تبیان، دستیار زندگی
اگر در فكر هم، یار هم، غمخوار هم باشیم، در واقع در فكر خود هستیم و در نتیجه دنیاى خود را هم نگهدارى كرده ‏ایم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
a1e'ì4'* e'f/¯'1

در فكر هم، يار هم، غمخوار هم باشيم

انبياء و ائمّه ـ عليهم ‏السّلام ـ نيامده‏ اند كه بگويند مردم از دنيا هيچ بهره ‏اى نداشته باشند، بلكه آمده ‏اند طريقه ‏ى دنيا دارى با سعادت و عزت و... را هم به ما نشان بدهند.

انفاق، احسان، صداقت، دوستى و محبّت و در فكر هم بودن يكى از راه‏هاى سعادت دنيوى ما است.

اگر در فكر هم، يار هم، غمخوار هم باشيم، در واقع در فكر خود هستيم و در نتيجه دنياى خود را هم نگهدارى كرده ‏ايم.

روش سلوكى و محبّت با مخالفان

اساتيد ما در سامرا با سنّى ها مخلوط بودند و حتّى بعضى از سنّى ها با علماى شيعه رفت و آمد داشتند. آقايى مى فرمود: يك نفر از سنّى ها به خانه ى ما آمد و گفت: در فلان آبادى خود باغى دارم، آيا هنگام مسافرت به آن جا بايد افطار كنم؟ گفتم: از فلان راه برو و از فلان راه برگرد، به روزه ات صدمه نمى زند. راحت شد، با اين كه سنّى بود. هم چنين يك سنّى مى گفت: اگر بخواهم از شيعه تقليد كنم، از فلانى تقليد مى كنم.

گويا سنّى ها خوش سلوكى و محبّت قلبى علماى شيعه را مى ديدند و نسبت به آن ها تمايل پيدا مى كردند!

 چرا تعاطف نداريم؟

اين نكته از معلومات و واضح و آشكار و از مسلّميّات شرع است كه چنان چه مسلمانى ديد كه مسلمانى گرفتار است و با اندك همت، گرفتارى او رفع مى شود، در اين صورت اگر همت نكند، معاقَب خواهد بود.

از پنجاه ميليون نفر شيعه كه در ايران است، حدّاقل ده ميليون نفر الآن مى توانند، دست كم ماهى يك تومان در صندوق خيريّه بريزند. اگر كسى بگويد كه اين مقدار را هم نمى توانم، دروغ مى گويد!  آيا با اين پول هاى ذخيره شده، نمى توان گرفتارى هاى ضرورى اهل مملكت را رفع نمود؟!

 نمى دانيم از دست خودمان به چه كسى شكايت كنيم؟!

با اين حال، به هر كس كه بگوييم شما متصدّى جمع آورى تبرّعات و انفاقات براى محرومين و محتاجان باشيد، مى گويد: ما از همه محتاجتر هستيم؟ بهاييها كه از دين هيچ ندارند جز تعاطف از راه كمك كردن مردم را به مرامشان دعوت مى كنند. وقتى مى فهمند كسى ضعيف و محتاج است، از او دستگيرى مى كنند. مثلاً به او مى گويند در فلان مكان بنشين سيگار وكبريت بفروش، و مى آيند و عوض يك ريال يك تومان به او مى دهند تاپس از چند روز مستغنى شود. و يا وقتى مى ديدند شخصى از هم مذهب هاى آن ها ضعيف است، فورا در اداره يا كارخانه اى، كارى براى او پيدا مى نمودند. چرا ما تعاطف نداريم، و اين همه با رخاء و گشايش يكديگر دشمنيم؟!

 بين دو فرقه از مسلمانان جنگ مى اندازند، تا بر هر دو غلبه كنند!    

دشمنان اسلام درگيرى بين اهل اسلام را غنيمت مى شمارند، جنگ بين اَخَوَيْن مى اندازند تا بر هر دو غالب شوند. بين شيعه و سنى جنگ مى اندازند، تا بر هر دو غلبه كنند! بعضى را معذور نمى دانيم كه عالِما عامِدا عليه دين و متديّنان اقدام مى كنند، به خدا پناه مى بريم از «شُرُورِ أَنْفُسِنا وَ شُرُورِ النّاس»؛ (خودمان و شرور مردم) از امحاء و نابودى و پاگذاشتن بر روى حق!

