تبیان، دستیار زندگی
صنایعى دستى ایران براى ماندن، در كشاكشى سخت با صنایع مدرن دست و پنجه نرم مى كند، گاه برمى خیزد و گاه افت مى كند، هر بار كه بر زمین مى خورد چنان خرد شده و سنگین جلوه مى كند كه صداى مرگ هنر و فرهنگ بومى ایران را به ارتعاش درمى...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صنایع دستى ایرانى در ورطه فراموشى

صنایعى دستى ایران براى ماندن، در كشاكشى سخت با صنایع مدرن دست و پنجه نرم مى كند، گاه برمى خیزد و گاه افت مى كند، هر بار كه بر زمین مى خورد چنان خرد شده و سنگین جلوه مى كند كه صداى مرگ هنر و فرهنگ بومى ایران را به ارتعاش درمى آورد. آنچنان كه این صداها را مى توان در میان سخنان یك هموطن به وضوح درك كرد، «كالاهاى چینى به جاى صنایع دستى ایرانى در بازارهاى شمال به فروش مى رسد.» چه چیز دردناك تر از این جمله براى هنر ایران مى تواند باشد؟!

بحث برانگیزتر این است كه دختران و پسران جوان ما در اوج بیكارى نیز به كار در این صنعت علاقه اى نشان نمى دهند!

راستى «صنایع دستى» در میان صنایع مدرن چه جایگاهى دارد و مشكلات رشد و توسعه آن را در كجا باید جستجو كرد؟


چرا سرمایه گذارى در صنایع دستى؟

این كه گفته مى شود، در زمانه اى كه تكنولوژی هاى مدرن روز به روز پیچیده تر مى شود چرا ما از صنایع دستى و سنتى سخن به میان مى آوریم، علت هاى مختلفى دارد. قبل از هر چیز باید از به صرفه بودن سرمایه گذارى در این گونه صنایع اشاره كرد. به اعتقاد دكتر تالع ماسوله، كارشناس بازاریابى، «اشتغال زایى براى یك نفر در صنعت پتروشیمى نیازمند سرمایه گذارى شش میلیارد تومانى است در حالى كه در صنایع دستى با یك هزارم این رقم مى توان براى یك نفر اشتغال ایجاد كرد.»

موضوع دیگرى كه درباره سؤال بالا مطرح مى شود این است كه صنعت توریسم، به گفته كارشناسان جهانى، در آینده اى نه چندان دور، به عنوان یكى از مهمترین صنایع درآمدزاى دنیا به شمار خواهد رفت و این در حالى است كه در اقتصاد بسیارى از كشورها صنعت توریسم جایگاه ویژه اى دارد.

حال ببینیم صنعت توریسم چه ارتباطى با صنایع دستى پیدا مى كند. «عبدالحمید شریف زاده»، مدیر پژوهش هنرهاى سنتى سازمان میراث فرهنگى و گردشگرى معتقد است: «هنرهاى سنتى ایران كه شامل بخش هاى مختلفى چون هنرهاى صناعى، كتابت و نگارگرى، موسیقى سنتى و مقامى، نمایش هاى سنتى و آیینى و همچنین هنرهاى وابسته به معمارى است هر یك به تنهایى مؤلفه هاى بسیارى را براى جلب و جذب گردشگران داراست.»

وى مى گوید: «گستردگى هنرهاى سنتى ایران فراتر از آن چیزى است كه ما از آن یاد مى كنیم و همین تنوع و گستردگى یكى ازمزایاى ویژه به كارگیرى هنرهاى سنتى و صنایع دستى در توسعه گردشگرى فرهنگى است.»

شریف زاده خاطر نشان مى كند: « ما معتقدیم آثار هنرى و صنایع دستى ایران، سفیران فرهنگى ما در كشورهاى مختلف هستند، به همین دلیل است كه بر تعامل تمامى دستگاه هاى دست اندركار با سازمان میراث فرهنگى و گردشگرى براى مدیریت صحیح این هنرها و نمایش و توانایى بالاى آنها تأكید داریم.»

