تبیان، دستیار زندگی
وقتی طلبه شدم (8)
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی طلبه شدم (8)

hb*j 7d(g 4/e (8)

بخش قبلی را اینجا ببینید

در ادامه، مطالب گذشته، دنبال نامه را مطالعه کنید

برادر عزیزم، 15 سال است که من در قم زندگی می‏کنم و طلبه هستم، در این مدّت یک لحظه از طلبگی پشیمان یا ناراضی نبوده‏ام. من گرچه مثل تو صاحب امکانات رفاهی نیستم، ولی گمان می‏کنم که بسیار بیش از تو از کاستی‏ها و کمبودهای زندگی لذّت می‏برم.

همسر من یک لحظه از ازدواج با من پشیمان نشده و یک‏ بار هم گلایه نکرده است

گرچه هنوز خانه مسکونی ندارم و اجاره‏نشینی می‏کنم، ولی افتخار شرکت در انجام وظیفة سربازی امام زمان (عج) را دارم و از شعف این سربازی در پوست خود نمی‏گنجم، وقتی شنیدم علامة طباطبایی هم تا اواخر عمر منزل شخصی نداشت، خیلی خیالم راحت شد. همسر من به اندازه هیچ یک از خواهرانش طلا ندارد؛ لباس و کفش اعیانی هم تا به حال نپوشیده است. 10 سال در زیرزمین اجاره‏ای یک منزل کوچک زندگی کرده و ماه‏هایی که به مسافرت تبلیغی رفته‏ام، به تنهایی و بدون حضور من با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کرده است، ولی ده‏ها برابر بیش از همه زن‏های اشراف‏زاده و پول‏دار، احساس عزت و غرور می‏کند و به انجام وظیفة شوهرداری و تربیت فرزند بر خود می‏بالد.

همسر من یک لحظه از ازدواج با من پشیمان نشده و یک‏ بار هم گلایه نکرده است. من به داشتن چنین همسری که با تحمل انواع سرزنش‏ها، متلک‏ها و کاستی‏ها به زندگی طلبگی عشق می‏ورزد، افتخار می‏کنم و او از این‏که به قول خودش خادم سرباز امام زمان (عج) است، در پوست خود نمی‏گنجد.

روزی که این جمله را از او شنیدم مو بر اندام من راست شد، در مقابل او سر به زیر انداختم و از محضر حضرت حجت (عج) شرمنده شدم، امّا در خلوت، اشک شوق ریختم و دعایش کردم و از آن تاریخ تاکنون، هزار بار به این همه معرفت و عظمت آفرین گفته‏ام.. . .

بسیاری از سؤال‏های عقیدتی و ابهام‏های ذهن من به برکت همین طلبگی حل شده است و اکنون توان پاسخ‏گویی روان و قانع‏کننده به پرسش‏های جامعه را دارم. من افتخار می‏کنم که با ترجمه و تفسیر اجمالی قرآن، نهج‏البلاغه، و بسیاری از کتب حدیث آشنا هستم؛ با میزان‏الحکمه رفاقت خاص دارم؛ یک دوره آثار شهید مطهری را مطالعه کرده‏ام و آرای علمی علامه طباطبایی را درک می‏کنم.

من امروز از ارتباط فراوان با قرآن و حدیث و شخصیت‏های وارسته حوزه که موجب برکات معنوی فراوان برایم شده، به خود می‏بالم. درست است که مسئولیت من بسیار سنگین است و به قول تو کمر آدم را می‏شکند، ولی به لطف خدا امیدوارم، زیرا خدا فرموده است:

ان تَنصُروا اللّهَ یَنصُرکم وَ یُثَبّت أقدامَکم.

اگر من و تو هر روز صبح به قصد یاری دین خدا سر کار برویم، در هر کاری که باشیم، خدا ما را یاری می‏کند و استوار می‏سازد. امدادهای غیبی خدا هم شامل حال ما می‏شود. مگر فرشتگان خدا، فقط مأمور تأیید اصحاب بدر و اُحد بودند؟ همین الآن هم مؤمنان را تأیید می‏کنند و رعب در دل دشمنان می‏افکنند.

من معتقدم، همان‏گونه که برای آموزش فیزیک و ریاضی و قواعد بهداشتی، هر 30 نفر یک معلّم می‏خواهند، برای تعلیم و تربیت دینی هم، هر 30 نفر یک معلّم دین‏شناس وارسته نیاز دارند. با این حساب فقط برای کشور خودمان چند صد هزار طلبه دیگر احتیاج داریم! تو ممکن است جمعیت فراوان طلّاب را که در درس فلان عالم بزرگ شرکت می‏کنند، دیده باشی، ولی در کنار آن باید تقاضای فراوان بشریت را برای استفاده از روحانی ببینی. در کشور خود ما شهرها، روستاها، ادارات، مدارس، مساجد، هیئات، مراکز تحقیقاتی، دانشگاه‏ها و.. . همه متقاضی روحانی هستند.

در کشورهای دیگر هم، دانشگاه‏های معتبر دنیا، متقاضی استاد اسلام‏شناسی یا شیعه‏شناسی هستند، مردم و مسلمان‏های سراسر جهان به مبلّغ نیاز دارند و این در حالی است که تعداد قابل توجهی از شخصیت‏های تراز اول حوزة ما در حوادث قبل و پس از انقلاب، یا به شهادت رسیدند و یا برحسب وظیفه به مشاغل دیگر روی آوردند.

استقبال از حوزه هم در میان جوانان بسیار کم است، هر سال بیش از 5/1 میلیون نفر متقاضی ورود به دانشگاه هستند که چند صد هزار نفر از آنان جذب می‏شوند، ولی اقبال نسبت به حوزه بسیار کم است و هر سال فقط چند هزار نفر در سراسر ایران به آمار حوزویان افزوده می‏شود. نرخ ریزش همین تعداد اندک طلبه هم بسیار بالا است.

خلاصه این‏که به نظر من نیاز به منابع انسانی و نیروهای حوزوی بسیار زیاد است. پیامبراکرم (‏ص) به امیرمؤمنان‏ (ع) فرمودند:

اگر یک نفر به‏دست تو هدایت شود، از آن‏چه خورشید بر آن می‏تابد، ارزنده‏تر است. [1]

یعنی تأمین «نیازِ به حقیقت و هدایت» برای انسان، از تأمین همة نیازهای مادی ارزش‏مندتر است. همة نیازهای مادی، به جسم بازگشت دارد و در ترکیب وجودی ما، جسم به منزلة حیوانی است که روح ما را جابجا می‏کند. اگر انسانیت ما ضعیف، نحیف و ناتوان باشد، چه فایده از پروار کردن آن حیوان؟

بخش بعدی را اینجا ببینید


1. بحارالانوار ج32، 447.

برگفته از پایگاه راه و رسم طلبگی

تهیه و تنظیم: محمد حسین امین - گروه حوزه علمیه تبیان