تبیان، دستیار زندگی
گاهی اوقات در اطرافمان انسان های بسیار مؤمن را می بینیم که اتفاقات سخت و گاه دردناک برایشان می افتد عزیزان خود را از دست می دهند ،دچار بیماری های سخت میشوند و خلاصه به طرق مختلف در رنج هستند و با این حال شکر گزار و راضی به نظر می رسند وقتی به دلیل این امو
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دلایل سختی های دوستان خدا


محبت دنیا سررشته تمام گناهان است و کلید تمام بدیهاست و سبب تباه شدن هر خوبى باشد» چرا که اگر ناز و نعمت ، غنى و ثروت و صحت و سلامت و امنیت و رفاهیّت، در انسان جمع شد، کم دلى است که به دنیا محبت و علاقه پیدا نکند و بتواند خود را از فسادها و امراض نفسانیه حفظ کند. خداوند به واسطه محبت و عنایتى که به اولیاء و مؤمنین دارد آنها را مبتلا فرماید تا محبت و وابستگی آنها را به دنیا کاهش دهد.


چرا خداوند هر کسی را که دوست بدارد سختی میدهد؟
دعا

گاهی اوقات در اطرافمان انسان های بسیار مؤمن را می بینیم که اتفاقات سخت و گاه دردناک برایشان می افتد عزیزان خود را از دست می دهند، دچار بیماری های سخت میشوند و خلاصه به طرق مختلف در رنج هستند و با این حال شکرگزار و راضی به نظر می رسند وقتی به دلیل این امور می پردازیم فرضیات مختلفی ذهن ما را به خود مشغول میدارد مثلا اینکه ممکن است تاوان گناهی را می دهند،دارند امتحان می شوند و هزار و یک اما و اگر دیگر در مسیر مقایسه های خود ممکن است به این نتیجه برسیم که در طول تاریخ شاهد ابتلائات و سختی های زایدالوصف اولیاء خدا بوده ایم  آیا آنها هم گناهی کرده بودند؟

رسیدن به حکمت آزمایش ها و ابتلائات افراد عادی چون ما که خوب و بدمان در هم پیچیده چندان سخت نیست اما دلیل ابتلائات بندگان خوب خدا چیست ؟

امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: «إنّ عظیم الأجر لمع عظیم البلاء و ما أحبّ اللّه قوما إلا ابتلاهم.»؛ همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمایش بزرگ همراه است، خداوند قومى را دوست ندارد مگر آنکه او را مورد آزمایش قرار میدهد. (بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 207 )

و یا در روایت دیگری فرموده اند :« إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِی الْأَرْضِ مِنْ خَالِصِ عِبَادِهِ مَا یُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ- تُحْفَةً إِلَى الْأَرْضِ إِلَّا صَرَفَهَا عَنْهُمْ إِلَى غَیْرِهِمْ وَ لَا بَلِیَّةً إِلَّا صَرَفَهَا إِلَیْهِم‏ »( الکافی، ج‏2، ص: 253 )

«بدرستى که براى خداوند در زمین، بندگان خالصى است که از آسمان تحفه‏اى نازل نمى‏شود مگر آنکه آن را از ایشان منصرف سازد، و به غیر ایشان متوجّه کند. و هیچ بلایى را نازل نمى‏کند مگر آنکه به آنها متوجّه گرداند.(همان مصدر، همان باب، ح 5)

ای کسانی که ایمان آوردید، اگر کسی از شما از دینش روی گرداند پس خداوند گروهی را می آورد که دوستشان دارد و آنان هم دوستدار او هستند ... در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش ملامت کنندگان نمی هراسند

انواع بلاء

«بلاء» به معنی اختبار و امتحان است، و در امور خوب و بد به کار برده می شود. به طور کلی می توان گفت بلاء آنیست که حق جلّ جلاله به وسیله آن بندگان خود را امتحان می نماید، چه از قبیل امراض و اسقام و فقر و ذلت و ادبار دنیا باشد، و یا در مقابل آنها، کثرت جاه و اقتدار و مال و منال و ریاست و عزت و عظمت باشد .(چهل‏حدیث ص : 236)

بررسی علت ابتلاء دوستان خدا

در متون دینی در خصوص علت اینکه چرا خداوند دوستان خود را دچار ابتلائات و آزمایش های گوناگون می نماید دلایل مختلفی مطرح گردیده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می نمائیم

اول : دست یابی دوستان خدا به درجات و پاداش های عظیم الهی :

دست دعا

همانگونه که می دانیم « نابرده رنج گنج میسر نمی شود»؛ دوستان خدا نیز زمانی می توانند به پاداش های عظیم الهی دست یابند که در امتحانات الهی موفق گردند و هرچه این امتحان ها بیشتر باشد مراتب دوستان خدا بالاتر رفته و پاداش بیشتری دریافت می نمایند از همین رو در روایات آمده که برای مومنین درجاتى است که به آنها نایل نشوند مگر با بلیات و امراض و آلام به همین دلیل نیز خداوند دوستان خود را به امتحانات بیشتری دچار می نماید تا آنها به درجات عالیه نائل گردیده و اجر بیشتری دریافت نمایند از همین رو امام صادق علیه السلام فرموده اند: «إنّ عظیم الأجر لمع عظیم البلاء و ما أحبّ اللّه قوما إلا ابتلاهم؛  همانا اجر و پاداش بزرگ با امتحان و آزمایش بزرگ همراه است، خداوند قومى را دوست ندارد مگر آنکه او را مورد آزمایش قرار میدهد.( بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 207 )