يكى از نمونه هاى ايجاد نزاع بين برادران دينى اين بود كه درباره ى مامقانى كه در زهد و تقوى ضرب المثل بود، مى گفتند: به اين اميرالمؤمنين قسم، او فاسق است!

چهل حديث در يك حديث    

در يك روايت، حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ از رسول اكرم ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ درباره ى حديث معروف:

مَنْ حَفِظَ عَلى أُمَّتِى أَرْبَعِينَ حَدِيثا، بَعَثَهُ اللّه  يَوْمَ الْقِيامَةِ فَقِيها عالِما.»

هركس چهل حديث را به نفع امّت من حفظ كند، خداوند او را در روز قيامت فقيه و عالم محشور مى كند.

پرسيد:

ما هذِهِ الاْءَرْبَعُونَ حَدِيثا؟»

اين چهل حديث كدامند؟

مقصود اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ از «ما هذِهِ» چه بوده است؟ يعنى اين چهل حديث از قبيل چه مطالبى است، يا اين كه آيا مى شود آن چهل حديث را در يك روايت جمع كرد؟

در هر حال رسول اكرم ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ شروع به پاسخ مى كنند و در يك مجلس چهل حديث را در يك حديث جمع مى كنند و بيان مى فرمايند

مقايسه خوشى هاى دنيا و لذت مناجات و انس با خدا    

وليد بن عبدالملك از بنى مروان، كه مدعى خلافت رسول اللّه  ـ صلّى  اللّه  عليه  وآله  وسلّم ـ بود، مى  گفت: زمانى كه شراب مى  خورم زن ها را نزديك من نياوريد، موسيقى كار آن ها را مى  كند. در روايت آمده است:

«أَلْغِناءُ تَصُدُّ عَنْ ذِكْرِ اللّه .» آواز خوانى انسان را از ياد خدا باز مى دارد. گفته اند: شراب، با اين كه در ابتداى تناول آن بسيار تلخ و تيز به نظر مى رسد و تنفّر طبع از شرب آن حاصل مى شود و بايد چيزى روى آن خورده شود، ولى بعدا موجب نعشه و خروج از غم هاى اين عالم و چه و چه مى شود؛ ولى سرانجام چه بسا كسى كه شراب خورده چاقو در دست گرفته و يكى از نزديكان خود را زخمى كند و يا به قتل رساند؛ به خلاف ترياكى كه بى حال و سست مى شود.

آيا لذّت شب نشينى ها و اختلاط زنان و مردان و تناول مشروبات و عيش هاى نامشروع، با لذّت انس با خدا و مناجات با او برابر است؟ اين لذّت همه ى آن لذّت ها و تمام كمالات آن عيش ها را دارد، و اصلاً نقص هاى آن ها را ندارد. در انجيل برنابا دارد: شبى حضرت عيسى ـ عليه السّلام ـ مشغول تهجّد و توغّل در عبادت شد: «حَتّى صارَ كُلُّ شَىْ ءٍ لَهُ عُرْيانا مَكْشوفا.»

تا اين كه واقعيّت تمام اشيا براى او نمايان و مكشوف گشت. يكى از آقا زاده ها مى گفت: «در عرض چند دقيقه، حرم كربلا يا اهل حرم را مشاهده كردم.» چه مطالبى چه كشفيّاتى؟ بعضى متوجّه به بعض، و بعضى متوجّه به حضرت، چه چيزها را مشاهده نمودم!

روايت منقول از امام رضا ـ عليه  السّلام ـ كه در شمار گناهان كبيره مى  فرمايد: «... وَ المَلاهى الَّتى تَصُدُّ عَنْ ذِكْرِ اللّه  مِثْلُ الغِناءِ وَ ضَرْبِ الاْءَوْتارِ...»


تهیه و فرآوری: گروه حوزه علمیه

منبع:سایت حضرت آیت الله بهجت