تبیان، دستیار زندگی
در یکی از نشست های علمی که در حاشیه همایش بین المللی آموزه های دینی و مسأله «نفس و بدن» برگزار شد، دیدگاه های کلامی درباره مسئله نفس و بدن بررسی شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دیدگاه های کلامی درباره مسئله نفس و بدن بررسی شد
سبحانی

در یکی از نشست های علمی که در حاشیه همایش بین المللی آموزه های دینی و مسأله «نفس و بدن» برگزار شد، دیدگاه های کلامی درباره مسئله نفس و بدن بررسی شد.

به گزارش مرکز خبر حوزه، در همایش بین المللی آموزه های دینی و مسئله نفس و بدن که از صبح امروز و در سالن همایش های دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد و تا فردا نیز ادامه خواهد داشت، 9 بخش علمی و تخصصی برگزار خواهد شد که در هر کدام از این بخش ها، سه نشست تخصصی برگزار می شود؛

در یکی از این پنل ها، با عنوان «ماهیت انسان در کلام، فلسفه و متون دینی» برگزار شد، نشستی علمی به منظور بررسی دیدگاه های کلامی در باره مسئله نفس و بدن برگزار شد که در آن حجج اسلام و المسلمین مبلغی، عباسی و جرادی به بررسی مطالب ارائه شده توسط ارائه دهندگان مقالات در این باب پرداختند.

حجت الاسلام و المسلین محمد تقی سبحانی، یکی از ارائه دهندگان مقالات بود در سخنانی نظریات نفس و بدن در دیدگاه متکلمان اولیه مسلمان را مورد بررسی قرار داد.

وی به بررسی آراء مختلف متکلمان شیعه و امامیه پرداخت و گفت: رای اول عمده متکلمان در سالهای نخستین، این است که انسان همین شخص ظاهری است که مشاهده می شود.

حجت الاسلام و المسلمین سبحانی با بیان این که «معتزله» عقل گرایان جامعه هستند و نفس و روح را جدای از بدن قبول ندارند؛ افزود: نظریه دوم و جسم ظاهری که از برخی متکلمان معتزلی مطرح شده است، این است که انسان را جسمانی و بی روح می دانند، اما نه این هیکل که مشاهده می شود بلکه ذره ای در بدن انسان است که غیر قابل تجزیه است و بقیه اجزا در خدمت آن جز هستند .

وی اظهار داشت: نظریه سوم که حائز اهمیت است، نظریه هشام بن حکم متکلم بزرگ شیعی و از اصحاب امام صادق (ع) است، این نظریه معتقد است انسان ترکیبی از جسم و روح است و جسم را فانی شدنی می داند و فعالیت و حساسیت و ادراک را مربوط به روح می داند و معتقد است روح نوری از انوار است یعنی روح جدای از بدن است و مقوله ای روحانی و غیر جسمانی است و این نخستین دیدگاه در بین متکلمان اسلامی است که نظریه نفس را به صورت غیر جسمانی مطرح کرده و از هیج متکلم دیگری سراغ نداریم.

دبیر علمی همایش، با اشاره قول چهارم در این خصوص نظّام معتزلی معتقد است ما روح داریم و روح غیر از بدن مادی است؛ تصریح کرد: این نظریه روح را امری روحانی نمی داند، اما آن را جسمی لطیف بیان می کند.

وی با بیان این که این چهار قول مهمترین اقوالی است که در دوره نخستین مطرح شده است؛ افزود:چگونگی دستیابی به این آرا باید مورد بررسی قرار گیرد.

وی افزود :این دسته از متکلمان در مباحثی از مباحث عقلی و نقلی توجه به مساله نفس و بدن کردند و اگر امروز آن را دنبال کنیم مباحث مربوط به نفس و بدن جامع تر و شامل تر شده است؛ اما این در حالی است که امروز در بحث های کلامی ما کمتر مطرح می شود.حجت الاسلام و المسلمین سبحانی با بیان این که متکلمان نخستین به مفاهیم متعددی که در متون دینی و مباحث عقلی می تواند وارد شود توجه دارند؛ تصریح کرد:  ما می توانیم در کنار انسان از نفس و روح و حیات هم بحث کنیم که به تدریج از مباحث کلامی ما حذف شده و یا کمرنگ شده است .

وی با اشاره به این که آرای شیخ صدوق را در هفت محور می توان خلاصه کرد؛ اظهار داشت : وی معتقد است روح از جنس بدن نیست و آفرینش مستقلی دارد و روح برای بقا آمده و نه برای فنا؛ روح در زمین غریب است و در بدن زندانی است .

ارائه دهنده مقاله نفس و بدن از دیدگاه متکلمان قرون وسطی، همچنین به دیگر محورهای آرای شیخ صدوق اشاره و خاطر نشان کرد: مرحوم شیخ صدوق معتقد است ارواح آفرینش مقدم بر ابدان هستند و  اول روح و بعد بدن خلق شده است و معتقد است در انسان، ارواح مختلفی از جمله روح قدرت و شهوت و ...وجود دارد ؛ اما در مومنان روح ایمان وجود دارد .

وی افزود: صدوق معتقد است که روح در مرگ از بدن مفارقت می یابد و این که روح که جدا شد از بدن می تواند ادراک داشته باشد بدون نیاز به بدن و این در حالی ست که اشکالات متعددی از جانب شیخ مفید به این نظریه وارد شده است .

حجت الاسلام و المسلمین سبحانی با بیان اشکالات نظریه شیخ صدوق از جانب شیخ مفید گفت:وی معتقد است روح قبل از بدن خلق نشده و همزمان خلق شده که از نظر شیخ مفید این تناسخ می شود و همچنین اگر کسی معتقد باشد روح فانی نیست این نظریه الحادی است شیخ مفید جدایی روح و بدن را قبول دارد اما می گوید حقیقت انسان روح انسان است .وی ادامه داد : شیخ مفید معتقد است روح ابتدا دارد و قائم به نفس است و هیچ کدام از ویژگی های مادی مثل حرکت برای روح وجود ندارد و روح جوهر بسیطی است که همان فیلسوفان اوایل به آن معتقدند؛ این در حالی است که نظریه شیخ مفید قابل تامل و نقد است .

دبیر علمی همایش گفت: از نظر شیخ مفید روح هم حادث است و هم فانی در مقایسه نظر مفید و هشام اختلافات دینی است که مفید روح را هم انسان می داند و بدن را ابزار و بیرون از انسان اما هشام، انسان را مجموعه ترکیبی روح و بدن می داند .