وى با بیان این كه هنرهاى سنتى و صنایع دستى هر یك با مفهوم خاص خودشان یكى از مهمترین وجوهات فرهنگى و اقتصادى گردشگرى كشورمان محسوب مى شوند ادامه داد: «استقبال خاص گردشگران داخلى و خارجى براى داشتن یكى از آثار هنرى یا صنایع دستى هر شهر یا استان نشان مى دهد، قابلیت بهره بردارى اقتصادى از هنرهاى سنتى و مخصوص استان هاى مختلف كشورمان، یكى از اصلى ترین مزایاى پرداختن به صنعت گردشگرى و تقویت بخش فرهنگى آن است.»

در این راستا، اگرچه قدم هایى براى توسعه صنایع دستى برداشته شد، اما به واقع باید گفت كه مشكلات، نارسایى ها و كمبودهایى كه بر این مقوله اقتصادى و فرهنگى رخنه كرده به اندازه اى بوده است كه حتى در مدیریت این بخش مشكلاتى پیش آمد كه سازمان مدیریت و برنامه ریزى خواستار انحلال سازمان صنایع دستى استانها شد كه با واكنش نمایندگان مجلس روبرو شد.


ریشه مشكلات

صنایع دستى در زمره صنایع كوچك و زود بازده نیز به شمار مى رود و در برنامه سوم و چهارم توسعه نیز بر اهمیت آن تأكید شده است با این همه این صنعت همچنان از رسیدن به جایگاه خویش بازمانده است.

عبدالحمید شریف زاده، در زمینه عدم توسعه این صنایع مى گوید: «متأسفانه برنامه ریزان اقتصادى كشور، كمترین توجه را به وجوه اقتصادى هنرهاى سنتى و صنایع دستى دارند به طورى كه گاهى نسبت به این حوزه دچار فراموشى شده و آن را از یاد برده اند».

وى با انتقاد از نوع مدیریت این هنرها و صنایع دستى از سوى دست اندركاران دولتى آنها اظهار مى دارد: «شناخت ما نسبت به هنرهاى سنتى و صنایع دستى و مزایاى ویژه فرهنگى و اقتصادى آنها بسیار كم و ناچیز است، به طورى كه همین عدم شناخت موجب بازماندن ما از حضور در بازارهاى رقابتى و اقتصادى شده است.»

به نظر وى «ضعف مدیریت هنرهاى سنتى و صنایع دستى و سپردن آن به دستگاه هاى مختلف دولتى موجب شده است تا بلاتكلیفى و معضل بزرگى در بازارهاى اقتصادى این هنرها به وجود آید.»


براى صنایع دستى، صادرات همچون یك رؤیاست

در حالى كه صنایع دستى در بازارهاى داخلى از رونق چندانى برخوردار نیست، رؤیاى تسخیر بازارهاى خارجى كمى بلند پروازانه به شمار مى آید. مشكلات پیش رو، عدم استقبال در بازار داخلى، و ناتوانى در رقابت با كالاهاى خارجى، ظرافت در خلاقیت ها را آزرده مى سازد، انگیزه ها را سست مى كند و روح ها را براى فعالیت هایى نوین به خستگى مى كشاند. وقتی جستجو براى لقمه اى نان از پناه این تردستى ها، به جایى نمى رسد، منجر به پى گرفتن زندگى در راه هاى دیگر مى شود؛ اما چرا نباید دسترنج زرین این انسان هاى پاك در سرزمین هاى دیگر درخشش داشته باشد؟

دكتر «جمشید عدالتیان شهریارى»، نایب رئیس اتاق بازرگانى صنایع و معادن در خصوص مشكلات مطرح در برابر صادرات صنایع دستى مى گوید: «در حال حاضر صنایع دستى كشور در حدى نیست كه بتوان براى آن بازاریابى وسیعى انجام داد و این صنعت دچار بهره ورى پایین و تولید كمى است.»

