تبیان، دستیار زندگی
دشمنان اسلام نیز از جلوه دادن باطل نمی‌هراسند و خجالت نمی‌کشند ما چرا در مسیر حق خویش از ابراز سرمایه های درخشانی که دراختیار داریم احساس سرشکستگی کنیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آقاي طلبه، خجالتي نباش

(لباس طلبگي و شبهات 8)

پرهیز شخصی (لباس طلبگی و شبهات 8)

اگر چه موضوع اين مقاله شايد با مقالات گذشته کمي متفاوت باشد ولي در راستاي هدفي است که ما دنبال مي‌کنيم. يکي ديگر از علل نپوشيدن لباس، بحث پرهيز شخصي و يا به تعبير ديگر خود خجالتي است. طلبه با اينکه به کار خود اعتقاد دارد ولي از بروز در جامعه احتراز مي‌کند.

شايد به نوعي خجالت مي‌کشد . البته اين مساله احتياج به بررسي رواني نيز دارد. به هر حال نمي توان آن را به عنوان يک شبهه تلقي کرد. اما چون در راستاي اهداف ماست، کمي  پيرامون آن سخن گفته و اين مساله را مورد بررسي قرار خواهيم داد.

برخى از طلاب علاقه ندارند كه خود را به ديگران معرفى كنند و از سر شرم يا بيم دوست دارند مثل ساير مردم باشند و كسى از فعاليت صنفى آنها آگاه نگردد....

طلبه يا راه پرشكوه طلبگى را با بصيرت انتخاب كرده و به آن عشق مى‏ورزد و مى‏بالد، آن را حق مى‏داند، از آن بهره مى‏برد و خرسند است، براى تأثيرى كه در جامعه مى‏گذارد ارزش قائل است و انتخاب خود را مورد رضاى خدا و امام عصر(عج) مى‏داند؛ در اين صورتچه بيم از اعلام اين همه افتخار؟ چرا آنچه را با ايمان انتخاب كرده و از صميم جان دوست دارد مخفى كند؟ چرا اعتقاد به حق خود را به ديگران نگويد و دائماً از اينكه ديگران متوجه هويت طلبگى او باشند احساس نگرانى كند؟

دشمنان اسلام نيز از جلوه دادن باطل نمى‏هراسند و خجالت نمى‏كشند ما چرا در مسير حق خويش از ابراز سرمايه‏هاى درخشانى كه در اختيار داريم احساس سرشكستگى و سرافكندگى نمائيم؟

و يا اينكه بدون اعتقاد و به تحميل در اين مسير گام نهاده، از تصميم خود مطمئن نيست يا پشيمان گشته، اميدى به آينده ندارد، مسئوليت طلبه را درك نكرده، وجود خود را ارزشمند نمى‏داند و از اينكه ديگران بدانند او طلبه است احساس شرم يا سرشكستگى مى‏كند؛ در اين صورت بايد بدون درنگ به اصلاح خود بپردازد يا طلبگى را ترك كند و از سنگينى اين همه، براى هميشه رها شود وگرنه هر روز كه به اين شيوه بگذرد جراحت عميق‏ترى به شخصيت او وارد مى‏آيد.

اگر طلبه از گروه اول باشد نه تنها به طلبگى افتخار مى‏كند كه از اعماق وجود براى كسانى كه مفهوم طلبه را درك نمى‏كنند و رسالت او را نمى‏شناسند يا اهميت كارى را كه بر عهده گرفته نمى‏فهمند، دل مى‏سوزاند و به حال و روز آنها تأسف مى‏خورد... اگر بتواند در راه آگاهى آنها مى‏كوشد و اگر نتواند برايشان دعا مى‏كند: اللهم اهد قومى فانهم لا يعلمون.

گويا دست برداشتن از شعار و پرهيز از به كارگيرى نماد مرهون يكى از عوامل زير است:

- ترس از تهمت خودنمايى و رياكارى؛

- نداشتن ايمان كامل به حقانيت مكتب فكرى كه نماد متعلق به آن است؛

- توهم نگاه اعتراض‏آميز ديگران و نوعى احساس حقارت و خجالت؛

- ترس از امتياز منفى در ارتباط اول؛

- و عوامل ديگرى مشابة اينها.

و گويا منشأ پاره‏اى از شبهات كه در ميان خود طلاب رواج يافته يا دامن زده مى‏شود همين عوامل درونى باشد به هر حال مباحث گذشته به هدف تعامل فكرى در راستاى رفع اين موانع فراهم آمده‏است. ذكر اين نكته قابل توجه است كه زنان بدحجاب كه با تصوير ظاهرى خود لاابالى‏گرى و بى‏قيدى خويش را تبليغ مى‏كنند از اظهار پليدى درون خويش شرم يا بيم ندارند. دشمنان اسلام نيز از جلوه دادن باطل نمى‏هراسند و خجالت نمى‏كشند ما چرا در مسير حق خويش از ابراز سرمايه‏هاى درخشانى كه در اختيار داريم احساس سرشكستگى و سرافكندگى نمائيم؟


منبع:

برگرفته از کتاب استاد محمد عالم زاده نوري

تهيه: محمد حسين امين، گروه حوزه علميه تبيان