تبیان، دستیار زندگی
از همه جالب تر این بود که بعضی از اقلام هفت سین به هیچ وجهی قابل تهیه نبودند و فقط سرکه آن در دست بود و اسرا مجبور بودند اقلام دیگری را جایگزین وسایل هفت سین کنند. این جایگزینی در اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق کمی متفاوت بود به طور مثال در اردوگاه ه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هفت سین اسارت

یکی از صفحات درخشان تاریخ هشت سال دفاع مقدس که مملو از رشادت ها و پایمردی های فرزندان دلاور و شجاع ایران اسلامی است سال های متمادی دوران اسارت رزمندگان اسلام است، که رزم و جنگ دلیرانه خویش را از خط مقدم جبهه ها به پشت جبهه دشمن بعثی و در درون خاک کشور عراق توسعه و گسترش داده تا ثابت نمایند رزمندگان اسلام در هر لباسی که باشند به درستی و با رشادت تمام از آرمان ها و دین و مذهب خود دفاع می نمایند.

آزادگان سرافراز برای هر آئین و مراسمی برنامه ای خاص را که برگرفته از وحدت بی نظیر موجود در میانشان بود به اجرا می گذاشتند.

هفت سین اسارت

یکی از مناسبت هایی که شور و شعف خاصی را در میان آزادگان عزیز ایجاد می نمود و آنها را به جنبش و حرکت وامی داشت رسیدن روزهای عید باستانی نوروز بود.

زیرا این عید بزرگ، مهر و محبت را از طریق بازدیدها و مصافحه و عرض تبریک به یکدیگر افزایش می داد و از این منظر وحدت را مستحکم می نمود.

ضمناً اگر کدورتی را که در طی سال گذشته به وجود آمده بود ،به دست فراموشی می سپرد و این همان چیزی بود که دشمن غدار بعثی از آن هراس داشت و همیشه درصدد شکستن وحدت میان عزیزان آزاده بود.

ولی همان طور که می دانیم عید نوروز ملزوماتی دارد که با فراهم نمودن آنها زیبایی خاصی پیدا می نماید. سفره هفت سین یکی از آن ملزومات بود که با امکانات بسیار محدود زندان های عراق تهیه آن به سادگی صورت نمی گرفت.

از همه جالب تر این بود که بعضی از اقلام هفت سین به هیچ وجهی قابل تهیه نبودند و فقط سرکه آن در دست بود و اسرا مجبور بودند اقلام دیگری را جایگزین وسایل هفت سین کنند.

این جایگزینی در اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق کمی متفاوت بود به طور مثال در اردوگاه های مستقر در شمال عراق موسوم به موصل به دلیل وجود حیاطی وسیع در میان قلعه مانندی که اسرا در سالن های اطراف آن زندگی می کردند، امکان کاشت بعضی سبزیجات وجود داشت. بنابراین سبزی و حتی سمنوی سفره هفت سین آنها حاضر بود.

اما در اردوگاه هایی که در بیابان های غربی نزدیک به کشور اردن مستقر بودند که به اردوگاه های رمادیه معروف بودند و می توان گفت کشاورزی برای مردم آن محل هم بسیار سخت بود، امکان داشتن اقلام هفت سین ممکن نبود و تقریباً همان طور که ذکر شد فقط سرکه آن حاضر و آماده بود و به ناچار از سیم خاردار و سربند پیشانی رزمندگان که تا اردوگاه حفظ شده بود و چند قطعه دیگر استفاده می شد.

به هرحال ایام عید علاوه بر محسنات و معنویاتی که با خود به همراه داشت، گاهی اوقات و از سر کینه و عداوت دشمن بعثی به کام آزادگان دلاور تلخ می گشت و روح و روان آزادگان را متأثر می نمود.

از جمله اقدامات ایشان در این راستا می توان به قرار دادن تلویزیون در آسایشگاه های آنان اشاره نمود و از آنجا که اکثر عملیات های رزمندگان دلیر اسلام در ماه پایانی سال یعنی اسفند انجام می شد و تا ماه فروردین نیز ادامه می یافت، دشمن بعثی با نمایش پیکرهای مطهر و آسمانی شهدای اسلام که همچون شقایق های زیبا بر خاک آرمیده بودند زلال اشک دیدگان را بر صورت آزادگان جاری می نمود و داغ ایشان را در غم و سوگ عزیزان و دوستان هم رزم از دست رفته خود تازه می نمود.

