مثبت و منفیهاى گزارش جدید آمانو
در کش و قوسهاى تحولات خاورمیانه، مسئله هستهاى ایران، مسئله اى است که از نگاه کشورهاى غربى که به شدت درگیر این تحولات هستند، دور نمانده است. گزارش مدیرکل آژانس بین المللى انرژى اتمىبه شوراى حکام و موضع گیرىهاى جدید کشورهاى غربى در زمینه این مسئله به وضوح نشان مىدهد که مسئله ایران از دستور کار کشورهاى غربى خارج نشده است. .
متن زیر گفت و گو با دکتر حسام الدین واعظ زاده، استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر مسائل بین المللى است.
آقای دکتر همانطور که اطلاع دارید روز شنبه سومین گزارش یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین المللى انرژى اتمى در سال جاری به شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل ارائه شد. به نظر شما این گزارش حاوی چه نکات مهی است؟
گزارشهای آقاى آمانو ادامه همان روش آقای البرادعی است که نکات منفی و مثبت را با هم آورده است. گزارش اخیر ایشان را باید در دو محور بررسى و تحلیل کرد. یکى فعالیتها و پیشرفتهای صلح آمیز ایران در عرصه دستیابی به انرژی هستهای است، و دوم مطالبات آژانس و شورای امنیت. اما همچنان موارد منفی در بیانیه کل همکاریهای ایران با آژانس را تحت الشعاع قرار داده است در واقع محورها و عناوینى که ایشان در این گزارش به آنها اشاره کرده و درباره آنها بحث کرده است، عناوین و محورهایى است که در زمان آقاى البرادعى هم مطرح مىشد. البته نوع گزارش کم و بیش تفاوتهایى کرده، مثلا تقسیم بندى و جدا کردن مسائل فنى و مسائل ادعایى شوراى حکام و شوراى امنیت یکى از این تفاوتها است. اما این روش تغییری در محتوای بیانیه ایجاد نکرده است.
اما در مورد تعهداتى که ایران دارد، در جاى جاى این گزارش که شامل چهل و هشت بند است، در حدود نیمى از این بندها به این اشاره شده که ایران نسبت به تعهدات خود کوتاهى کرده است. البته در این گزارش به پیشرفتهاى ایران در فناورىهاى نوین از جمله غنى سازى لیزرى اشاره شده است. تایید این پیشرفتها نکته اى است که آژانس به آن اشاره کرده و مىتواند برداشت مثبتى باشد که آژانس از پیشرفتهاى ایران مطلع است.
اما این نکات مثبت در آن حد نیست که ما بتوانیم بگوییم این گزارش، گزارش مثبتى است. خواستهها و درخواستهایى که این گزارش از ایران دارد، متعدد است و اینها بعضا با مسائل و قطعنامههاى شوراى امنیت مخلوط شده و در جاى جاى این گزارش از شوراى امنیت نام برده شده که ایران به قطعنامههاى شوراى امنیت بى توجهى کرده است. درخواست تعلیق غنى سازى و تمام فعالیتهاى مرتبط به آن یکى از مواردى است که خیلى پررنگ در این گزارش در چندین جا تکرار شده که این نکته کم اهمیتی نیست. هنوز آژانس بین المللى انرژى اتمى از ایران درخواست مىکند که غنى سازى اورانیوم را تعلیق کند و این مسئله به طور پررنگ منعکس شده است. ضمن این که یکى از پشتوانههاى این ادعا، قطعنامههاى شوراى امنیت ذکر شده است که از ایران خواسته غنى سازى را به طور کامل تعلیق کند. به بیان دیگر در این گزارش به ادامه غنى سازى در ایران اشاره شده است که این قطعا نکته مثبتى براى ایران نیست.
این گزارش که شامل چهل و هشت بند است، در حدود نیمى از این بندها به این اشاره شده که ایران نسبت به تعهدات خود کوتاهى کرده است. البته در این گزارش به پیشرفتهاى ایران در فناورىهاى نوین از جمله غنى سازى لیزرى اشاره شده است. تایید این پیشرفتها نکته اى است که آژانس به آن اشاره کرده و مىتواند برداشت مثبتى باشد که آژانس از پیشرفتهاى ایران مطلع است.
همزمان با انتشار این گزارش، سوخت نیروگاه اتمى بوشهر از قلب راکتور این نیروگاه خارج شده است. عده اى علت این اقدام را تمهیدات ایمنى مىدانند. به نظر شما این گزارش مىتواند عامل خروج سوخت از قلب راکتور نیروگاه اتمى بوشهر باشد؟
در این گزارش در یک بند به این مسئله اشاره شده است که بایستى این سوخت از قلب راکتور خارج شود و این به اطلاع آژانس رسیده و آنها هم این را تایید کرده اند. با توجه به سخنان مقامات ایرانى و روس و هم چنین نظرات آژانس، به نظر مىرسد این اقدام بیشتر جنبه فنى دارد که آژانس هم در جریان است و بعد سیاسى ندارد هر چند برخی رسانههای غربی آن را نوعی مانع برای کند شدن و روند به نتیجه رسیدن پروژه بوشهر مطرح کرده اند. معمولا این مشکلات در زمان بهره بردارى از مراکز تولید انرژى که از سوخت اتمى استفاده مىکنند اتفاق مىافتد. این مورد هم براى ایران پیش آمده و روسیه متعهد است که آن را به نحو احسن حل کند و در راه اندازى نیروگاه اتمى بوشهر همکارى کامل را داشته باشد.
رویه برخورد غرب با مسئله هستهاى ایران به این صورت بوده است که ابتدا گزارش مدیرکل به شوراى حکام آژانس ارائه مىشود و قطعنامه شوراى حکام مبناى قطعنامه شوراى امنیت قرار مىگیرد. این گزارش پتانسیل آن را دارد که مبناى فشار و تحریم بیشتر ایران قرار گیرد؟
باید این مسئله را در دو سطح تحلیل کنیم. یک سطح در رابطه با خود فعالیتهاى آژانس بین المللى انرژى اتمى در ارتباط با این مسئله است و دیگرى سطح بین المللى یعنى مسائلى که در سطح بین المللى در حال حاضر در حال وقوع است و به نحوى با مسئله هستهاى ایران در ارتباط است و مىتواند بر آن تاثیر گذارد.
در رابطه با خود آژانس در این بیانیه همان طور که گفته شد بندهاى متعددى وجود دارد که اعلام مىکند ایران بر اساس قطعنامههاى شوراى امنیت به ویژه به توقف غنى سازى عمل نکرده، به تعلیق پروژههاى آب سنگین توجهى نشان نداده و به درخواستهاى آژانس توجه نکرده است. در بند شش این گزارش آمده است که ایران از اطلاع رسانى در مورد ابعاد نظامى فعالیتهاى نظامى خود، همچنان طفره رفته و این با نگرانى در بیانیه ذکر شده است. در این بیانیه آمده است که ایران از سال 2008 توجهى به این خواسته آژانس نکرده است. این نکات مثبت نیست. این که ما بگوییم بخش عمده این بیانیه نکات مثبتى دارد، به نظر نمىرسد نزدیک به واقعیت باشد. البته مىتوانیم تفسیر خوش بینانه اى براى خود داشته باشیم ولى تفسیر بدبینانه اى هم وجود دارد. ما باید ببینیم کسانی که این بیانیه را صادر کرده اند چه دیدگاهی دارند؟ آیا برداشت و تفسیر آنها نیز همانند برداشت و تفسیر رسمی ایران است؟
در این بیانیه آمده است که ایران از سال 2008 توجهى به این خواسته آژانس نکرده است. این نکات مثبت نیست. این که ما بگوییم بخش عمده این بیانیه نکات مثبتى دارد، به نظر نمىرسد نزدیک به واقعیت باشد. البته مىتوانیم تفسیر خوش بینانه اى براى خود داشته باشیم ولى تفسیر بدبینانه اى هم وجود دارد
ایران ضمن آنکه میبایست اصول برنامه هستهای و حقوق خود را بطور مستمر به جهانیان توضیح دهد باید به این واقعیت توجه داشت که اعضای بانفوذ در آژانس به دنبال پیگیری مسئله هستهای ایران هستند و میتوانند این مسئله را دوباره در شورای امنیت مطرح کنند. آنها هستند که میتوانند قطعنامه شورای امینت و تحریمهای بیشتر علیه ایران تصویب و اعمال کنند.
البته این که این تحریمها تا چه حد بر ایران تاثیر دارد بحث جداگانه اى است. اما باید دید برداشت آنها از این بیانیهها چیست؟ و در مرحله بعدی چه برنامه ای برای بازی در سطح بین المللی دارند. آیا آنها در مورد مشکلاتی که با مسئله هستهای ایران دارند مجاب شده اند؟ به نظر نمیرسد سیاستهای آمریکا و اروپا تغییری کرده باشد. اگر چه با تحولات جهان عرب آنها فضای مناسبی برای برخورد با ایران را در کوتاه مدت ندارند.
باید چنین سوال شود که چرا ممکن است غربیها از این بیانیه علیه ایران و برای فشارهای بیشتری به ایران استفاده نکنند؟ مگر چه اتفاقی میان ما و آنها رخ داده است؟ یکی از موارد مهمی که در بند 41 این بیانیه دیده میشود این است که ایران، برخلاف قطعنامه شورای امنیت، پروتکل الحاقی را اجرا نمی کند. این نکته منفی دیگری علیه ایران است که در این بیانیه آمده است.
تحولاتی که در چند هفته اخیر در خاورمیانه و جهان عرب رخ داده است چه تاثیری بر مسئله هستهای ایران گذاشته است؟
همانطور که اشاره شد تحولاتی که در حال حاضر در جهان عرب در حال وقوع است در کوتاه مدت میتواند باعث شود که مسئله هستهای ایران در سطح بین المللی کمتر مورد توجه قرار گیرد و به خاطر مشکلاتی که کشورهای غربی در رابطه با مدیریت و دخالت در بحرانهای جهان عرب دارند، موضوع ایران تا مدتی که تحولات به نتیجه قطعی نرسیده از سوی این کشورها و در رسانهها کمرنگتر مطرح شود. البته این پیش بینی هر چه زود هنگام است اما آینده تحولات جهان عرب اگر منجر به کاهش نفوذ آمریکا و روی کار آمدن دولتهای مستقل شود نه تنها نوعی و تحول در سیستم بین الملل اتفاق خواهد افتاد، بلکه چرخشی در خاورمیانه و در پرونده هستهای ایران بوجود خواهد آمد که به نفع ایران خواهد بود.
بخش سیاست تبیان
منبع:سایت دیپلماسی