حضرت صادق علیه السلام، می فرماید: قال‏إنّه لیکون للعبد منزلة عند اللّه، فما ینالها إلا بإحدى الخصلتین: إمّا بذهاب ماله، أو ببلیّة فی جسده ؛ «همانا چنین است: هر آینه مى‏باشد از براى بنده درجه‏اى پیش خدا، پس نمى‏رسد به آن مگر به دو خصلت: یا به رفتن مالش، یا به بلیه در جسم او.» ( بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 216)

و به همین دلیل است که در روایات ما از امام صادق علیه السلام نقل گردیده: «إنّ أشدّ النّاس بلاء الأنبیاء، ثمّ الّذین یلونهم، ثمّ الأمثل فالأمثل.»( بحار الأنوار ، ج‏64، ص: 200 ) «شدیدترین مردم از جهت امتحان و آزمایش، انبیاء هستند، سپس کسانى که به انبیاء نزدیک مى‏باشند، و بعد از ایشان هر که در رتبه بالاتر است.

دوم : کاستن محبت دنیا در دل دوستان خدا :

همانگونه که پیامبر خدا فرموده اند: «حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ وَ مِفْتَاحُ کُلِّ سَیِّئَةٍ وَ سَبَبُ إِحْبَاطِ کُلِّ حَسَنَة؛ محبت دنیا سررشته تمام گناهان است و کلید تمام بدیهاست و سبب تباه شدن هر خوبى باشد» چرا که اگر ناز و نعمت ، غنى و ثروت و صحت و سلامت و امنیت و رفاهیّت، در انسان جمع شد، کم دلى است که به دنیا محبت و علاقه پیدا نکند و بتواند خود را از فسادها و امراض نفسانیه حفظ کند. خداوند - تبارک و تعالى - به واسطه محبت و عنایتى که به اولیاء و مؤمنین دارد آنها را مبتلا فرماید تا محبت و وابستگی آنها را به دنیا کاهش داده و آنها را از گرفتار شدن به خطاها و مفاسد در امان بدارد. (شرح ‏حدیث ‏جنود عقل ‏و جهل، ص 174 )

حضرت باقر علیه السلام فرماید: «همانا خداى تعالى هر آینه تفقد کند مؤمن را به بلا چنانچه تفقد کند مردى عیال خود را به هدیه از سفر. و هر آینه پرهیز دهد او را از دنیا، چنانچه پرهیز دهد طبیب مریض را». (اصول کافى ج 2، ص 259،)

بدرستى که براى خداوند در زمین، بندگان خالصى است که از آسمان تحفه‏اى نازل نمى‏شود مگر آنکه آن را از ایشان منصرف سازد، و به غیر ایشان متوجّه کند. و هیچ بلایى را نازل نمى‏کند مگر آنکه به آنها متوجّه گرداند

سوم : دنیا دار ثواب و عقاب حق تعالى نیست :

یکی دیگر از علت هایی که در روایات به آن اشاره گردیده آن است که :« و ذلک أنّ اللّه لم یجعل الدّنیا ثوابا لمؤمن و لا عقوبة لکافر.» از همین رو جهت اینکه مؤمن در این عالم مبتلا به بلیّات شود آن است که خداى تعالى قرار نداده این دنیا را ثواب براى مؤمنى و نه سزا براى کافرى. (بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏64، ص: 222 )

عالم دنیا به جهت نقص و ظرفیت های پایینی که دارد نه محلی است که ثواب حق تعالی به طور کامل شامل افراد شود و نه محل عذاب و عقاب الهی است لذا خداوند متعال این دنیا را بهشت کافران قرار داده است در روایتی آمده: «کافر نزد خدا خوار و پست است بدان حد که اگر دنیا را با هر چه در آن است از خداوند بخواهد به او مى‏دهد».( اصول کافى، ج 2،

دعا

«کتاب ایمان و کفر»، «باب شدة ابتلا المؤمن»، حدیث28)

بلاها، گرفتاری‌ها، نعمت‌ها و نقمت‌ها برای عقل و شعور انسان‌ها این حقیقت را معلوم می‌کند که اختیار همه چیز به دست دیگری است و مالک و صاحب اختیار واقعی، اوست، که همه چیز را به اراده خود تغییر داده و مردم را در شرایط گوناگون و دگرگون قرار می‌دهد. کسی که ثابت و تغییر ناپذیر است اما همه تحولات به اراده اوست. پس خداوند، خلق را به نیکی‌ها و نعمت‌ها و ناخوشی‌ها و نقمت‌ها مبتلا می‌کند تا به سوی او بازگردند و گوهر عبودیت را در خود کشف کنند و مورد بهره‌برداری قرار دهند: « و بَلوناهُم باِلحَسَنات وَ السَیئِاتِ لَعَلَّهُم یرجِعون» ؛ آنان را با نیکی‌ها و تلخی‌ها مبتلا می‌کنیم تا به سوی ما باز گردند.( سوره اعراف آیه861 )

البته دگرگونی اوضاع و احوال و خوشی‌ها و ناخوشی‌ها نیمی از دایره ابتلا و آزمون الهی است و نیم دیگر، تکالیفی است که در شریعت مشخص شده و فرد موظف است در این تحولات به آن تکالیف عمل کند و تنها در این صورت، از آزمون الهی، دست در دست توفیق، بیرون خواهد آمد.

