تبیان، دستیار زندگی
به بررسی حزب هایی که در ایران بوده می پردازد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تاریخچه تحزب در ایران

ایران، نقشه ایران

برای مطالعه و تحقیق درباره احزاب، در درجه اول باید به مرامنامه و نظام‌نامه‌های احزاب سیاسی مراجعه کرد، هرچند که در مواردی، دستجاتی بدون مرامنامه و اساسنامه هم عنوان حزب پیدا کردند و مدتی در عرصه سیاسی فعالیت نمودند. در مورد چنین احزابی باید به سراغ اعلامیه‌های سیاسی آنها، به‌ویژه به هنگام انتخابات، مراجعه نمود یا اگر عهده‌دار انتشار روزنامه بوده‌اند، باید افکار، خواسته‌ها و آرمان‌های آنها را از سرمقاله‌های آن روزنامه‌ها برداشت نمود، مثلاً در مورد حزب اجتماعیون‌عامیون می‌توان به مرامنامه و نظام‌نامه آنها مراجعه کرد.[ برای آگاهی از چگونگی آغاز به کار جمعیت‌هایی که خود را در قالب حزب قرار دادند باید به منابع تاریخی رجوع نمود. ملک‌الشعرای بهار در کتاب «تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران»، به پیدایش احزاب مقارن مشروطیت توجه کافی نکرده است. او در این کتاب چگونگی انقراض قاجاریه را بررسی کرده است؛ زیرا خود او در دوره اول مجلس فعالیت سیاسی نداشت. شروع فعالیت او در دوره مجلس دوم بود. در این دوره بود که وی در ردیف انقلابیون در‌آمد و در خراسان عضویت حزب دموکرات را ‌پذیرفت و روزنامه نوبهار، ارگان آن حزب، را انتشار داد. در دوره دوم مجلس شورای ملّی، که با سقوط و برکناری محمدعلی‌شاه و تبعید او و برگزاری انتخابات عمومی شکل گرفت، وکلا به دو دسته متمایز از هم تقسیم شدند: اعتدالی و دموکرات. این دو گروه در مقابل هم قرار ‌گرفتند. میرزا محمدصادق طباطبایی رهبر اعتدالیون بود. حزب اجتماعیون‌اعتدالیون در اصل برای مقابله با دموکرات‌ها تشکیل شد و برنامه آنان بیشتر در حکم مقابله با برنامه دموکرات‌ها بود تا برنامه‌ای مستقل؛ لذا این حزب، هم از لحاظ کیفیت عضویت و هم از لحاظ ایدئولوژی، ظاهراً ضعیف بود و همین مسأله باعث شد که کابینه‌ها ــ چه کابینه سپهدار، قهرمان جنگ علیه محمدعلی‌شاه، و چه کابینه مستوفی‌الممالک که از طرف دموکرات‌ها حمایت می‌شد ــ هیچ‌یک در مجلس دوم اکثریت نداشته باشند. اکثر وکلا جلو هرگونه اقدامی را می‌گرفتند. بالاخره با نیابت سلطنت ناصرالملک این وضع خاتمه پیدا کرد و هیأتی به نام هیأت مؤتلفه از اعتدالیون و سایر احزاب به استثنای دموکرات‌ها تشکیل شد تا از سپهدار حمایت کند. این تدبیر تا مدتی کارساز افتاد و سپهدار توانست مجلس را تحت کنترل آورد.

برای مطالعه و تحقیق درباره احزاب، در درجه اول باید به مرامنامه و نظام‌نامه‌های احزاب سیاسی مراجعه کرد، هرچند که در مواردی، دستجاتی بدون مرامنامه و اساسنامه هم عنوان حزب پیدا کردند و مدتی در عرصه سیاسی فعالیت نمودند

در قانون اساسی مشروطیت و متمم آن مطلبی درباره احزاب و امکان تشکیل آنها نیامده است. فقط در اصل 21 متمم به مسألi اجتماعات اشاره شده که ممکن است آن را بر جواز تشکیل احزاب تعبیر نمود. اصل 21 می‌گوید: «انجمن‌ها و اجتماعاتی که مولّد فتنه دینی و دنیوی و محل نظم نباشند، در تمام مملکت آزاد است، ولی مجتمعین با خود اسلحه نباید داشته باشند و ترتیباتی را که قانون در این خصوص مقرر می‌کند، باید متابعت نمایند. اجتماعات در شوارع و میدان‌های عمومی همه باید تابع قوانین نظمیه باشند.»

