زن و مرد؛ دوشادوش هم
تورقی بر كارنامه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بهترین اسوه و الگو برای تعالی یافتن می باشد. در این مقاله کارنامه پیامبر مهر و عطوفت را تورقی می کنیم و با عطوفت ها و منش های ایشان بیشتر آشنا می شویم.
ارزش گفتگوی علمی
پیامبر خدا (ص) روزی وارد مسجد شد و مشاهده فرمود : دو جلسه تشكیل شده است . یكی جلسه علم و دانش است ، كه در آن از معارف اسلامی بحث می شود و دیگری جلسه دعا و مناجات است ، كه در آن خدا را می خوانند و دعا می كنند .
پیغمبر اکرم(ص) فرمود : این هر دو جلسه خوب است و هر دو را دوست دارم . آن عده دعا می كنند و این عده راه دانش می پویند و به بی سوادان ، آگاهی و آموزش می دهند ، ولی من این گروه دوم را بر گروه اول كه صرفاً به دعا و مناجات مشغولند ترجیح می دهم ؛ زیرا من خود از جانب خداوند برای تعلیم و آموزش برانگیخته شده ام . آنگاه رسول گرامی اسلام به گروه تعلیم دهندگان پیوست و با آنان در مجلس علم نشست .1
اعراض و بایكوت
سیره پیامبر اسلام طبق دستور قرآن این بود كه در مواردى اعراض مىكرد و افراد یا گروهها یا مجالس را به اصطلاح بایكوت مىكرد و در جامعه آنان را تحقیر و منزوى مىنمود و در روایات نیز این مسئله بسیار به چشم مىخورد.
در آیه 68 سوره انعام مىخوانیم: هرگاه كسانى را دیدى كه در آیات ما (به قصد تخطئه نه فهم حقیقت) كنجكاوى و گفتگو دارند، از آنان روى برگردان «فاعرض عنهم» تا مسیر سخن عوض و وارد بحث دیگرى شوند. نظیر این آیه را در سوره نساء آیه 140 نیز مىخوانیم: كه اگر شنیدید آیات خداوند مورد كفر و استهزاء قرار گرفته است با آنان ننشینید تا در موضوع دیگرى بحث كنند.
به هر حال اعراض از بدىها و مبارزه منفى با زشتكاران یكى از شیوههاى نهى از منكر و نشانه غیرت و تعهد و دلسوزى مكتبى است. انسان نباید در جامعه فاسد هضم شود بلكه باید جامعه را عوض كند و اگر نتوانست، با خروج از مجلس یا هجرت از منطقه، كار باطل را محكوم كند. در حدیث مىخوانیم نشستن با اشرار سبب سوءظن به خوبان مىشود.
نمونه دیگر بایكوت را در آیه 4 سوره نور مىخوانیم كه كسانى كه نسبت زنا به زنان پاكدامن و شوهردار مىدهند و چهار شاهد نمىآورند، پس هشتاد تازیانه به آنان بزنید و گواهى آنان را هرگز نپذیرید «لا تقبلوا لهم شهادةً ابداً» از اعتبار انداختن گواهى افراد نوعى بایكوت و به انزوا كشاندن است.
سیره پیامبر در برخورد با كفار عادى
سیره حضرت با اینگونه افراد مدارا بود. قرآن به حضرت دستور داد كه اگر مشركى از تو امان و پناه خواست، به او پناه بده تا كلام خدا را بشنود. سپس او را به مكان امنش برسان. چرا كه آنان گروهى ناآگاهند. (و شاید با شنیدن آیات و دیدن محبت هدایت شوند .3
مکتبی که منطق دارد، عجله برای آن معنا ندارد!
آرى، اسلام دین رأفت و آزادى و طرفدار ایمانى است كه بر اساس فكر و تدبر و انتخاب و مهلت باشد، نه ایمانى بر اساس ترس و اجبار، حتى در شرائط جنگى به كافر فرصت تحقیق مىدهد. زیرا انحراف بعضى بخاطر عدم تبلیغ ماست، نه كینه و لجاجت آنان. آرى، اسلام راه فكر و تحقیق را حتى روى افراد مهدورالدم كه احتمال هدایتشان مىرود باز كرده است. مكتبى كه منطق دارد ، عجله ندارد.
پیامبر عنصری برای حفظ بشریّت
آرى، اگر روزى كافران وجود پیامبر را مانع آزادىهاى منحرفانه خود مىپنداشتند، در عوض زمانى فرا رسید كه وجود پیامبر مانع نزول عذاب و قهر الهى بر امت مىشد. «و ما كان اللّه لیعذبهم و انت فیهم»4
اگر روزى مشركان مكه راه را بر پیامبر بستند و در صلح نامه حاضر نشدند كه نام محمد به عنوان رسول اللّه نوشته شود، در عوض خدا آیه «محمّد رسول اللّه» 5 را كه براى همیشه در تاریخ ماندگار شد.