شرایط ابتلاء :

خداوند حکیم برای ابتلاء و آزمودن مردم معیارهایی دارد و با ملاحظه شرایط هر کس او را مبتلا می‌سازد و می‌آزماید اکنون با توجه به آموزه‌های کلام الله برخی از این شرایط را برمی‌شماریم

1- درجه ایمان : خداوند مؤمنان را به حسب ایمانشان می‌آزماید و به ابتلائات دچار می‌سازد . امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:«اِنَّماالمُومِنُ بِمَنزِلَةِ کَفَّةِ المیزانِ کُلَّما زِیدَ فِی ایمانِه زِیدَ فی بَلائهِ» ؛ مؤمن مانند کفه ترازوست که هر چه ایمانش افزایش یابد [برای حفظ تعادل] بلا و گرفتاریش بیشتر می شود.( محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 67)

2- محبت بندگان به خدا: یکی دیگر از شاخص‌های ایمان محبت الهی است: « وَالَّذینَ آمَنوا اَشد حُباً للهِ.» (کسانی که ایمان آوردند محبت بسیاری به خدا دارند.) (سوره بقره آیه 561 ) پس خداوند آنان را به آزمون‌های دشواری می‌آزماید و عرصه‌هایی را که دیگران تاب ایستادگی و یارای مقاومت ندارند، به آنها می سپارد: «یا ایها الَذینَ آمَنوا مَن یرتَدَّ مِنکُم عَن دینِه فَسَوفَ یأتی اللهَ بِقَومٍ یحِبُّهم وَ یحِبَُّونَه ... یجاهِدونَ فِی سَبیل اللهِ وَ لا یخافونَ لومةُ لائمٍ»؛ ای کسانی که ایمان آوردید، اگر کسی از شما از دینش روی گرداند پس خداوند گروهی را می آورد که دوستشان دارد و آنان هم دوستدار او هستند ... در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش ملامت کنندگان نمی هراسند.(سوره مائده آیه 15)

دعا

3- محبت الهی به بندگان: از آیه 54 سوره مائده دو معیار برای ابتلائات و گرفتاری‌های مؤمنان بر می‌آید؛ یکی حب الهی مؤمنان «یحِبّونَه» و دیگر محبت خداوند نسبت به آنها «یحِبُّهُم». یعنی هر چه خداوند بنده‌ای را بیشتر دوست داشته باشد، او را بیشتر به رنج‌های دنیا مبتلا می‌سازد تا گنج و گوهر عبودیتش ناب‌تر و گرانبها‌تر شود. زیرا امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «اِنَّ عَظیمَ الاَجرِ لَمَع عظیمِ البَلاء و ما اَحَبََّ اللهُ قَوماً اِلاّ إبتلاهُم.» (همانا پاداش بزرگ و ارجمند با رنج و زحمت بیشتر است و خداوند گروهی را دوست ندارد، مگر اینکه آنان را به بلا گرفتار سازد.) آن امام عزیز به سدیر فرمود: به راستی هنگامی که خداوند بنده‌ای را دوست بدارد او را غرق بلا می کند و همانا ما و شما شیعیان، ای سدیر، با بلا شب را به صبح و روز را به شب می رسانیم.)( کافی، ج 2، ص 253، حدیث)

با نگاهی به ایات بالا معلوم می‌شود که احسان، توبه، طهارت، تقوا، قسط، توکل، جهاد و صبر که همگی شاخص‌های عملی ایمان‌اند ، معیار محبت خداوند به بندگان شمرده شده است. بنابراین می‌توان گفت که چهارمین معیار یا شرط در شدت ابتلا مؤمن به همان معیار دوم که اعمال نیکو بود، باز می‌گردد.

4- اخلاص: آخرین معیاری که می‌توان در اینجا برشمرد اخلاص است. به ویژه در ابتلای مؤمنان به جهل و دشمنی کافران، قرآن کریم می‌فرماید : « فَادعوه مُخلِصینَ لَه الدّینَ الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمینَ قُل اِنّی نُهیتُ اَن اَعبُدَ الذّینَ تَدعونَ مِن دونِ اللهِ ... » ؛ پس او را خالصانه بخوانید. همه ستایش‌ها برای او است. بگو با تاکید که من از بندگی هر کس غیر خداوند یکتا که می‌خوانید، باز داشته شده‌ام. (سوره غافر آیه 56 و 66)

فرآوری: محمدی

بخش قرآن تبیان

منابع : پایگاه حوزه ،وبلاگ آموزه