امضای فرمان مشروطیت

اما تدوین‌کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی، در سال 1358، با ملاحظاتی که از هفتاد سال دوران مشروطیت درخصوص حزب‌سازی و تشکل‌های نظیر آن داشتند، اصل 26 قانون اساسی را به این موضوع اختصاص داده‌اند. «احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته‌شده آزادند؛ مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملّی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند، هیچ‌کس را نمی‌توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.»

بدین‌ترتیب قانون اساسی جمهوری اسلامی، برخلاف قانون اساسی مشروطیت، به امکان تشکیل حزب با شرایطی تصریح نموده و آنچه در اصل 21 متمم قانون اساسی مشروطیت در مورد اجتماعات آمده بود، در اصل 27 آورده است که می‌گوید: «تشکیل اجتماعات و راه‌پیمایی‌ها بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلامی نباشد آزاد است.»

نمودار قدرت و اعتبار احزاب بیشتر در مجالس مقنّنه مشهود است. اساساً تعدادی احزاب تشکیل می‌شوند تا آرای مردم را به سوی کاندیدای خود جلب نمایند. اگر به تاریخ تأسیس احزاب مراجعه شود، اغلب نزدیک به زمان انتخابات مجلس است. مورخان در بررسی‌هایی که راجع به احزاب، به ویژه در ادوار قانون‌گذاری پس از مشروطیت انجام داده‌اند، بیشتر متوجه مجلس شده‌اند.

ازآنجاکه اغلب اوقات، روزنامه‌ها در مورد احزاب با هم مجادله می‌کنند مطالعه جدال حزبی آنها بهترین راه تحقیق در مورد احزاب آن زمان می‌باشد. معمولاً احزاب روزنامه‌ای خاص خود داشتند.

احزاب سیاسی در مجلس دوم ظاهر شدند، ولی رشد آنها مربوط به مجلس سوم است. طبق اصل 32 متمم قانون اساسی، وکلا به محض قبول شغل دولتی ‌باید از وکالت استعفا بدهند، بنابراین هیچ دولتی منتخب واقعی حزب نبود و مجلس و احزاب از کابینه جدا بودند. درواقع احزاب به دلیل ضعف قدرت سیاسی و سازمانی در تشکیل دولت سهمی نداشتند.

در مجلس سوم، چهار گروه سیاسی ظاهر گردید: دو حزب باسابقه دموکرات و اعتدالی و تشکلی به نام هیأت علمیه و گروه بی‌طرف که این دو گروه به فراکسیون مجلس بیشتر شباهت داشتند تا حزب سیاسی.

ریاست حزب دموکرات با سلیمان‌میرزا بود. این حزب در ربیع‌الثانی 1333.ق با صدور بیانیه‌ای مواضع خود را اعلام کرد. این حزب در مجلس سوم مواضع تند خود را تعدیل نمود. از جمله اهداف حزب دموکرات که سلیمان‌میرزا مرتب از آن یاد می‌کرد، رسیدگی به اقدامات دولت در فاصله مجلس دوم و سوم بود. دموکرات‌ها رابطه نزدیکی با آلمان‌ها داشتند و نسبت به سایر احزاب در اکثریت بودند. حزب اجتماعیون‌اعتدالیون به دو دسته تقسیم می‌شدند: 1ــ فرقه اجتماعیون‌اتحادیون که از حزب اصلی منشعب‌شده بود و پس از مدتی باز به آن پیوست؛ 2ــ هیأت عالی به رهبری حاج‌آقا شیرازی که با جماعت محتشم‌السلطنه ائتلاف نمود.

