تبیان، دستیار زندگی
باید توجه داشت كه قایل شدن به این كه، تعیین و وضع قانون و نیز حاكم و حكومت باید بر اساس خواست و اراده خود انسان‌‌ها صورت پذیرد، در واقع انكار «ربوبیت تشریعی» خداوند است كه نوعی كفر محسوب می‌‌شود. فراموش نكنیم كه مشكل شیطان با خداوند نیز در مورد ربوبیت تشر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا موحّد واقعی هستیم ؟


باید توجه داشت كه قایل شدن به این كه، تعیین و وضع قانون و نیز حاكم و حكومت باید بر اساس خواست و اراده خود انسان‌‌ها صورت پذیرد، در واقع انكار «ربوبیت تشریعی» خداوند است كه نوعی كفر محسوب می‌‌شود. فراموش نكنیم كه مشكل شیطان با خداوند نیز در مورد ربوبیت تشریعی و اطاعت اوامر الهی بود و همین امر او را آن چنان به ورطه سقوط كشاند، وگرنه او هرگز خالقیت و ربوبیت تكوینی خداوند را انكار نكرد.


توحید در لغت و در اصطلاح فلاسفه به معنای یکی دانستن خداوند به کار رفته است .

توحید

اقسام توحید در ربوبیت

1- توحبد در ربوبیّت تكوینی:

مراد از توحید در ربوبیّت تكوینی آن است كه نظام این جهان، كه شامل مجموع? پدیده‌های بی شمار گذشته و حال و آینده می‌شود، تحت تدبیر حكیمانه یك پروردگار اداره می‌شود.1

2- توحید در ربوبیّت تشریعی:

مراد از توحید در ربوبیّت تشریعی آن است كه فقط خداوند حقّ قانونگذاری برای مردم را دارد و تنها او این اختیار را دارد كه بندگان را مكلّف به برخی از امور كند.

پس به طور كلی مقصود از توحید در ربوبیّت آن است كه خداوند هیچ شریكی در تدبیر عالم یا مكلّف كردن بندگان ندارد.2

انکار ربوبیت تشریعی

باید توجه داشت كه قایل شدن به این كه، تعیین و وضع قانون و نیز حاكم و حكومت باید بر اساس خواست و اراده خود انسان‌‌ها صورت پذیرد، در واقع انكار «ربوبیت تشریعی» خداوند است كه نوعی كفر محسوب می‌‌شود. فراموش نكنیم كه مشكل شیطان با خداوند نیز در مورد ربوبیت تشریعی و اطاعت اوامر الهی بود و همین امر او را آن چنان به ورطه سقوط كشاند، وگرنه او هرگز خالقیت و ربوبیت تكوینی خداوند را انكار نكرد.

هنگامی كه خدا از او سوال كرد: چرا بر آدم سجده نكردی؟ پاسخ داد: " قَالَ أَنَاْ خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ " ؛3 هم چنین در ادامه گفت: " رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی " .4

این تعابیر نشان می‌‌دهد كه او هم «خالقیت» و هم «ربوبیت» خدای متعال را قبول داشت. علاوه بر آن به «معاد» نیز اعتقاد داشت؛ چون از خداوند درخواست كرد كه: " قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ؛5 مرا تا روزی كه برانگیخته خواهند شد مهلت بده."

همه این‌‌ها نیز در حالی بود كه، طبق فرمایش امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه، شیطان تا آن هنگام شش هزار سال خدا را عبادت كرده بود: " و كان قد عبد اللّه ستّه آلاف سنه لایدری امن سنی الدّنیا ام من سنی الآخره ؛6 كه حضرت می‌‌فرمایند، مشخص نیست این شش هزار سال، از سال‌‌های دنیا است یا از سال‌‌های آخرت !"

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ؛ و (یاد كن) هنگامی را كه به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده كنید. همگی سجده كردند، جز ابلیس كه سر باز زد و تكبر ورزید و از كافران شد

ابلیس، کافر است!

با تمام این خصوصیات، خداوند ابلیس را «كافر» معرفی می‌‌كند:

" وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ ؛7 و (یاد كن) هنگامی را كه به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده كنید . همگی سجده كردند ، جز ابلیس كه سر باز زد و تكبر ورزید و از كافران شد."

پس از آن همه عبادت، مهر «كفر» بر پیشانی شیطان زده شد و خداوند او را از درگاه خود راند و برای ابد ملعون گردید؛ چرا؟

چون حق ربوبیت تشریعی خداوند را منكر شد و گفت : خداوند بدون دلیل به او امر كرده است كه بر آدم سجده كند.

این گفته شیطان كه من برتر از آدم هستم و خدا حق ندارد مرا به سجده كردن بر آدم امر كند، در واقع انكار ربوبیت تشریعی خداوند متعال و كفر به آن بود.

شیطان تنها یک شخص نیست!

ابلیس

قرآن با به كار بردن تعبیر «شیاطین الانس و الجنّ » به این حقیقت اشاره می‌‌كند كه شیطان فقط یك شخص نیست ، بلكه یك جریان و تفكر است كه گروهی از جن و انس را شامل می‌‌شود.

از این رو كسانی كه می‌‌گویند: خدا بدون خواست و اراده مردم، نباید قانون وضع نماید و یا حاكم تعیین كند، این گفته آن‌‌ها انكار ربوبیت تشریعی خداوند و نتیجه دنباله روی آنان از شیطان است.

