پیامدهای آموزش متوسطه بر سرمایه ی انسانی و اقتصاد
قسمت اول
در بیش تر کشورهای در حال توسعه میزان ثبت نام در دوره ی متوسطه کم تر از دوره ی ابتدایی است. اگر چه این وضعیت طی چند دهه ی گذشته بهتر شده است، با وجود این، به طور متوسط کم تر از 60 درصد از نوجوانان و جوانان در کشور های با درآمد بالا، آموزش متوسطه تقریباً همگانی شده است. در بین مناطق مختلف جهان، جنوب صحرای آفریقا دارای بیش ترین نوجوانان و جوانانی است که در این دوره ثبت نام نکرده اند.
در کشورهای کم درآمد، کار نوجوانان و جوانان دشوارترین مانع برای جذب آنان در نظام آموزشی است. مطابق اطلاعات موجود، تقریباً یک سوم از نوجوانان 10 تا 14 ساله، نیروی کار موجود در کشورهای با درآمد پایین (شاهد چین و هند) را تشکیل می دهند، در حالی که در بسیاری از کشورهای جنوب صحرای آفریقا این نسبت به یک دوم هم می رسد.
از سوی دیگر، باید اذعان کرد که تعداد دانش آموزان ثبت نام کرده دریک دوره ی تحصیلی لزوماً نشان دهنده ی کیفیت آموزش نیست و فقط داده های خام مربوط به موفقیت آموزشی یک کشور و میزان سرمایه گذاری بر نیروی انسانی را نشان می دهد. لذا برای ایجاد هر چه بیش تر بازده اقتصادی آموزش، نظام آموزشی مجبور به برآورده ساختن نیازهای درحال تغییر بازار کار از طریق مجهز ساختن افراد به دانش و مهارت های لازم برای مراحل مختلف توسعه ی اقتصادی است.
برای مثال، کشورهایی که در حال گذر از اقتصاد برنامه ریزی متمرکز به اقتصاد مبتنی بر بازار هستند، معمولاً نیاز بیش تری به اقتصاد دانان و مدیران بازرگانی برای کار در بخش خصوصی و همچنین بخش های عمومی اصلاح شده دارند. در یک اقتصاد رقابتی، فارغ التحصیلانی که فاقد نوآوری و توانایی حل مسائل هستند در معرض این خطرند که استخدام نشده و فقیر باقی بمانند. سرمایه گذاری در آموزش تنها یک راه اساسی برای ساخت سرمایه ی انسانی یک ملت و افزایش سطح کیفی زندگی نیست، بلکه فی نفسه نیز دارای ارزش است. زیرا افزایش بینش و دانش به سلامتی بیش تر انسان ها، گسترش امنیت اقتصادی و نهایتاً بهتر شدن زندگی کمک می کند. به همین دلیل است که متخصصان از شاخص سطح سواد به مثابه نشانگر مهم و تعیین کننده ی سنجش کیفیت زندگی یاد می کنند.
پیشینه ی تحقیق مربوط به نقش آموزش در رشد و توسعه ی اقتصادی مجموعه ای قوی از شواهد نظری و تجربی فراهم ساخته است. اکثر پژوهش ها و مطالعاتی که اقتصاد دانان در کشورهای مختلف انجام داده اند، نشان می دهد که نظام آموزش باعث تسریع پذیرش فناوری های نوین در محیط کار، کاهش نابرابری های طبقاتی، کاهش نرخ زاد و ولد در طبقه ی کارمند، کارگر و در نهایت افزایش نرخ بهره وری نیروی کار می شود.
با بیان این فوائد این گونه به ذهن متبادر می شود که آثار و فواید دوره های مختلف تحصیلی با یکدیگر یکسان است، در حالی که باید اذعان کرد سطح سواد کارکنان (کارگران) تا حد آموزش ابتدایی ممکن است فقط برای تولید اولیه ی مواد و کالاها کفایت کند و با سطح سواد تا حد آموزش متوسطه فقط می توان از فناوری جدید، به سطح تحصیلاتی تا حد آموزش عالی نیاز است. امروزه انقلاب ارتباطی – اطلاعاتی، نیاز به وجود افراد با مهارت های کامپیوتری و آشنا به زبان های خارجی را افزایش داده است. همه جا به مردم خلاق نیاز دارند و نظام آموزشی که نتواند آموزش باکیفیت ارائه دهد به سختی می تواند به مثابه نظامی کار آمد شناخته شود.
ادامه دارد ...
رشد تکنولوژی آموزشی
مرکز یادگیری سایت تبیان - گرد آوری: شکوفه باصری
تنظیم: مریم فروزان کیا