روحشان شاد و راهشان همیشه پر رهرو باد. (راوی: مصطفی ابوالحسنی)

از همه جالب تر این بود که بعضی از اقلام هفت سین به هیچ وجهی قابل تهیه نبودند و فقط سرکه آن در دست بود و اسرا مجبور بودند اقلام دیگری را جایگزین وسایل هفت سین کنند.

این جایگزینی در اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق کمی متفاوت بود به طور مثال در اردوگاه های ...

با فرارسیدن عید نوروز، اسرا هم همدوش ملت ایران در اسارتگاه دشمن، به نحوی خوشحالی خود را ابراز می کردند. چند روز مانده به عید هر کس مشغول کاری بود. دو سه نفر مسئول جمع آوری و نصب کردن پتوهای رنگی به دور تا دور آسایشگاه و یکی دو نفر خطاط، با خطی درشت به وسیله قالب صابون اشعار و جملاتی زیبا درباره نوروز روی پتوها می نوشتند که دور تا دور آسایشگاه با پتوهای رنگی تزیین می شد.

دو سه نفر مسئول جمع آوری عکس های دیدنی و زیبا و دوست داشتنی کودکان خردسال می شدند و در یکی از آسایشگاه ها نمایشگاه عکس درست می کردند و همه اردوگاه برای دیدن عکس ها می آمدند. و مجذوب این نمایشگاه دیدنی می شدند.

افرادی که درکار تئاتر تبحر داشتند در تدارک تئاتر کمدی و شاد بودند که البته این کار دور از چشم عراقی ها و با تدابیر ویژه ای صورت می گرفت. نظافت کلی اردوگاه و آسایشگاه با شور و شوق فراوانی انجام می شد. چند نفر مشغول آرد کردن خمیرهای خشکیده نان با دست و به وسیله پارچه، قیفی درست کرده و با یک چراغ والور خوراک پزی زولبیا درست می کردند. عده ای خوش ذوق به یاد سفره هفت سین به دنبال سین های سفره بودند مثلاً سنگ های تزئینی که با زحمت فراوان به دست اسرا ساخته شده بود یا مقداری سبزی که کاشته بودند یا تکه ای سیم خاردار، سمون (نان) و...

ارشد آسایشگاه با هماهنگی ارشد ایرانی اردوگاه و فرمانده عراقی در تدارک دید و بازدید اسرا با بندهای دیگر بودند که این عمل در سال فقط یک بار آن هم در عید نوروز انجام می گرفت.

در اولین روز سال نو، طبق برنامه ریزی ارشدها دید و بازدید از یک آسایشگاه شروع می شد و دیگر اسرا هم در آسایشگاه ها یا در محوطه به صف می ایستادند و همدیگر را با گرمی در آغوش گرفته و به همدیگر تبریک می گفتند و در همین حین یکی از روحانیون یا ریش سفیدان اردوگاه دقایقی برای بچه ها صحبت می کردند و ضمن دعا برای سلامتی و طول عمر حضرت امام (ره) و خدمتگزاران به نظام مقدس انقلاب اسلامی ایران و دعا برای پیروزی رزمندگان اسلام و همچنین یاد و خاطره شهدای گرانقدر جنگ تحمیلی و شهدای آزاده را گرامی می داشتند.

عراقی ها هر سال روز عید نوروز در صف آمار ضمن عرض تبریک می گفتند ان شاء الله عید سال آینده در ایران کنار خانواده تان باشید و چون این جمله هر سال تکرار می شد به محض سخن گفتن آنان بچه ها پیش دستی کرده و این جمله را می گفتند و کل آسایشگاه را خنده فرا می گرفت و عراقی ها هم با صحبت نیمه کاره و لبخند آسایشگاه را ترک می کردند و عده ای از سربازان عراقی هم جهت مزاح می گفتند عیدکم سعیدا، ایران رفتن بعیدا.(آزاده احمد علی قورچی)

صنوبر محمدی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


مطالب مرتبط :

خنده با طعم اسارت

چهارشنبه سوری در اردوگاه موصل عراق

نوروز در اسارت

ماجرای ابوکلیه