تبیان، دستیار زندگی
این خواسته متحصنین یعنی عدالت خانه اسلامی ، مدت كوتاهی دوام داشت . زیرا مردم به سرعت تحت تاثیر سخنرانی های روشنفكران و اعضای سفارت قرار گرفتند و به تعبیر ناظم الاسلام ، سفارت خانه تبدیل به مدرسه ای شده بود كه در دو گوشه جمعی دور هم نشسته بودند و یك نفر عا
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا مشروطه پاگرفت؟

زمینه ها و علل آغاز نهضت مشروطیت


این خواسته متحصنین یعنی عدالت خانه اسلامی ، مدت كوتاهی دوام داشت . زیرا مردم به سرعت تحت تاثیر سخنرانی های روشنفكران و اعضای سفارت قرار گرفتند و به تعبیر ناظم الاسلام ، سفارت خانه تبدیل به مدرسه ای شده بود كه در دو گوشه جمعی دور هم نشسته بودند و یك نفر عالم سیاسی آنها را تعلیم می داد


اشاره :

مشروطه

در سالهای قبل از انقلاب مشروطه ، نارضایتی مردم از دولت قاجار به اوج خود رسیده بود . بی كفایتی و ناتوانی شاهان و مدیران ، فساد حاكم بر دربار ، ساخت سیاسی كشور ، نفوذ بیگانگان در ساختار سیاسی و ضعف و تسلیم دولت در برابر آنان ، كه با حضور روز افزون اتباع خارجی همراه شده بود ، اكثریت مردم مذهبی و علما را  نسبت به حكومت بدبین می كرد و نفرت عمومی علیه قاجار را دامن می زد . ازیك سو عقد قرار داد های استعماری مانند گلستان ، تركمانچای ، امتیازات اقتصادی و تحمیل كاپیتالاسیون بذر نفرت را در میان ایرانیان آگاه بارور می ساخت و از سوی دیگر ، ظلم و تعدی حاكمان ، مردم را به ستوه آورده بود . این ظلم ها در ایران پدیده تازه ای نبود اما در اواخر قرن 19 تشدید این ظلم در كنار آگاهی مردم ، مجموعه شرایط شورش و اعتراض مردمی را فراهم آورد .

جنبش عدالت خواهی ، مهمترین مبارزه علما در دوران قاجاریه می باشد . نا بسامانی های سیاسی اجتماعی و اقتصادی و نیز ناخوشنودی عمومی از سیاست های امین السلطان و سپس عین الدوله ، موجبات بروز این جنبش را فراهم كرده بود . لباس روحانی پوشیدن نوز بلژیكی ، وقایع كرمان ، چوب خوردن تجار تهران و واقعه مسجد شاه همانند جرقه ای آغاز گر جنبش شد . در نخستین مرحله این جنبش ، علمای تهران  و در راس آنها سید محمد طباطبایی و سید عبد الله بهبهانی در حرم حضرت عبد العظیم تحسن كردند و خواهان تاسیس عدالتخانه ای شدند تا در آن «به عرایض و تظلمات رعیت رسیدگی شود و به طور عدل و مساوات رفتار كنند»1

این مرحله با پذیرش خواسته های متحصنین پایان یافت . عدم مساعدت عین الدوله در تاسیس عدالتخانه ، منجر به دومین تحصن علما و مهاجرت آنان به قم شد . این بار شیخ فضل الله نوری نیز به سران مهاجرین پیوست . پس از مهاجرت علما از تهران ، جمع كثیری از تجار و كسبه و طلاب و اقشار مختلف مردم در سفارت انگلیس تحصن كردند . ظاهرا این تحصن توسط جمعی از رهبران و روشنفكران برنامه ریزی شده بود و سفارت انگلیس هم به رغم مخالفت ظاهری ، باطناً با مردم مساعدت داشت . متحصنین ابتدا در توضیح علت تحصن خود در سفارت گفتند كه «اولاً ما علما خودمان را می خواهیم» 2

مردمی كه تا چندی پیش خواهان بازگشت علمای خویش بودند به علمای مهاجر پیام دادند كه ما به آسانی از سفارت خارج نخواهیم شد

آنها همچنین درنخستین نامه خود خطاب به مظفرالدین شاه درخواست مجلس معدلی نمودند كه «حاوی بر اجرای احكام قانون محمدی (ص) و مشتمل است بر حفظ نفوس و اموال و اعراض و ناموس و دماء مسلمین و امنیت دوستان محمد و آل محمد (ص) اقامه شود ....... و قوانین وارده در قرآن را كه تمام پاره ی تن و ..... كبر رسول الله است كه خون مظلوم ابی عبد الله الحسین (ع) به جهت ابقاء آن احكام ریخته شده است اجراء بدارند ...» 3

