تبیان، دستیار زندگی
گاهى گفته مى‏شود «روحانى هنگامى كه با لباس در میان مردم ظاهر مى‏شود از ابتدا یك امتیاز منفى همراه خود آورده‏است و این لباس مانند یك حجاب و مانع ارتباطى، قدرت نفوذ او را گرفته و تأثیر كلام او را كم مى‏كند. از این رو اگر لباسى همشكل با دیگران داشته باشد، مر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لباس طلبگي و شبهات (4)

اگر پيگير مقالات ما باشيد، مي دانيد که بحث ما پيرامون شبهاتي است که درباره لباس، مطرح مي شود و متاسفانه باعث ملبس نشده عده اي ازطلاب شده به طوري که برخي از آنان تا آخر، ملبس نمي‌شوند.

در جلسات گذشته به سه شبهه اشاره کرديم. اين بار به مساله «محدوديت» خواهيم پرداخت. عده اي مي‌گويند: اگر لباس بپوشيم، محدود مي‌شويم و اين محدوديت براي ما مشکل است. براي فرار از اين مشکل از ملبس شدن امتناع مي کنند.

حال جالب است بدانيم که منظور از اين محدوديت چيست؟ و اگر محدوديتي هست به چه قيمتي انجام مي‌شود؟ اين در حالي است که ما به خوبي مي‌دانيم که دستورات شرعي و تکاليف ديني به نوعي محدوديت هستند، اما سوال اينجاست که آيا هر محدوديتي بد است؟ آيا صحيح است براي فرار از محدوديت کارهايي انجام دهيم، که در انجام وظيفه ما کوتاهي شود.

نمونه‏هاى ديگرى از محدوديت نيز وجود دارد كه بيشتر موجب مصونيت طلبه مى‏شود. طلبه در انجام هر كارى آزاد نيست و نسبت به ساير مردم محدوديت رفتارى دارد و اين به جهت شأن طلبه، مناسبت او با دين و ديدگاه تودة مردم نسبت به اوست كه رفتار او را جهت شرعى مى‏شمارند

اساسا آيا به طور جدي و قطع، لباس براي انسان محدوديت مي‌آورد و تفسير صحيح از محدوديت ناپسند کدام است؟ اما شبهه از اين قرار است:

پوشيدن اين لباس موجب محدوديت مى‏شود، بلندى لباس دست و پاگير است و حركت انسان را كند مى‏كند، در سرما و گرما هم مشكل‏ساز است.

اولاً اين مقدار زحمت و محدوديتى كه براى اين لباس فرض شده در مقابل آن همه فوايدى كه در صفحات گذشته بيان گشت بسيار ناچيز است. براى رسيدن به آن بهره‏ها اين مقدار هزينه را بايد با جان و دل پرداخت. سزاوار نيست آسايش خود را به عنوان ملاك اصلى انتخاب‏ها و عمل‏ها در نظر بگيريم؛ زيرا دفاع از جبهة حق با راحت‏طلبى و تن‏آسايى امكان‏پذير نيست. و بايد بدانيم خداى شكور (قدرشناس) به تناسب رنج و تلاشى كه ما در راه حمايت از دين او متحمل مى‏شويم به ما پاداش مى‏دهد ولينصرن اللَّه من ينصره.[1]

ثانياً طبيعت انسان به گونه‏اى است كه با گذشت زمان به شرايط سخت خو مى‏گيرد و دشوارى شرايط بر اثر عادت قابل تحمل بلكه نامحسوس مى‏شود. تا پيش از نهضت رنسانس و حتى تا مدت‏ها پس از آن تقريباً همة اقوام و ملل، لباس بلند مى‏پوشيدند و هيچ كس هم احساس محدوديت و خفگى نمى‏كرد. موزه‏هاى لباس در كشورهاى اروپايى شاهد اين مدعا است. بانوان مسلمان، قرن‏ها است در محيط اجتماع، چادر به سر مى‏كنند و به راحتى حضور اسلامى خود را ادامه مى‏دهند و بر خلاف تصور برخى احساس زحمت نمى‏كنند بلكه تصور نداشتن چادر پيش چشم نامحرم لرزه بر اندامشان مى‏اندازد. اكنون نيز هزاران روحانى اين لباس مقدس را به تن دارند و همة فعاليت‏هاى اجتماعى خود را بدون احساس تنگنا انجام مى‏دهند. پس نبايد گمان كرد سختى اولية يك عمل تا ابد باقى مى‏ماند.

طلبه در به كار بردن واژه‏ها، سخن گفتن يا سكوت كردن، شركت يا غيبت در مجالس، نوع نشستن، برخاستن، راه رفتن، نگاه كردن، خنديدن، شوخى كردن، خشم، خريد كردن، حضور در فضاى خاص و عملكرد خود بسيار بايد دقيق باشد و به تبعات اين رفتارها توجه ويژه كند

نمونه‏هاى ديگرى از محدوديت نيز وجود دارد كه بيشتر موجب مصونيت طلبه مى‏شود. طلبه در انجام هر كارى آزاد نيست و نسبت به ساير مردم محدوديت رفتارى دارد و اين به جهت شأن طلبه، مناسبت او با دين و ديدگاه تودة مردم نسبت به اوست كه رفتار او را جهت شرعى مى‏شمارند.

طلبه در به كار بردن واژه‏ها، سخن گفتن يا سكوت كردن، شركت يا غيبت در مجالس، نوع نشستن، برخاستن، راه رفتن، نگاه كردن، خنديدن، شوخى كردن، خشم، خريد كردن، حضور در فضاى خاص و عملكرد خود بسيار بايد دقيق باشد و به تبعات اين رفتارها توجه ويژه كند. بازتاب نهايى عملكرد طلبه چه بسا موجب «پيدايش سنت يا بدعتى» در اجتماع شود كه مسئوليت آن مستقيماً بر عهدة طلبه است. در اين زمينه در آينده سخنى خواهيم داشت.

--------------------------------------------------------------------------------

منبع:

[1]. حج، 40

برگرفته از کتاب «لباس روحانيت چرا ها و بايدها» - محمد عالم زاده نوري

تهيه: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان