تبیان، دستیار زندگی
: جنبه مشروطه گذرگاهی حساس و عبرت آموز در تاریخ ایران می باشد. تا به حال نظرات و مقالات بسیاری درباره این جنبش از رسانه ها منتشر شده ؛ اما اینبار به آسیب شناسی این جنبش از دیدگاه معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی واهیم پرداخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنبش مشروطیت ازدیدگاه حضرت امام خمینی (ره )


جنبش مشروطه گذرگاهی حساس و عبرت آموز در تاریخ ایران می باشد. تا به حال نظرات و مقالات بسیاری درباره این جنبش از رسانه ها منتشر شده ؛ اما اینبار به آسیب شناسی این جنبش از دیدگاه معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی خواهیم پرداخت.


امام خمینی (ره)

جنبش مشروطیت به دلیل آنکه درعین توجه به تجدد، برارزش‌های دینی تکیه می کرد و در عین عنایت به تکثرگرایی، انتقال قدرت از شاه به مجلس و تحقیق آزادی های اساسی ملت، برنقش بالنده روحانیت در رهبری جنبش های اسلامی و آزادیخواهانه تاکید داشت، نهضتی عظیم درتاریخ تحولات ایران به حساب می آید. حضرت امام با نگاهی موشکافانه، قضایای نهضت مشروطیت را مورد ارزیابی قرارداده و با دیدی آسیب شناسانه، آفات این جنبش را تشریح نموده اند. دراین رابطه می توان به موارد ذیل اشاره کرد :

1 – جدا شدن نهضت از روند اسلامی خود: حذف کلمه اسلامی از مجلس شورای ملی اسلامی و به دار آویختن شیخ فضل‌الله نوری به جرم تاکید برمشروطه مشروعه و کنار زدن روحانیت ازصحنه سیاسی پس ازپیروزی مشروطه خواهان از مظاهر انحراف نهضت مشروطیت به حساب می‌آید. دراین رابطه امام خمینی ( ره ) می فرمایند :

« ببینید چه جمعیت هایی هستند که روحانیون را می خواهند کنار بگذارند، همانطوری که در صدر مشروطه با روحانی این کار را کردند و اینها زدند و کشتند و ترورکردند؛ همان نقشه است. آنوقت ترور کردند سید عبدالله بهبهانی را، کشتند مرحوم نوری را و مسیر ملت را از آن راهی که بودند، برگرداندند به یک مسیردیگر.» (1)

ودرجایی دیگر می فرمایند :

« جرم شیخ فضل الله نوری این بود که می گفت قانون باید اسلامی باشد. جرم شیخ فضل الله نوری این بود که می گفت احکام قصاص غیرانسانی نیست؛ انسانی است .او را دار زدند .» (2)

2 – ورود اندیشه ها و افکار غربی و نفوذ روشنفکران غرب گرا درنهضت مشروطیت؛ دراثر نفوذ غربگرایان و پرورش یافتگان غرب در نهضت مشروطیت، زمام امور نهضت به دست افراد غربزده و گاه وابسته افتاد به گونه ای که نغمه جدایی دین از سیاست و به تبع انفکاک روحانیت ازحکومت سرداده شد و هدایت نهضت از اقشار مذهبی به نیروهای غربگرا منتقل گردید و درنتیجه افکارغربی و تفکر غیراسلامی درمتن نهضت مشروطیت رسوخ کرد. دراین رابطه امام خمینی(ره) می‌فرمایند :

« اگر ... مشروطه به طورمشروع و صحیح پیش می رفت و قانون اساسی با متمم آن که مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری درراه آن شهید شد، دستخوش افکارغربی و دستخوش تصرفاتی که درآن شد نمی گردید و اسلام عزیز و مسلمان مظلوم ایران آن رنج های طاقت فرسا را نمی کشیدند، به دنبال خروج روحانیون یا به عبارت دیگر اخراج آنان ازصحنه، عموم متدینین ازهرقشری ازاقشار، چه فرهنگی چه کارگری چه اداری وبازاری و چه غیراین‌ها نیز از دخالت کناره گرفتند و یا برکنارشان کردند و آن شد که شد، اکنون ما باید ازآن توطئه ها و مفاسدی که از انزوای متدینین پیش آمد و سیلی ای که اسلام و مسلمین خورد، دیگر عبرت بگیریم .» (3)

اختلاف نظرمیان رهبران روحانی و روشنفکران ازیک سو و بروز تفرقه میان علمای روحانی ازسوی دیگر موجب آن شد که حرکت مردمی مشروطه خواه به دلیل نبود رهبری واحد به عنوان منشاء تشکل نیروها آسیب پذیر گردد

ایشان درجای دیگری به فرهنگ وابسته و غیراسلامی ناشی از رسوخ بیگانگان و غربگرایان اشاره می‌کنند و می‌فرمایند :

« ازاول مشروطه تاحالا ... یک فرهنگ وابسته بود. یعنی که فرهنگی بوده است که دیگران برای ما درست کردند .»(4)

3 – کناررفتن روحانیون ازعرصه سیاست و کنار زده شدن آنان از سوی مستبدان و روشنفکران غربزده :

امام خمینی (ره ) هم بی اعتنایی روحانیت به تداوم دخالت درسیاست را مورد عتاب قرارمی دهند و هم تلاش های داخلی و خارجی برای کنارزدن روحانیت ازصحنه سیاسی را تقبیح می نمایند، آنجاکه می فرمایند:

« درجنبش مشروطیت، همین علما در راس بودند ... اینقدری که آنها می خواستند که مشروطه تحقق پیداکند و قانون اساسی درکارباشد، شد لیکن بعدازآنکه شد دنباله اش گرفته نشد، مردم بی طرف بودند، روحانیون هم رفتند هرکس سراغ کارخودش .» (5)

امام خمینی (ره) درجای دیگر به این مسئله می پردازند که تبلیغات استعماری مبنی برکناره گیری روحانیت ازسیاست به منظور کنار گذاشتن آنان ازعرصه حکومتی طراحی شده است که بایستی درمقابل این توطئه ها هشیار بود:

« حال چند صدسال است که تبلیغ کردند به طوری که ما، خود آخوندها هم باورکرده اند{ما را چه به سیاست} . این { مارا چه به سیاست } معنایش این است که اسلام را اصلاً کناربگذاریم ؛ اسلام کنارگذاشته بشود .» (6)

4 – بروز تفرقه میان رهبران نهضت: اختلاف نظرمیان رهبران روحانی و روشنفکران ازیک سو و بروز تفرقه میان علمای روحانی ازسوی دیگر موجب آن شد که حرکت مردمی مشروطه خواه به دلیل نبود رهبری واحد به عنوان منشاء تشکل نیروها آسیب پذیر گردد. امام خمینی(ره) ضمن تاکید برضرورت وحدت کلمه به عنوان رمزپیروزی انقلاب اسلامی، جنبش مشروطیت را از این نظر مورد  بازشناسی قرار می دهند و می‌فرمایند :

« وقتی که تاریخ مشروطیت را بخوانید می بینید که درمشروطیت بعداز اینکه ابتدا پیش رفت، دست‌هایی آمد و تمام مردم ایران را به دو طبقه تقسیم بندی کرد. نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ نجف یک دست طرفدارمشروطه، یک دسته مخالف مشروطه؛ اهل منبر یک دست برضد مشروطه صحبت می کردند و یک دسته برضد استبداد .» (7)

گروه های مختلف اسباب تفرقه می شود ، رشد سیاسی نیست ، در صدر مشروطیت هم با ایجاد گروه های مختلف نگذاشتند که مشروطه به ثمرخودش برسد ، او را برخلاف مسیرخودش راندند

امام خمینی (ره) فرقه گرایی و از هم گسیختگی سیاسی را عامل شکست نهضت و ابزاری استعماری می دانند که استعمارگران گاه در قالب تخریب و گروه گرایی درصدد ایجاد رخنه در صفوف انقلابیون بر می آیند . دراین رابطه ایشان متذکرمی شوند که :

« گروه های مختلف اسباب تفرقه می شود ، رشد سیاسی نیست، در صدر مشروطیت هم با ایجاد گروه های مختلف نگذاشتند که مشروطه به ثمرخودش برسد ، او را برخلاف مسیرخودش راندند .» (8)

5 – دخالت های بیگانگان و استعمارگران درامورداخلی ایران: با توجه به اینکه انقلاب مشروطیت زمانی رخ داد که ایران به عنوان پیاده شطرنج درعرصه سیاست های روس و انگلیس تلقی شد و به دلیل ضعف وسستی، یارای مقابله با دخالت های این دو بازیگر مداخله گر را نداشت، بیگانگان تلاش نمودند تا با بهره گیری از سابقه استعماری داخلی خود ، نهضت مشروطه را به انحراف بکشانند تا به مجامع امپریالیستی خود جامه عمل بپوشانند. یکی از توطئه های آنان از نظرگاه امام راحل ، خارج کردن روحانیت ازمداخله درسیاست بود. آنجا که می فرمایند :

