تبیان، دستیار زندگی
آموزش و پرورش لازم است سیاست‌های انقباضی خود را تغییر دهد. در حال حاضر راه خلاقیت و توجه به قصه و داستان در مدرسه‌های ما بسته است و مبنا بر حفظیات و نمره گرفتن است در حالیکه من به عنوان یک نویسنده فکر می‌کنم ادبیات است که راه علم آموزی را هموار و دلچسب...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قصه بگوییم، نمره بگیریم!

قصه بگوییم، نمره بگیریم!

فرهاد حسن‌زاده* نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان درباره جریان قصه‌گویی سنتی که در زندگی مدرن امروزی روبه فراموشی است گفت: 

فرهاد حسن زاده

این امری واضح است که با پیشرفت تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی شیوه زندگی نیز تغییر کرده و دیگر سنت‌هایی چون قصه‌گویی نیز مانند گذشته رواج ندارد.

در گذشته که استفاده از برق همگانی نبود خانواده‌ها پس از غروب آفتاب دور هم جمع می‌شدند و از قصه گفتن به عنوان شیوه‌ای برای سرگرم شدن بهره می‌بردند این وظیفه را هم بیشتر پدربزرگ و مادربزرگ‌ها برعهده داشتند. همچنین در مکان‌های عمومی پرده‌خوانی و قصه‌گویی رواج داشت و قهوه‌خانه‌ها نمونه‌ای از مکان‌هایی بودند که در آنها به نوعی قصه گفته و شنیده می‌شد.

به مرور زندگی از حالت گروهی خارج شده و فردی‌تر شده است بدین معنا که دیگر هر کسی خودش انتخاب می‌کند که چه بشنود و چه ببیند و دیگر مانند گذشته نیست که یک نفر برای دیگران قصه بگوید.

آیا تنها شرایط زندگی سنت قصه گفتن را ایجاد کرده بود و یا یک نیاز درونی هم بشر را به خلق داستان و تعریف آن برای دیگران هدایت کرده است؟

هم شرایط زندگی و هم یک نیاز ذاتی باعث شده است که بشر در طول تاریخ قصه بگوید و بشنود. بشر ذاتاً به شنیدن ماجرا، حکایت و قصه تمایل دارد و خاطره‌گویی هم شیوه دیگری از این قصه‌گویی است که افراد بدان مبادرت می‌ورزند. انسان‌ها خاطراتشان را در جمع تعریف می‌کنند که برخی در تعریف این خاطرات مهارت بیشتری دارند و برخی کمتر. حتی لطیفه گفتن هم ریشه در این امر دارد که انسان‌ها از روایت یک ماجرا و شنیدن آن لذت می‌برند این لطیفه‌ها در دوره‌ای بیشتر جنبه پندآموز داشته و امروزه بیشتر جنبه سرگرم‌کننده دارند.

آموزش و پرورش لازم است سیاست‌های انقباضی خود را تغییر دهد. در حال حاضر راه خلاقیت و توجه به قصه و داستان در مدرسه‌های ما بسته است و مبنا بر حفظیات و نمره گرفتن است در حالیکه من به عنوان یک نویسنده فکر می‌کنم ادبیات است که راه علم آموزی را هموار و دلچسب می‌کند.

نهادهایی که در زمینه فرهنگ سیاست‌گذار هستند باید برنامه‌هایی تدارک بینند که فرصت قصه گفتن به ویژه برای بچه‌ها را ایجاد کند. به طور نمونه شب یلدا یک شب نمادین برای قصه‌گویی است که می‌توان در چنین شب‌هایی تلویزیون‌ها را خاموش کرده و افراد خانواده با هم حرف بزنند و قصه نیز بخوانند.

ما در خانواده‌مان سال گذشته این تجربه را داشتیم که در شب یلدا قصه‌هایی از شاهنامه را خواندیم که برای حاضران خیلی جذاب بود و فضایی گرم و صمیمی ایجاد کرد.

لازم است در مدرسه‌ها به هر بهانه‌ای قصه خوانده شود اگر آموزگاران با این عرصه آشنایی ندارند می‌توان از قصه‌گوها و نویسنده‌ها دعوت کرد که برای بچه‌ها قصه بگویند. قصه‌گویی سنت شایسته‌ای است که نباید به فراموشی سپرده شود.

شنیدن قصه قدرت تخیل بچه‌ها را تقویت می‌کند و کمک می‌کند آنها دنیاهای ناشناخته‌ای را در ذهنشان ایجاد کنند و این شیوه بدانها کمک خواهد کرد که در آینده بر مشکلاتشان بهتر غلبه کنند.

همچنین با قصه‌گویی امید و روحیه مبارزه‌ با مشکلات نیز در بچه‌ها رشد می‌‌کند و این حرکتی است که در نهایت به سوی وطن‌دوستی و توجه به دین و اخلاقیات منجر خواهد شد. نسل ما که به شنیدن قصه‌ها عادت داشت آیین نیک بودن را از همین قصه‌ها آموخت ولی امروز دیگر بچه‌ها آن الگوهای قهرمانی را برای خوب بودن ندارند.

فرهنگ ایرانی سرشار از کهن الگوهایی است که می‌تواند با قصه‌ها به بچه‌ها منتقل شود. آرش و دیگر پهلوانان ایرانی می‌توانند الگوی نسل جدید باشند.

آموزش و پرورش لازم است سیاست‌های انقباضی خود را تغییر دهد. در حال حاضر راه خلاقیت و توجه به قصه و داستان در مدرسه‌های ما بسته است و مبنا بر حفظیات و نمره گرفتن است در حالیکه من به عنوان یک نویسنده فکر می‌کنم ادبیات است که راه علم آموزی را هموار و دلچسب می‌کند.

* فرهاد حسن زاده، فروردین ماه 1341 در آبادان به دنیا آمد. او فعالیت حرفه ای خود را از سال 1368 آغاز کرد و تا کنون 50 عنوان کتاب در زمینه های گوناگونی چون رمان، افسانه، داستان کوتاه، داستان بلند، فانتزی، طنز و زندگی نامه به بازار نشر ارائه داده که بیشتر این آثار در حوزه کودک و نوجوان بوده است.

او از اعضای هیئت مؤسس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است وهم اکنون مسئولیت بخش ادبی تحریریه نشریه "دوچرخه" (ضمیمه روزنامه همشهری ویژه نوجوانان) را بر عهده دارد.

حسن زاده در جشنواره بزرگ بیست سال ادبیات کودک و نوجوان سال 1379 توانست عنوان "نویسنده برگزیده" را از آن خود کند . او در سال 1383 با رمان "حیاط خلوت" نامزد دریافت جایزه بنیاد گلشیری شد و آثار "عشق و آینه"، "دو لقمه‌ چرب و نرم" و  "همان لنگه کفش بنفش" او، در سالهای 1381،1380 و 1383 به عنوان کتاب سال نشریه سلام بچه ها انتخاب شد.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: خبرگزاری مهر، کتابک