تبیان، دستیار زندگی
در روایت مى‏خوانیم كه رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود : « یا عباد الله انتم كالمرضى و رب العالمین كالطبیب الا فسلموا لله امره تكونوا من الفائزین ؛ اى بندگان خدا! شما همچون بیمار و خدا مانند طبیب است، مصلحت مریض در نسخه طبیب است نه آنچه بیمار تمایل دا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سفارش قرآن را جدی بگیرید!

قرآن


اگر یك طبیب ماهر به بیمار مى‏گوید: «در صورتى به درمان تو مى‏پردازم كه در برابر دستوراتم تسلیم محض شوى، و از خود اراده‏اى نداشته باشى» ، این نهایت دلسوزى طبیب را نسبت به بیمار نشان مى‏دهد و خدا از چنین طبیبى برتر و بالاتر است ، زمانی كه تسلیم بى قید و شرط در برابر فرمان خود را در آیات مختلفى از قرآن با عبارات گوناگون می آورد.


« وَ اذْكُرْنَ ما یُتْلى‏ فِی بُیُوتِكُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كانَ لَطِیفاً خَبِیراً ؛ و آنچه كه از آیات خدا و حكمت در خانه‏هایتان تلاوت مى‏شود یاد كنید همانا خداوند (نسبت به شما) داراى لطف و (از كارهاى شما) آگاه است.» (احزاب ، 34 )

براى كلمه‏ى «ذكر» دو معنا بیان كرده‏اند : یكى به خاطر سپردن و دیگرى به زبان آوردن.

بنا بر این «وَ اذْكُرْنَ» یا به این معناست كه اى زنان پیامبر! (طبق آیات قبل) به خاطر داشته باشید و فراموش نكنید كه وحى الهى در خانه شما نازل مى‏شود و یا به این معناست كه آنچه از كتاب خدا در خانه شما تلاوت مى‏شود و شما فرا مى‏گیرید ، براى سایرین بیان كنید.

پیام مهم آیه :

تلاوت قرآن در منزل و تكرار آن توسط اهل خانه ، سفارش قرآن است : « وَ اذْكُرْنَ ما یُتْلى‏ ... مِنْ آیاتِ اللَّهِ »

 آزادى انسان در چارچوب قوانین الهى

« وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَكُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِیناً ؛ و هیچ مرد و زن با ایمانى حقّ ندارند هنگامى كه خدا و رسولش امرى را مقرّر كنند ، از سوى خود امر دیگرى را اختیار كنند و هر كس خدا و رسولش را نافرمانى نماید ، پس بدون شك به گمراهى آشكارى گرفتار شده است.» (احزاب ، 36)

مى‏دانیم روح اسلام" تسلیم" است، آن هم" تسلیم بى قید و شرط در برابر فرمان خدا" این معنى در آیات مختلفى از قرآن با عبارات گوناگون منعكس شده است ، از جمله در آیه 36 سوره احزاب .

پس همه مومنین باید اراده خود را تابع اراده حق كنند، همانگونه كه سر تا پاى وجودشان وابسته به او است.

" قضى" در اینجا به معنى" قضاى تشریعى" و قانون و فرمان و داورى است و بدیهى است كه نه خدا نیازى به اطاعت و تسلیم مردم دارد و نه پیامبر چشم داشتى ، در حقیقت مصالح خود آنها است كه گاهى بر اثر محدود بودن آگاهیشان از آن با خبر نمى‏شوند ولى خدا مى‏داند و به پیامبرش دستور مى‏دهد .

این درست به آن مى‏ماند كه یك طبیب ماهر به بیمار مى‏گوید در صورتى به درمان تو مى‏پردازم كه در برابر دستوراتم تسلیم محض شوى، و از خود اراده‏اى نداشته باشى، این نهایت دلسوزى طبیب را نسبت به بیمار نشان مى‏دهد و خدا از چنین طبیبى برتر و بالاتر است.

