تبیان، دستیار زندگی
سال های بین جنگ جهانی اول و دوم، عصر شکوفایی هنر مدرن بود. احساس نومیدی و بی اعتمادی هنرمند نسبت به جهان خارج باعث شد تا به درون خود پناه برده و تلاش کند تا دراین سیردرونی زوایای این عالم ناشناخته را کشف کند. ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سبک داستان جریان سیال ذهن

سبک داستان نویسی جریان سیال ذهن

سال های بین جنگ جهانی اول و دوم، عصر شکوفایی هنر مدرن بود. احساس نومیدی و بی اعتمادی هنرمند نسبت به جهان خارج باعث شد تا به درون خود پناه برده و تلاش کند تا دراین سیردرونی زوایای این عالم ناشناخته را کشف کند.

از دل وحشت و نابسامانی و ناامنی مادی و معنوی، جریان سیال ذهن رویید. این تکنیک از یافته های روان شناسان استفاده فراوانی کرده است. طبق تعریف جریان سیال ذهن شیوه ای ادبی است در روایت، که به موجب آن، عمق جریان ذهنی یک شخصیت، که آمیزه ای از ادراکات حسی و افکار آگاه و نیمه آگاه خاطرات، احساسات و تداعی های تصادفی به همان صورت بیان می شود. این شیوه روایت، براساس مفاهیمی استوار است که ایجاد تداعی معانی می کند. این اصطلاح را ویلیام جیمز وضع کرد و طبق تعریف او:«خاطرات، افکار، احساس ها بیرون از دایره آگاهی اولیه وجود دارند که به صورت زنجیر بر آدم ظاهر نمی شوند، بلکه به صورت جریانی سیال آشکار می شوند.»

در روش سبک داستانی جریان سیال ذهن، برخلاف داستانهایی که با زاویه دید دانای کل نوشته شده اند، از سیلان نامنظم و پایان ناپذیر ذهن شخصیت داستانی استفاده می شود. به عبارتی دیگر، لایه های پیش از گفتار ذهن قهرمان داستان، بی هیچ ملاحظه و نظمی بر روی کاغذ می آید. درواقع تلاش می شود تجارب ذهنی شخصیت های داستانی، که درهزار توی ناخود آگاه ذهنشان مدفون شده، بیرون ریخته شود. نویسنده تلاش می کند از طریق تک گویی ذهنی و روانی، به کشف احساس و ذهنیت شخصیت داستانی بپردازد. در این گونه داستان ها، راوی و طرح داستان به سبک سنتی وجود ندارد که داستان نویس دست خواننده را بگیرد و وارد فضای داستانی خود بکند و با رئالیسم تصنعی خود رئالیسم جبری خواننده را ویران کند و او را در فضای داستانی خود غرق کند، بلکه ذهنیات شخصیت داستانی بدون واسطه، بدون دستکاری، بدون رعایت نحو و دستور زبان برروی کاغذ می آیند. و این برعهده خواننده است که از این گرداب و بی نظمی، نظمی بنا کند و با کنار هم قراردادن تکه های پراکنده ذهن قهرمانان، به لذت کشف نائل آید. روشن است که دراین سبک، زمان رمان تابع زمان خطی رایج نیست و ممکن است گذشته و آینده و حال، همسطح و در کنار یکدیگر حضور داشته باشند و یا گاه در همدیگر تنیده و پیچیده شوند.

خاطرات، افکار، احساس ها بیرون از دایره آگاهی اولیه وجود دارند که به صورت زنجیر بر آدم ظاهر نمی شوند، بلکه به صورت جریانی سیال آشکار می شوند.

یکی از اساسی ترین پایه های شیوه ی ادبی جریان سیال ذهن این است که قبل از آنکه درپی «وقایع نگاری» باشد در صدد ارائه «چشم انداز ذهن» است. این سبک یک نمای کلی از وقایع به ما نمی نمایاند بلکه ما را وامی دارد تا وقایع را از دریچه یک ذهن ببینیم.