قوام توحید چیست؟

قوام توحید اسلامی به پذیرفتن «ربوبیت تشریعی» است. اگر كسی بخواهد حد نصاب توحید اسلامی را داشته باشد، باید در حیطه قانون گذاری و امر و نهی فقط اراده خدا را دخیل و حاكم بداند. البته خداوند در وضع قوانین برای خود چیزی نمیخواهد، بلكه تنها خیر و صلاح موجودات را در نظر دارد.

توحید در ربوبیت تشریعی به چه معنا می باشد؟

توحید در ربوبیت تشریعی به این معنی است كه فقط خدای متعال حق امر و نهی دارد. این، یكی از اركان مهم توحید است و توحید بدون این ركن كامل نیست، بلكه مانند توحید ابلیس است كه بود و نبود آن یكی است.

توحید در خالقیت ، تنها یک مرحله از توحید است!

آیا هر كسی كه وجود خدا را پذیرفت، موحّد است؟ توحید در خالقیت، یك مرحله از توحید است، ولی به تنهایی كافی نیست. اعتقاد به توحید در «ربوبیت تكوینی» نیز كافی نیست .

شیطان نیز تا این حد از توحید را قبول داشت و بر همین اساس خدا را با تعبیر «ربّ» خطاب می‌‌كرد. آنچه شیطان آن را قبول نداشت «ربوبیت تشریعی» بود.

او معتقد بود عقل من می‌‌گوید، نباید در برابر آدم سجده كنم، چون من از او بهترم. كسانی كه می‌‌گویند، ما در مقابل احكام خدا عقل خود را حاكم می‌‌كنیم و خدا حق ندارد بدون اجازه ما برای ما قانون وضع كند، «كفر باطنی» آنها قطعی و مسلّم است، اما این كه آیا در ظاهر نیز ارتداد و كفر حاصل می‌‌شود یا نه، مساله دیگری است كه به فقه مربوط می‌‌شود.

قرآن می‌‌فرماید: « وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى ؛ منافقان با كسالت و بدون میل و رغبت قلبی نماز می‌‌خواندند»

حقیقت ایمان و کفر ، امری باطنی است!

حقیقت ایمان و كفر، امری قلبی و باطنی است. ممكن است كسی در ظاهر شهادتین را بر زبان جاری كند و احكام اسلام را نیز رعایت كند، اما با گفتن شهادتین به تنهایی و بدون التزام قلبی به لوازم آن، انسان اهل سعادت و نجات نخواهد شد.

منافقان زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) شهادتین را می‌‌گفتند، نماز هم می‌‌خواندند، لكن قرآن می‌‌فرماید: « وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى ؛8 منافقان با كسالت و بدون میل و رغبت قلبی نماز می‌‌خواندند.»

ابلیس شیطان

این اسلام ظاهری است و تنها ثمره آن، جریان احكام ظاهری اسلام بر شخص ـ نظیر پاك بودن بدن، حفظ جان و نظایر آنها ـ است؛ البته تا زمانی كه شخص ضروریات اسلام را انكار نكند.

در ربوبیت تشریعی بحث این است كه اگر كسی یقین داشته باشد كه حكمی از جانب خداوند صادر شده و با این وجود در قلب خود آن را قبول نداشته باشد، چنین كسی حتی اگر اعتقاد خود را به زبان نیاورد ، كافر است. چنین كسی مصداق آیه «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ »9 است.

قرآن در مورد كسانی كه تفكر «نومن ببعض و نكفر ببعض» دارند، می‌‌فرماید: « أُوْلَـئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا ؛10 آنان در حقیقت كافرند.»

اگر ایمان به احكام دین به دلیل صدور آنها از جانب خدا باشد، این ملاك در تمام احكام دین هست و از این رو باید تمام آنها را پذیرفت. اگر هم پذیرفتن برخی احكام خدا به علت تطابق آن با خواسته نفس و سلیقه شخصی است، این ایمان به خدا نیست، ایمان به نفس و ایمان به خود است! به راستی چگونه است كه عده ای بعضی از احكام دین را می‌‌پذیرند و بعضی دیگر را رد می‌‌كنند؟

فرآوری : زهرا اجلال

بخش دین تبیان


پی نوشت ها :

1 . مصباح یزدی؛ آموزش فلسفه، ج 2، ص 389 و طباطبایی، نهایة الحكمه قم، انتشارات مؤسس? امام خمینی، ج 4، ص 1091.

2 . برای مطالع? برخی از براهین توحید در ربوبیّت ر.ك. اسفار، چ بیروت، ج 2، ص 219 – 216 و ج 6، ص 100 – 92، شیخ اشراق، المشارع و المطارحات (مجموع? مصنفات، ج 1، ص 397 – 392 واشارات، نشر البلاغه، ج 3، ص 47 و 129 (در برخی از استدلالها فقط توحید ذاتی واجب مطرح شد و به گونه‌ای كه هم? صفات را بالملازم اثبات می‌كند و برخی از براهین به توحید افعالی پرداخته‌اند و توحید در ربوبیت را هم از لوازم توحید افعالی می‌دانند)

3. اعراف ، 12

4. حجر ،39

5. همان ،36

6.نهج البلاغه ، حکمت 25

7. بقره ،34

8.نساء ، 142

9.همان ،150

10.همان ،151


منابع :

سایت آیت الله مصباح یزدی

سایت حوزه

پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.