« ازآن طرف، عمال قدرت های خارجی خصوصاً درآن وقت، انگلستان در کار بودند که اینها را از صحنه خارج کنند یا به ترور و یا به تبلیغات . گویندگان و نویسندگان آنها کوشش کردند به اینکه روحانیون را از دخالت درسیاست خارج کنند . » (9)

حذف کلمه اسلامی از مجلس شورای ملی اسلامی و به دارآویختن شیخ فضل اله نوری به جرم تاکید برمشروطه مشروعه و کنار زدن روحانیت ازصحنه سیاسی پس ازپیروزی مشروطه خواهان از مظاهر انحراف نهضت مشروطیت به حساب می آید

6 – عدم اجرای قوانین مشروطه و بازگشت زمام امور مملکتی به دست الدوله ها و السلطنه ها : پس ازتحقق اهداف ابتدایی نهضت مشروطیت، روحانیت ازصحنه کناره گیری کرد به گونه ای که زمام اختیار از کف برفت و حکمرانی شاه و درباریان برمردم تجدید گشت. با عنایت به این مهم و باتوجه به فقدان عدالت اجتماعی و عدم وقوع اصلاح درساختارهای طبقاتی جامعه، خوانین از فرصت سوءاستفاده کردند و با بهره گیری از ابزارهای زور و تطمیع به تحمیل خواسته های خود بر رعایا ادامه دادند :

« همان صدرمشروطه، ازآن اول مردم گرفتار خان ها بودند ... انتخابات می شود گفت که درطول مشروطیت آزاد نبوده است و خان ها جمع می کردند و رعیت ها را ، ارعاب می کردند رعیت ها را ، رعیت ها هم می آمدند رای به آنها می دادند .» (10)

این روند به گونه ای تداوم یافت که به تدریج مستبدان خود را انقلابی و مشروطه قلمداد نمودند تا پایه های حکومت استبداد خودرا تحکیم بخشند:

«درزمان مشروطیت مستبدین آمدند و مشروطه خواه شدند و مشروطه خواهان را کنارزدند .» (11)

« مشروطه ازهمان روز اول، عمل به آن نشد؛ قانون اساسی مشروطه از همان روز اول همین قانون اساسی که همه آن را قبول دارند به آن عمل نشد .»(12)

خاتمه: تمامی بیانات امام بیانگرآن است که آرمان های مشروطه خواهی به دلیل ناتوانی مشروطه طلبان در برقراری اصلاحات درساختار اجتماعی وقت ( که برارجحیت خوانین و درباریان برسایر طبقات استواربود ) وکارکرد نظام سیاسی ( که براستبداد سرشته بود ) پایمال گردید. ازاین رو، آسیب شناسی نهضت مشروطیت، ما را به ضرورت هوشیاری انقلابیون درعدم بازگشت زمام امور به دست صاحبان نظم پیشین رهنمون می سازد .

 پی نوشت ها :

1 – امام خمینی ، صحیفه نور ، جلد 15 ، ص 85 .

2 – همان ، جلد ، ص 68 .

3 – نیکی آرکدی ، ریشه های انقلاب ایران ، ص 156 .

4 – مارک ج ، گازیوروسکی ، سیاست خارجی آمریکا و شاه ، ص 369.

5 – امام خمینی ، صحیفه نور ، جلد 10 ، ص 68 .

6 – همان ، جلد 15 ، ص 137 .

7 – همان ، جلد 8 ، ص 15 .

8 – همان ، جلد 1 ، ص 170 .

9 – نیکی آرکدی ، همان ، ص 17 .

10 – امام خمینی ، صحیفه نور ، جلد 7 ، ص 50 .

11 – همان ، جلد 6 ، ص 162 .

12 – یرواند آبراهامیان ، ایران بین دوانقلاب ، ص 110 .

علی جان مرادی جو

بخش تاریخ تبیان


مطالب مرتبط:

آخوند خراسانی و مشروطیت

شیخ شهید و نهضت مشروطه

ثقة الاسلام شهید و مشروطیت