خواننده از دور نظاره گر وقایع نیست، بلکه به همراه یک ذهنیت با وقایع به پیش می رود. حوادث این گونه رمان ها را اندیشه ها و خاطرات فرار و سیال لایه پیش گفتاری ذهن تشکیل می دهند. نویسنده در این گونه رمانها با ذهنیات آدم رمان سروکار دارد تکه هایی از خاطرات درهم و فرار او را که به زمانهای دور تعلق دارد، می گیرد. آن خاطرات پا درگریز را که در زمانی کوتاه به ذهن او هجوم می آورند در کنار هم می چیند. از اینرو توالی منظم زمانی دراین گونه رمان ها به هم می خورد. دورترین واقعه در کنار واقعه ای عینی قرارمی گیرد و یا دو خاطره جدا از یکدیگر دوش به دوش هم و با فشار به ذهن آدم رمان هجوم می آورند. گویا آن خاطرات و تخیلات کاشی های معرقند که در کنار هم قرارگرفته اند تا دنیایی از رنگ و احساس بوجود آورند.

اهم ویژگی های آثارجریان سیال ذهن به این شرح است:

- روایت و شیوه ها و تکنیک های آن شامل تک گویی درونی مستقیم، تک گویی درونی غیر مستقیم، دیدگاه دانای کل و حدیث نفس

- زبان درسه مقوله ابهام، شعرگونگی و ترفندهای نزدیک کردن زبان داستان به زبان ذهن

- زمان بیرونی و زمان درونی

- داستانهای جریان سیال ذهن به مثابه خود زندگی نویسندگان آن است.

از نویسندگان پیشگام این جریان در غرب می توان از جیمز جویس و مارسل پروست و ویلیام فاکنر نام برد.

داستان قرار می دهد و سپس با تاباندن نور بر نوار سلولوئیدی ذهن او، تصاویر، تأثرات و جریانهای ذهنی وی را، در همان مرحله شکل گیری، بی واسطه، بر آن پرده سفید به نمایش می گذارد. آنچه مخاطب بر این پرده مشاهده می کند شامل دریافت تمام و کمال تشعشع پیچیده و رنگارنگ ذهنی، آوا، خیال پردازی و رؤیا، تداعی و درک حسی درونی ذهن قهرمان است.

از نویسندگان معاصر در ایران که به شیوه روایت جریان سیال ذهن پرداخته اند می توان به نام فیروز زنوزی جلالی اشاره کرد.

رمان «قاعده بازی» نوشته فیروز زنوزی جلالی در سال 1386 به چاپ رسید و در سال 1387 برنده اولین جایزه ادبی جلال آل احمد شد. این رمان که به شیوه جریان سیال ذهن با تک گویی درونی تنها شخصیت اصلی داستان روایت می شود، مایه هایی از رمان پست مدرن در خود دارد. در این رمان، محتوا و ساختار در عرض هم پیش رفته و مسئله انسان و مرگ و عقوبت به بهترین نحو پرورانده و به زبان شخصی گناهکار گذاشته شده است.

داستان قاعده بازی از زاویه دید اول شخص، با تکنیک جریان سیال ذهن روایت می شود. در این روش، راوی که خود شخص اول داستان است و همه قضایا مربوط به اوست، خواه ناخواه همه چیز را به نفع خود نمایش می دهد.

بخش ادبیات تبیان


منابع مقاله:

1- بیات، حسین . نقد و بررسی شیوه جریان سیال ذهن در ادبیات داستانی ایران. پایان نامه دکتری دانشگاه تربیت مدرس، شهریور .1382

2- پارسی نژاد ، کامران، ویرجینیا وولف نویسنده ای گریزان از خویش، ادبیات داستانی، شماره 93، شهریور .1384

3- غفاری جاهد، مریم . قاعده بازی در شمارگاه: نقد و بررسی رمان قاعده بازی برنده جایزه کتاب سال .87 کتاب ماه ادبیات، شماره 26 خرداد .1388

4- مقبولی اقبال، وحید. نگاهی کوتاه به زاویه دید در داستان و جریان سیال ذهن. ادبیات داستانی، شماره 95 - 94، مهر و آبان .84

5- هاجری، حسین. نمود مدرنیسم در رمان فارسی. نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز شماره 185، زمستان .81

روزنامه کیهان /ناهید زندی پژوه