در روایت مى‏خوانیم كه رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود : « یا عباد الله انتم كالمرضى و رب العالمین كالطبیب الا فسلموا لله امره تكونوا من الفائزین ؛ اى بندگان خدا! شما همچون بیمار و خدا مانند طبیب است، مصلحت مریض در نسخه طبیب است نه آنچه بیمار تمایل دارد، پس تسلیم امر خدا باشید تا رستگار شوید»
قرآن

اگر مسلمین تسلیم این آیه بودند ، پس از آن كه پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله در غدیر خم به فرمان خداوند على علیه السلام را به جانشینى خود و رهبرى امّت اسلام معرّفى كرد و فرمود: «من كنت مولاه فهذا على مولاه» دیگرى را بر على علیه السلام ترجیح نمى‏دادند.

این آیه زمینه ساز آیه‏ى بعد است كه به پیامبر مى‏فرماید : تو باید سنّت‏هاى غلط را بشكنى و مردم حقّ ندارند در برابر خواست خداوند اعمال سلیقه كنند .

انسان در برابر فرمان خدا اختیاری ندارد !

این كه آیه‏ى 36 سوره احزاب مى‏فرماید : انسان در برابر فرمان خدا و رسول اختیارى ندارد ، نباید براى كسى مایه تعجّب باشد ؛ زیرا همانطور كه گفتیم این كار ، درست مانند این است كه پزشك با قاطعیّت به بیمار خود بگوید : تو حقّ ندارى غیر از آنچه من دستور داده‏ام غذا یا دارویی مصرف كنى .

خداوند نیز ما را از انتخاب آزاد و مطابق میل شخصى در برابر فرامین الهى منع كرده است ، زیرا او راه سعادت ما را بهتر از ما مى‏داند .

در روایت مى‏خوانیم كه رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود : « یا عباد الله انتم كالمرضى و رب العالمین كالطبیب الا فسلموا لله امره تكونوا من الفائزین ؛ اى بندگان خدا! شما همچون بیمار و خدا مانند طبیب است، مصلحت مریض در نسخه طبیب است نه آنچه بیمار تمایل دارد، پس تسلیم امر خدا باشید تا رستگار شوید.» (میزان الحكمه، ج 4، ص 545)

در نظام حكومت دینى، خدا محورى بر دموكراسى و مردم‏سالارى حاكم است ، زیرا نظر مردم مادامى ارزش دارد كه مخالفِ حكم خدا نباشد .

برداشت هایی از آیه :

1ـ سنّ و سواد و نژاد و قدرت و ثروت و شهرت و قبیله و طرفدار و سازمان‏هاى بین المللى، هیچ كدام سبب ایجاد حقّ در برابر قانون الهى نمى‏شود :«ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ»

قرآن

2ـ نشانه‏ى ایمان ، تعبّد در برابر خدا و رسول است : «ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ» ...

3ـ در تسلیم و تعبّد ، زن و مرد تفاوتى ندارند : «لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ»

4ـ هر كس در برابر قانون خدا و سنّت پیامبر ، قانونى بیاورد ، در ایمان خود شك كند : «ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ»

5 ـ دستورات پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله، همچون دستورات خداوند واجب الاجراء است.

«إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ»

6ـ خدا و رسول بر امور مردم ولایت كامل دارند : «قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً»

7ـ اجتهاد در برابر نصّ ، ممنوع است . (آن جا كه حكم الهى روشن است، هیچ كس حقّ اظهار نظر ندارد.) : «ما كانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ»

8ـ آزادى انسان در چارچوب قوانین الهى است : «ما كانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ»

9ـ عقل باید تابع وحى و سلیقه باید تابع وظیفه باشد : «ما كانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ»

10ـ هر انتخاب و نظریّه‏اى كه مخالف قانون و قضاوت خدا و رسول باشد ، معصیت و انحراف آشكار است : «وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ ... ضَلالًا مُبِیناً»

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

1- تفسیر نور ،ج9

2- تفسیر نمونه ،ج17

3- میزان الحكمه ، ج 4