حزب سومی که در مجلس سوم مطرح شد و آن‌ هم بیشتر به فراکسیون نمایندگان شبیه بود تا حزب، هیأت علمیه نام داشت. تعداد نمایندگان این حزب از شانزده نفر تجاوز نمی‌کرد و درواقع روحانیان مجلس با این عنوان خود را از دیگر نمایندگان جدا کرده بودند. باوجوداین، همه علمای مجلس عضو این هیات نبودند، و بعضی از علما در حزب دموکرات و اعتدالیون عضویت داشتند.

تشکیل هیأت علمیه انعکاسی بود از اقدامی که متجددان علیه آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری انجام داده بودند. اعضای این تشکل قتل آیت‌الله سیدعبدالله بهبهانی را هم در تکمیل همان اقدام می‌دانستند. ادامه این مخالفت‌ها سبب شد که دموکرات‌ها مانع حضور حاج‌آقا شیرازی، که رساله «واقعات دوساله» را علیه دموکرات‌ها نوشته بود، در دوره بعدی انتخابات مجلس شورای ملّی شوند.

در طی تاریخ ایران، تشکیلات فراماسونری، که نمی‌توان آنها را به عنوان حزب شناخت، مجریان فرامین حاکمیت انگلیس بوده‌اند. احزاب چپ‌نما و طرفدار تحول و اصلاحات هم، با همه نام‌های فریبنده‌ای که برای خود برگزیده بودند، در هر تصمیم چشم به خارج از کشور داشتند

در ایران مردم از تشکیل حزب و فعالیت‌های حزبی استقبال نکردند. حتی در مواردی‌ که هیأت‌حاکم برای نشان دادن دموکراسی احتیاج به حزب داشت و انواع تشویق‌ها را برای حزب‌سازان برقرار نمود، توده مردم، روشنفکران و به‌طور کلی طبقات مختلف به شکلی، خود را از این بازی‌ها جدا نگاه داشتند و به همین جهت هیچ یک از احزاب نتوانستند آماری از اعضای خود ارائه دهند. گاهی حرکت‌هایی از یک یا چند حزب دیده شده، اما این حرکت‌ها به مدد تبلیغات و از جانب غیر اعضای حزب انجام گردیده است. مردم ایران در طی تاریخ، قیام‌های اجتماعی و نهضت‌های بسیاری را به راه انداخته‌اند. اما این اقدامات بدون تمسک به احزاب بوده است. گاهی اشخاصی از این تحولات مردمی سوءاستفاده کرده و بدین ترتیب برای حزب خود سابقه درست کرده‌اند، بااین‌حال آنها خود می‌دانند که درجه اقدام حزب آنها صفر بوده است. شاهد گویای ما انقلاب شکوهمند اسلامی است که بدون حضور حزب به پیروزی رسید.

بعضی بر این اعتقادند که در جامعه اسلامی که اجرای موازین و احکام دینی مدنظر است، حزب جایگاهی ندارد و بعضی هم تمایل نداشتن مردم به شرکت در فعالیت‌های حزبی را ناشی از سابقه احزاب می‌دادند. در طی تاریخ ایران، تشکیلات فراماسونری، که نمی‌توان آنها را به عنوان حزب شناخت، مجریان فرامین حاکمیت انگلیس بوده‌اند. احزاب چپ‌نما و طرفدار تحول و اصلاحات هم، با همه نام‌های فریبنده‌ای که برای خود برگزیده بودند، در هر تصمیم چشم به خارج از کشور داشتند. در این خصوص همسایه شمالی ما در گذشته‌ها سنگ تمام گذاشته است. این وضع تا دو، سه سال پس از پیروزی انقلاب ادامه داشت تا اینکه آن حزب وابسته منحل قطعی گردید. دولت حاضر نیز که مستقیماً به آرای مستقیم چند ده میلیونی مردم برگزیده شده است و نوآوری‌های جالبی، به‌ویژه در شیوه مواجهه با قدرت‌های بزرگ دارد و به‌خوبی مصالح و منافع ملّت را رعایت می‌نماید، به گروه و حزب خاصی متکی نیست و اتفاقاً برخلاف خواست همه احزاب عنوان‌دار فعالیت می‌کند و همین امر برای تمایل نداشتن ایرانیان به فعالیت‌های حزبی دلیل خوبی است.

بخش سیاست تبیان


منبع:سیاست ما