این خواسته متحصنین یعنی عدالت خانه اسلامی ، مدت كوتاهی دوام داشت . زیرا مردم به سرعت تحت تاثیر سخنرانی های روشنفكران و اعضای سفارت قرار گرفتند و به تعبیر ناظم الاسلام ، سفارت خانه تبدیل به مدرسه ای شده بود كه در دو گوشه جمعی دور هم نشسته بودند و یك نفر عالم سیاسی آنها را تعلیم می داد . « چیز های تازه به گوش مردم می خورد كه تاكنون احدی جرات نداشت به زبان بیاورد »4 كسروی صریحاً به این سخنان تازه اشاره می كند كه « به مرور زبان ها به خواستن مشروطه باز شده و در آن چند روزه ، كسانی به مردم معنی آزادی و مشروطه و پارلمان را تا یك اندازه فهمانیده بودند.» 5 مردمی كه تا چندی پیش خواهان بازگشت علمای خویش بودند به علمای مهاجر پیام دادند كه ما به آسانی از سفارت خارج نخواهیم شد .« شما هم ملاحظه ماها و ملاحظه آبروی خودتان را داشته باشید »6  .و در جواب شارژدافر انگلیسی كه پرسید :‌اگر علما به سفارت بیایند و دست و صورت شما را ببوسند و خواهش كنند آیا بیرون می روید ، پاسخ منفی دادند. 7

مشروطه

تحصن در سفارت انگلیس از اهمیت خاصی در جریان جنبش عدالتخاهی برخوردار است . این تحصن موجب بروز تغییرات مهمی در محتوای جنبش و رهبری آن شد . در این مرحله ، جنبش عدالت خواهی به مشروطه طلبی تبدیل شد و رهبری نهضت تاحدود بسیاری از دست علما خارج شد و در دست روشنفكران باحمایت انگلیس قرار گرفت . این تغییر ماهیت به خوبی در جریان برخورد متحصنین با دست خط مظفرالدین شاه كه با درخواست آنها (تاسیس مجلس شورا) موافقت كرده بود به چشم می خورد . شاه در دستخط خود نوشته بود :‌« ...مجلس شورای اسلامی را موافق تصویب و امضاء منتخبین به طوری كه موجب اصلاح عموم مملكت و اجرای قوانین شرع مقدس مرتب نمایند....»‌8   ‌اما متحصنین كه تا چندی پیش خواهان عدالت خانه اسلامی بودند ، اكنون با مجلس شورای اسلامی مخالفت كردند و خواهان مجلس شورای ملی شدند .

در این ایام دستهای پنهان و آشكار در تهران می كوشیدند تا با استفاده از غیبت علما ، وقایع را به نفع  مشروطیت تمام كنند . چنانچه ناظم الاسلام اشاره می كند كه « تمام همتشان مصروف این است كه آقا زاده ها و عالم زاده های بی سواد ، دخالت در این امر مقدس خطیر ننمایند كه خدای نكرده فردا خارجه به اهل ایران نخندند و نگویند جاهل بودند و از عهده برنیامدند .... چنان كه ملاهای تهران و یا آقازاده های ایشان ، داخل در این امر خطیر شدند دیگر كار مشكل است »9 باری پس از مذاكرات بسیار ، بالاخره شاه و صدر اعظم تسلیم شدند و دستخط جدیدی صادر شد كه « ....چنان مصمم شدیم كه مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان و علمای قاجاریه و اعیان و اشراف و ملاكین و تجار و اصناف، به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشكیل و تنظیم شود ....» 10

علما كه ظاهراً متوجه این تغییر ماهیت نهضت شده بودند طی تلگرافی خطاب به متحصنین گفتند : « مقاصد شما و ما انجام گرفت . از سفارت خانه برخیزید و بیش از این نمانید كه مفاسدی بر ماندن زیاد می باشد كه تلگراف نمی توانیم اظهار كنیم . اگر مقاصد شما بقیه دارد ما در زاویه مقدس عبد العظیم می مانیم تا آن بقیه هم انجام گیرد » 11  بدین ترتیب این مرحله از نهضت پایان پذیرفت و علما با استقبال باشكوه مردم و دولت به پایتخت بازگشتند و با افتتاح مجلس در شعبان 1324ق/ 1285ش مبارزات علما وارد مرحله جدیدی شد .

پی نوشته ها :

1- ناظم الاسلام كرمانی ، تاریخ بیداری ایرانیان ، جلد دوم ، به احتمام علی اكبر سعیدی سیرجانی ، تهران : بنیاد فرهنگ ایران ، 1349، ص296

2- مریم جواهری ، نقش علما در انجمن ها ، احزاب دوران مشروطیت ، تهران : مركز اسناد انقلاب اسلامی ، 1380، ص50-49

3- ناظم الاسلام كرمانی ، همان ، ص434

4- مریم جواهری ، همان ، ص50

5- احمد كسروی ، تاریخ مشروطه ایران ، تهران :امیر كبیر ، 1376، ص112

6- ابراهیم صفائی ، رهبران مشروطه ، تهران : جاویدان ، 1346، ص79

7- مریم جواهری ، همان ، ص51

8- ناظم الاسلام كرمانی ، همان ، ص476

9- مریم جواهری ، همان ، ص52

10- ‌محمد محمدی شریف كاشانی ، واقعات اتفاقیه در روزگار ، به كوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعد وندیان در تهران : نشر تاریخ ایران ، 1362، ص86

11- ناظم الاسلام كرمانی ، همان ، ص482

علی جان مرادی جو

بخش تاریخ تبیان