تبیان، دستیار زندگی
خیلى خطرناك است كه ندانیم قُدما چه راهى را مى‌رفتند! دلیل عقب ماندگى ما آن است كه اموال شبهه ناك مصرف مى‌كنیم، و مال شبهه ناك، ایجاد تردید و شبهه مى‌كند، و به قدر ضرورت و نان خالى اكتفا نمى‌كنیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دليل برخي ترديدها در كلام آيت الله بهجت:

مال شبهه ناك، ايجاد ترديد و شبهه مى‌كند

(g,*

خيلى خطرناك است كه ندانيم قُدما چه راهى را مى‌رفتند! دليل عقب ماندگى ما آن است كه اموال شبهه ناك مصرف مى‌كنيم، و مال شبهه ناك، ايجاد ترديد و شبهه مى‌كند، و به قدر ضرورت و نان خالى اكتفا نمى‌كنيم.

تردید یکی از همراهان انسان است که در مواقع حساس زندگی می‌تواند زمینه سقوط فرد را موجب شود که این سقوط هم می‌تواند دنیایی باشد و هم اخروی. تردید در تمام امور وجود دارد، اما برخی از تردیدها از حالت فردی خارج می‌شود مثل تردیدهای سیاسی که ممکن است آسیب‌هایی را برای یک جامعه به همراه داشته باشد.

آیت الله بهجت یکی از ریشه‌های تردید را مال شبهه‌ناک می‌دانست، اینکه مال شبهه‌ناک مصرف کنیم خود سبب تردید و شبهه می‌شود.

در همین خصوص اصل کلام این پیرسفر کرده را با هم می‌خوانیم:

"سيّد بحرالعلوم(رحمه اللّه) با آن همه بركات، از لحاظ سنّ كمتر از شيخ انصارى(رحمه اللّه) عمر كرده است و شهيد اول(رحمه اللّه) چه قدر كتاب‌هاى نافع و قوى و متين دارد. توفيق در تحصيل چيز ديگر است، توفيق به كثرت اشتغال نيست.

خيلى خطرناك است كه ندانيم قُدما چه راهى را مى‌رفتند! دليل عقب ماندگى ما آن است كه اموال شبهه ناك مصرف مى‌كنيم، و مال شبهه ناك، ايجاد ترديد و شبهه مى‌كند، و به قدر ضرورت و نان خالى اكتفا نمى‌كنيم.

اين ها است كه در تحصيل ايمان و يقين و توفيق در تحصيل و آثار و بركات آن اثر دارد، لذا بعضى از علما خودشان در خانه نان تهيه مى‌كردند، تا از جهت طهارت و حليّت آن مطمئن باشند. تصرّف در مالى كه صاحب آن راضى نيست و مصرف كردن آن، در علميّات و عملّيات ما اثر مى گذارد.

ناصرالدّين شاه به مرحوم كَنى(۱) خيلى احترام مى گذاشت، لذا او را از پرداخت ماليات معاف كرده بود. ولى مرحوم كَنى به او گفت: خواهش مى كنم دستور دهيد از املاك ما هم ماليات بگيرند! و مقصودش اين بود كه از هر جا كم كنند، به ديگران مى‌افزايند، و ازما كه ماليات نمى گيرند، به جاى آن از ديگران بيشتر مى گيرند.

علماى ما، در مصرف قناعت مى كردند، و به ديگران رسيدگى مى كردند! اما ما راهى را رفتيم و مى رويم كه نه به خودمان پرداختيم، و نه به ديگران رسيدگى كرديم؛ بلكه در اثر قناعت نكردن و غَوْر در ماديّات و تجمّلات زندگى هميشه مقروض هستيم. قرض در حقيقت مغلول كردن(۲) نقدى است. خدا مى داند كه انسان چه قدر بايد تلاش كند و از كجا بياورد، تا قرضش را ادا نمايد."


تهیه و تنظیم گروه حوزه علمیه

منبع جهان نیوز

پينوشت:

۱. عالم بزرگ، ملاّعلى تهرانى كنى (۱۲۲۰ ـ ۱۳۰۶)

۲. در زنجير و بند كردن خود