سیره پیامبر با افراد نادم و پشیمان
قرآن در آیه 159 سوره آل عمران مىفرماید: «فَبَِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِینَ ؛ (اى رسول ما!) به خاطر رحمتى از جانب خدا (كه شامل حال تو شده،) با مردم مهربان گشتهاى و اگر خشن و سنگدل بودى، (مردم) از دور تو پراكنده مىشدند. پس از (تقصیر) آنان درگذر و براى آنها طلب آمرزش كن و در امور با آنان مشورت نما، پس هنگامى كه تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خداوند توكّل كن. براستى كه خداوند توكّل كنندگان را دوست مىدارد.»
كسانى كه شكست مسلمین در جنگ احد را به خاطر فرار خود دانستند و در آتش افسوس مىسوختند، اطراف پیامبر را گرفته عذرخواهى مىنمودند. فرمان آمد كه:
1- نسبت به ظلمى كه به تو كردهاند، عفو كن : «فاعف عنهم»
2- براى گناهى كه نسبت به خدا مرتكب شدهاند ، طلب آمرزش كن: «واستغفر لهم».
3- با اینكه مشورت با آنان در جنگ احد به شكست انجامید ولى این قبیل موارد تو را از اصل مشورت با آنان و فوائد آن باز ندارد : «و شاورهم فى الامر»
برکات نهفته در مشورت چیست؟
الف) تفقد و دلجویى از نیروها
ب) شكوفایى استعدادها
ج) شناسایى دوستان از دشمنان
د) گزینش بهترین نظریه
ه) ایجاد محبت و علاقه
و) دورى از خودرأیى
ز) درس عملى به دیگران
ح) كم شدن حسودان به هنگام موفقیت (آرى، اگر بعد از مشورت به موفقیت رسیدیم چون دیگران موفقیت ما را نتیجه فكر و مشورت خودشان مىدانند ، به ما حسد نمىورزند.)
ط) زیاد شدن غمخوار به هنگام شكست (آرى، اگر بعد از مشورت شكست خوردیم، چون دیگران شكست ما را نتیجه مشورت با خودشان مىدانند غمخوار و همدرد ما مىشوند.)
ناگفته نماند كه مشورت منافاتى با حاكمیت واحد و قاطعیت و توكل ندارد و لذا در كنار مشورت فرمان آمد تصمیم با توست و باید بر خدا توكل كنى.
نکات درخشان دیگر در کارنامه رسول عشق و محبت
پیامبر شرك را به توحید تبدیل كرد، ننگ بودن دختر را به عزّت بدل كرد و براى زن حق مالكیت و انتخاب همسر وارث و تحصیل و شركت در حج و جمعه و جماعت و رسیدن به كمالات علمى و معنوى و فرهنگى و اقتصادى و سیاسى را پذیرفت.
قرآن آنجا كه سخن از اولوا الالباب و خردمندان مىكند و مىفرماید: «خردمندان در آفرینش آسمانها و زمین تفكر مىكنند و ایمان مىآورند و با خداى خود گفتگوها و دعاهایى دارند» در پایان مىفرماید: خداوند دعاى این خردمندان را مستجاب مىكند و مىفرماید من عمل شما را ضایع نمىكنم، خواه مرد، خواه زن، كه همه از یكدیگرید.
آرى، زنى كه در جاهلیت هیچ حقى نداشت، در قرآن مجید جزو اولوالالباب گشت.6
اگر در آیه 33 احزاب، به زنان پیامبر مىفرماید: در خانه قرار گیرید، ناگفته پیداست كه مراد از در خانه ماندن، عقب ماندن نیست، زیرا در آیه 34 مىفرماید: آنچه از آیات و حكمت الهى در خانههایتان نازل شده تلاوت كنید. یعنى قرار گرفتن در خانه با دانشمند شدن منافاتى ندارد، و در این بین مىفرماید: به هنگام خروج از منزل تبرّج نداشته باشید. تبرّج از برج است و به ساختمانهاى برجسته گفته مىشود و تبرج یعنى «خودنمایى كردن». همانگونه كه ساختمانهاى بلند خودنمایى دارند. بنابراین نظر اسلام آن است كه زن، دانشمند و حكیم باشد. ولى تبرّج و جلوه گرى نداشته باشد و در آیه 35 مىفرماید: زنان و مردان دوش به دوش هم مىتوانند در كمالات معنوى پیش روند و آمرزش و پاداش گرانقدر الهى را دریافت كنند.
فرآوری : زهرا اجلال
گروه دین تبیان
پی نوشت ها :
1) بحارالانوار، ج 1، ص 206.
2) سوره آل عمران، آیات 190 - 195.
3) سوره توبه، آیه 6.
4) سوره انفال، آیه 33.
5) سوره فتح، آیه 29.
6) سوره آل عمران، آیات 190 - 195.
منابع :
سیره پیامبر اکرم (ص). محسن قرائتی