وى با تأكید بر لزوم صدور صنایع دستى مى گوید: «صنایعى مى توانند صادرات گرا باشند كه علاوه بر تولید بیشتر داراى مدیریت علمى باشند و بیش از 70 درصد محصولشان به كشورهاى دیگر صادر شود.»

او با بیان این كه دولت طى هشت سال گذشته حمایت مطلوبى از سازمان هاى غیرانتفاعى داشته است، اظهار مى دارد: «در حال حاضر 70 تشكل صادراتى در كشور داریم و این در حالى است كه هیچ تشكل صادراتى در زمینه صنایع دستى وجود ندارد و این امر نشان دهنده عملكرد منفعلانه تولید كنندگان صنایع دستى است.»

عدالتیان در ادامه با اشاره به ایجاد سایتى جهانى به منظور بازاریابى صنایع دستى مى گوید: «حدود 80 هزار شركت در این سایت معرفى شده اند كه سهم شركت هاى ایرانى در آن بسیار كم است.»

«مصطفى كمیلى» مدیر كل صنایع دستى استان مركزى، نیز با بیان این كه «آموزش و تبلیغات در كنار حمایت از هنرمندان و افزایش اعتبارات، بستر توسعه صنایع دستى است» مى گوید: «تاكنون هیچ بودجه اى در زمینه تبلیغات به صنایع دستى اختصاص نیافته است.»


چه باید كرد؟

در هر نقطه اى از سرزمین ایران كه پا بگذاریم، نمودهایى از فرهنگ و هنر اصیل ایرانى را مى توان دید. هنرهایى كه سرشت و ذوق پاك و زیباى انسان هاى این مرز و بوم خلق مى كند، اما چه بى رحمانه، آثار پرنقش و نگار و باارزش آنها با ارزان ترین قیمت مبادله مى شود. اینجاست كه این انسان هاى پرانگیزه و پرعشق و اندیشه، مى مانند با آثارى كه روى دستشان مانده است.

مصطفى كمیلى حمایت و رشد تربیت هنرمندان در صنایع دستى را یك ضرورت می داند و مى گوید: «ایجاد كانون هاى صنایع دستى در سطح دانشگاه ها كه در استان مركزى در دانشگاه اراك، دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد فعال هستند در كنار ایجاد رشته هاى دانشگاهى در دانشگاه جامع علمى كاربردى زمینه رشد و ارتقاى این رشته را تضمین مى كند.»

به اعتقاد، دكتر تالع ماسوله نیز، ساماندهى درست صنایع دستى و تدوین استراتژى منابع گرا نقش مؤثرى در بازاریابى محصولات صنایع دستى در سطح بین المللى خواهد داشت. وى با تأكید بر این كه حمایت از صنایع دستى تنها وظیفه سازمان صنایع دستى نیست گفت: «حمایت از این صنعت نیازمند یك نگرش ملى است و رسیدن به این همگرایى نیازمند فعالیت همه جانبه از سوى دولت، مجلس و مردم است.»

این كارشناس بازاریابى مى افزاید: «توسعه این صنعت، نیازمند برنامه ریزى كلانى است تا تولید كننده به دلیل مناسب نبودن شرایط بازار به شغل دیگرى روى نیاورد.»

«عبدالمجید شریف زاده» نیز درباره ارتقاى صنایع دستى مى گوید: «براى نجات هنرهاى سنتى و صنایع دستى از ورطه فراموشى و منسوخ شدن، باید مدیریتى صحیح، متخصص و كارآمد به كار گرفته شود».

آیا دستانى كه رو به كم توانى مى روند باز قادر خواهند بود آثار شگفت انگیزى را بر پهنه تاریخ وهنر و فرهنگ ایران بیافرینند؟ دستانى كه در درازاى تاریخ با زیبایى، یكرنگى و خلاقیت خو گرفته است.

یوسف بهمن آبادى


لینک ها

صنایع دستى؛ جاذبه اى براى گردشگران

نگاهی علمی به صنعت جهانگردی

کتاب های « تاریخی » ، « اسلامی »، « متفرقه » در فروشگاه اینترنتی تبیان