم فضای تولید آثار ادبی را دربر می‌گیرد.

او افزود: آمارها نشان می‌دهد ما در مقایسه با دهه‌ی 70، تولیدات ادبی بسیار کم‌تری داشته‌ایم و نهادهایی را که در دوره‌های قبل داشته‌ایم که به انتخاب کتاب‌های سال و غیره می‌پرداختند، از دست داده‌ایم.

این نویسنده با اشاره به ادبیات دهه‌ی 80 خاطرنشان کرد: در دهه‌ی 80، ادبیات بازاری و پاورقی نسبت به ادبیات اصیل رشد بیش‌تری پیدا کرد و بیش‌تر آثار نویسندگان مطرح دچار ممیزی شد که این از کیفیت آثار داستانی کاسته است.

در دهه‌ی 80، ادبیات بازاری و پاورقی نسبت به ادبیات اصیل رشد بیش‌تری پیدا کرد و بیش‌تر آثار نویسندگان مطرح دچار ممیزی شد.

حسن محمودی: ادبیات دهه‌ی 80، ادبیات جریان‌ها بود؛ نه چهره‌ها

در این دهه یا برخی نویسندگان نتوانستند برای آثارشان مجوز بگیرند و یا برخی از کارهای آن‌ها مدت‌ها در محاق بوده و با تأخیر منتشر شده است؛ بنابراین ما شاهد شکوفایی چندانی نبوده‌ایم. این در حالی است که جامعه‌ی ما تمایل داشته است آثار جدید را مطالعه کند و آثار متوسط به بالا توسط هر ناشری که منتشر شده، دیده و خوانده شده است. همچنین ما در دهه‌ای نبوده‌ایم که ناشران به چاپ آثار داستانی تمایل نداشته باشند.

این روزنامه‌نگار، دهه‌ی 80 را دهه‌ای ایرانی خواند و افزود: چیزی که من خیلی به آن معتقدم، این است که دهه‌ی 80 به شدت ایرانی است و دیگر نمی‌توانیم بگویم که به شدت تحت تأثیر ترجمه و تکنیک است.

محمود حسینی‌زاد: ادبیات داستانی در دهه‌ی 80 بیش‌تر پیشرفت کمی داشته تا کیفی؛

این نویسنده و مترجم در ارزیابی خود از ادبیات داستانی دهه‌ی 80، عنوان کرد: این ادبیات دو - سه مشخصه دارد؛

یکی آمدن تعداد زیادی از نویسندگان جوان از نظر سن و سال و نویسندگان کتاب اولی. یعنی انتشار کتاب‌های زیاد هم در ادبیاتی که به «ادبیات جدی» معروف شده و هم در آن ادبیاتی که به «ادبیات عامه‌پسند» مشهور شده است. دومین مشخصه، پیدا شدن ناشرانی است که از این جوان‌ها و کتاب اولی‌ها حمایت می‌کنند. امری که پیش‌تر وجود داشت، ناشرها سخت‌گیرتر بودند.

حسینی‌زاد در پاسخ به سؤالی درباره‌ی دستاورد این دهه گفت: ورود نویسنده‌های بیش‌تر، تشکیل کلاس‌های داستان‌نویسی، تمایل ناشران به نشر آثار جوان‌ترها، یا به وجود آمدن جوایز ادبی بخش خصوصی، خب همه نوعی دستاورد است؛ اما به نظرم بحثی که از طریق وبلاگ‌ها در سال گذشته راه افتاد، بهترین دستاورد این دهه است؛

این نویسنده تأکید کرد: اگر از من بپرسند که در دهه‌ی 80 کار دندان‌گیری خلق شده است یا نه، معتقدم که اثر آن‌چنان درخشانی در این دهه خلق نشده و ما تنها با انبوهی کتاب‌ مواجه بوده‌ایم با تک آثار خوب.

