بررسی داستان دهه ی 80
ارزیابی بلقیس سلیمانی، ناهید طباطبایی و یونس تراکمه از داستان در دههی 80
بررسی داستان دههی هشتاد توسط سه تن از نویسندگان ما؛ بلقیس سلیمانی: تنوع جای آثار شاخص داستانی را گرفت؛ ناهید طباطبایی: نویسندگان در سالهای اخیر تکلیف خود را نمیدانند و یونس تراکمه: جوانان نوید یک جریان را در ادبیات داستانی دادند.
بلقیس سلیمانی:
در دههی 80، آثار شاخص داستانی کم شدند و شاهد آثار متنوع بودیم.
دیگر نباید به دنبال آثار شاخص بگردیم؛ زیرا حقیقت این است که جهان به سمت شاخصزدایی حرکت میکند.
در دههی 80، تنوع آثار حرف اول را میزد؛ اما تصور نمیکنم اثر شاخصی چاپ شده باشد و به نظر میرسد دورهی تولید آثار شاخص تمام شده است.
مخاطبان در دههی 80 سختگیرتر و تنوعطلب شدند و به همین دلیل نیز تنوع آثار در این دهه بیشتر شد.
هرچه به اواخر دههی 80 نزدیک شدیم، بازار کتاب رونق اولیهی خود را از دست داد.
آثار ارائهشده در این دهه از طیفهای مختلف با موضوعات متنوع بودند؛ اما در سالهای اخیر، این فضای باز کمی از بین رفته است.
دیگر نباید به دنبال آثار شاخص بگردیم؛ زیرا حقیقت این است که جهان به سمت شاخصزدایی حرکت میکند.
ناهید طباطبایی:
نویسندگان در سالهای اخیر تکلیف خود را به درستی نمیدانند و در بلاتکلیفی به سر میبرند.
به دلیل وجود سلیقههای متفاوت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نویسنده در رابطه با خط قرمزها بلاتکلیف است و حوزهی تصمیمگیریاش کمتر شده است.
در دههی 80 نویسندگان جدید زیادی داشتیم و کتاب اولیهایی هم وجود دارند که ممکن است کتاب اول باقی بمانند.
حضور نویسندگان جوان فرصت خوبی است که ناشران به این افراد میدهند و این قدمی است که از سوی ناشران برداشته شده است.
بالا رفتن سلیقهی مردم اتفاق خوبی است که باعث میشود گاهی آثار خاصی نیز پرفروش شوند.
آثار بسیاری در این دهه ترجمه شده، بخصوص از نویسندگان جدید که مرتب کار میشود و معرفی میشوند.
تصور میکنم در حوزهی ترجمه سختگیری ناشران باید بیشتر باشد؛ زیرا ترجمههای خوبی وارد بازار نمیشود.
در حال حاضر در دوران داستانهای کوتاه به سر میبریم و فکر میکنم در این زمینه خیلی خوب رشد کردهایم؛ البته رمانهای خوب هم داشتهایم؛ اما به این دلیل که تضاد در جامعه زیاد است، بیشتر داستان کوتاه منتشر میشود.
در این دهه، و مخصوصاً در سالهای اخیر شاهد تغییر رویکرد ناشران به چاپ و نشر آثار جوانان بودیم، و اینکه دیگر کمتر شاهدیم که نویسندهای اثر اولش را به اصطلاح با نفقهی جیب خودش چاپ کند.
یونس تراکمه :
جریانی در داستاننویسی در حال شکلگیری است که طلیعهی آن را در دو سه سال آخر دههی 80 میتوان دید.
اگرچه در دهههای 60 و 70 داستان کوتاههای درخشانی منتشر شد، و هر چند سال یکبار هم آثاری از برخی از نویسندگان منتشر میشد، ولی در این 30 سال اخیر هیچگاه جریانی در ادبیات داستانی به وجود نیامد. در دههی 80 هم نویسندگان بزرگ همچنان به کار خود ادامه دادند؛ اما این جوانان بودند که در سالهای آخر این دهه نوید یک جریان را در ادبیات داستانی دادند.
نمیخواهم بگویم آنها شاهکارهایی خلق کردهاند، اگرچه آثار بسیار خوبی را از آنها دیدهایم؛ اما مهم تداوم حضور این جوانان در عرصهی ادبیات داستانی است که این امیدواری را ایجاد میکند که نویسندگان شاخصی در سالهای آینده از میان آنها معرفی شود.
یکی از شاخصههای ادبیات دههی 80 راه افتادن یک نهضت ترجمه توسط جوانان است؛ جوانان بادانشی در این دهه به ترجمه روی آوردند و جدیدترین داستانها و مبانی نظری داستان را ترجمه کردند که باعث شدند تا ادبیات و نویسندگان ما گفتوگو و دیالوگ به روزی را با ادبیات جهان برقرار کنند.
در این دهه، و مخصوصاً در سالهای اخیر شاهد تغییر رویکرد ناشران به چاپ و نشر آثار جوانان بودیم، و اینکه دیگر کمتر شاهدیم که نویسندهای اثر اولش را به اصطلاح با نفقهی جیب خودش چاپ کند. ناشرانی مانند نشر چشمه، برخوردی حرفهیی با جوانان را آغاز کردند که سبب شد تا جوانان قراردادهای حرفهیی را، حتی در کارهای اول خود تجربه کنند. از سوی دیگر، اکنون حضور کارشناسان و ویراستاران خبره بخش اساسی کار نشر شده است.
جایزههای ادبی در این دهه به خوبی کار کردند؛ البته منظور من از جایزههای ادبی، جایزههای بخش خصوصی است و با جایزههای دولتی کاری ندارم. این جایزهها با همهی مشکلات پیشآمده، خصوصا در سالهای اخیر، کار خود را به خوبی انجام دادند.
اگرچه گاهی کسانی هم بودهاند که به نتایج جایزهها اعتراض داشتهاند، اما بهتر است که به خودمان فرصت بدهیم تا رشد کنیم، هم دستاندرکاران جوایز و هم آن تعداد اندک معترضان به نتایج این جایزهها، و بپذیریم که اعتراض به برنده شده یک کتاب و برنده نشدن کتاب مورد علاقهی هر کدام ما چقدر بیپایه و اساس است؛ زیرا هر جایزهای برآیند نظرات تعداد خاصی از آدمهاست که به عنوان داور یا کارشناس در آن جایزه فعالیت دارند و اگر این آدمها تغییر کنند، نتیجهی آن جایزه هم تغییر میکند؛ بنابراین هرچه تعداد این جوایز بیشتر شود، تنوع انتخابها هم بیشتر میشود.
فرآوری: مهسا رضایی
بخش ادبیات تبیان
منبع: خبرگزاری دانشجویان ایرن (ایسنا)