ارزیابی ادبیات داستانی دهه ی پیش

این نویسنده و مترجم سپس در پاسخ به پرسشی درباره‌ی رویکرد مخاطبان به ادبیات داستانی دهه‌ی 80 گفت: ما متأسفانه خواننده کم داریم؛ یعنی برای ادبیات درست و حسابی. باید ببینیم اشکال کجاست. اما در آن ادبیات که به عامه‌پسند معروف است، بعضی کتاب‌ها به چاپ بیستم و بیش‌تر می‌رسند. فکر کنم دلیلش این است که گرچه کتاب‌های عامه‌پسند زبان خیلی بدی دارند و تکنیک در آن‌ها افتضاح است؛ اما درباره‌ی زندگی و انسان‌ها می‌نویسند؛ موضوع‌های ملموس. اما آن ادبیاتی که ما به نام ادبیات جدی می‌شناسیم، به نوعی بریده از جامعه است؛ حکایت‌هایی که بیش‌تر ذهنیت دارند تا عینیت؛ آن هم برای جامعه‌ای که در آن باید با ذره‌بین دنبال کتاب‌خوان گشت.

امین فقیری: داستان دهه‌ی 80 از دهه‌ی قبلش ضعیف‌تر است

این داستان‌نویس در ارزیابی خود از ادبیات داستانی دهه‌ی 80 ، عنوان کرد: ادبیات داستانی دهه‌ی 80 در مقایسه با ادبیات داستانی دهه‌ی 70 ضعیف‌تر بود و ما داستان مهمی را در این دهه ندیدیم که چاپ شود.

او در ادامه با اشاره به دلیل رکود داستان، خاطرنشان کرد: شاید دلیل رکود آثار، کمبود تجربه‌های اجتماعی و درونی نویسنده و آسان گرفتن کار توسط او باشد. نویسندگان سراغ موضوعات خوب نمی‌روند و تلاش زیادی برای رسیدن به موضوعات خوب نمی‌کنند.

این نویسنده سپس به حضور جوانان در ادبیات دهه‌ی 80 اشاره و عنوان کرد: در دهه‌ی 80 جوانانی شروع به کار کردند که برخی از آن‌ها استعدادهای خوبی دارند؛ اما امیدوارم در این فضا بمانند و بتوانند خودشان را بالا بکشند.

فقیری با اشاره به پیشرفت‌های تکنیکی در ادبیات دهه‌ی 80، اظهار کرد: داستان و رمان دهه‌ی 80 از نظر تکنیک و زبان پیشرفت کرده است. برخی با کلاس‌های داستان‌نویسی و برخی هم با استعداد خود توانسته‌اند در این حوزه پیشرفت کنند. اما موضوع‌هایی که نویسندگان سراغ‌شان می‌روند، خیلی موضوعات خاصی نیستند.

اگر از من بپرسند که در دهه‌ی 80 کار دندان‌گیری خلق شده است یا نه، معتقدم که اثر آن‌چنان درخشانی در این دهه خلق نشده و ما تنها با انبوهی کتاب‌ مواجه بوده‌ایم با تک آثار خوب.

او مخاطبان ادبیات را بیش‌تر از گذشته دانست و گفت: اکنون مخاطبان ادبیات از گذشته بیش‌تر شده؛ اما آثار شاخصی به عرصه نیامده است که این مخاطبان را زیاد و یا حفظ کند.

محمد حسینی: در دهه‌ی 80، چندان اتفاق برجسته و درخشانی نیفتاده است

این داستان‌نویس عنوان کرد: برخی از دلایل این موضوع را - که به گمان من، بسیار روشن است - می‌توان ممانعت، سخت‌گیری و برخوردهای سلیقه‌یی مدیران مربوطه‌ دانست.

این نویسنده با اشاره به ادبیات دهه‌ی 80 خاطرنشان کرد: در کل، من این دهه را دهه‌ی درخشان و نویدبخشی نمی‌بینم و فکر نمی‌کنم بر اساس آن‌چه اکنون جاری است، در آینده اتفاقی بیفتد.

او با اشاره به ادبیات داستانی، افزود: پیش از مطرح شدن آثار این‌چنینی، در داستان کوتاه در کشور ما اتفاقی بزرگی افتاده بود و بخشی از بهترین داستان‌های جهان در این‌جا نوشته می‌شد؛ اما اکنون در این بخش هم دچار رکود شده‌ایم.

حسینی در ادامه اظهار کرد: این به این معنی نیست که هیچ کار خوبی نبوده؛ کارهای تک و توکی صورت گرفته است؛ اما در کل، اگر قرار باشد ارزیابی‌ای از ادبیات این دهه داشته باشیم، کار درخشانی در این دهه صورت نگرفته است ؛

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران