تبیان، دستیار زندگی
بررسی رمان شبانه ها ایشی گورو توسط علی رضا کیوانی نژاد(مترجم کتاب)، رضا نجفی، جواد جزینی و کوروش اسدی ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شبانه ها و نویسندگان ایرانی

شبانه ها و نویسندگان ایرانی

بررسی رمان "شبانه ها" ایشی گورو توسط علی رضا کیوانی نژاد(مترجم کتاب)، رضا نجفی، جواد جزینی و کوروش اسدی

علی‌رضا کیوانی‌نژاد:

پایان پنج داستان این کتاب باز نیست بلکه نویسنده در سطور مختلف داستان به نوعی تکلیف مخاطب را با داستانش مشخص می‌کند.ایشی‌گورو تغییر فکر خود و مخاطب را در لابه‌لای داستان بارها ذکر می‌کند به‌طوری‌ که افراد مختلف از یک داستانش برداشت‌های متفاوتی ندارند.

ایشی گورو نویسنده‌‌ای است که اواسط دهه‌ی 70 با «بازمانده‌ی روز» و شخصیت خاص آن خدمتکار عصا قورت داده‌اش معروف شد.ایشی‌گورو در ناکازاکی متولد شد  اما هرگز به زبان ژاپنی علاقه نشان نداد و تمام کتاب‌هایش از جمله «هرگز رهایم مکن»، فیلمنامه‌ی «کنتس سفید» ، «منظره‌ی پریده‌رنگ تپه‌ها» و «وقتی یتیم بودیم» هنرمندی‌اش را در زبان انگلیسی نشان داد.

در سال 2009 ایشی‌گورو تصمیم می‌گیرد تا مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاهش را به چاپ برساند و این داستان‌هایی است که حول‌وحوش تاریخ موسیقی غرب و آدم‌های مهم آن اتفاق می‌افتد. به گفته‌ی وی، موسیقی و دانستن نت‌های آن تمرینی برای نوشتن او به حساب می‌آمد به‌طوری که ناشران انگلیسی این مساله را درک کردند و داستان‌هایش را به چاپ رساندند.

تنها دغدغه‌ی ایشی‌گورو جوان‌ها هستند و معتقد است که آن‌ها بیشتر سراغ داستان‌های عاشقانه و عامه‌پسند می‌روند تا داستان‌های به قول خودش عمیق!

یکی از خصوصیات بارز در نگارش ایشی‌گورو شروع داستان‌ها از جزئیات است، او در هنگام نوشتن به دلیل توجه زیاد به جزئیات ماه‌ها نوشتنش به تاخیر می‌افتد.

انتخاب مکان و زمان برای تعریف داستان او خاص  است؛ او، تا به قطعیت کامل نرسد، سراغ نوشتن هیچ جمله‌ای نمی‌رود. در نوشتن قالب‌های متفاوتی دارد، در یک کتاب نگارش فخیم دارد و در یک کتاب عامیانه و ساده. در قید و بند قالب نیست و در هر قالبی به راحتی جای می‌گیرد.

به گفته‌ی ایشی گورو، موسیقی و دانستن نت‌های آن تمرینی برای نوشتن او به حساب می‌آمد به‌طوری که ناشران انگلیسی این مساله را درک کردند و داستان‌هایش را به چاپ رساندند.

رضا نجفی:

چون ادبیات انگلیسی گرایشی جهان‌گرا دارد، نویسندگان دیگر نیز به این زبان می‌نویسند.

ایشی‌گورو با آنکه انگلیسی نیست، به انگلیسی می‌نویسد و مهاجر بودن در آثارش تاثیرگذار است. نوستالژی در این رمان او به همین دلیل پررنگ است و در شبانه‌ها به گفته خودش نشان دادن زمان و مکان را سخت‌ترین کار دانسته است.

در این کتاب به نوعی تاریخ موسیقی پاپ را شاهدیم و البته در آثار بسیاری از نویسندگان پست‌مدرن ما تاثیر موسیقی را می‌بینیم؛ ضمن آنکه اغلب داستان‌های این کتاب در شب رخ می‌دهند، یا بخش تعیین‌کننده‌ای از وقایع آن‌ها در شب اتفاق می‌افتد.

جامعه صنعتی و فروپاشی انسانی و مشکلات جامعه مدرن در بخش دیگری از این کتاب نقش روشنی یافته و آدم‌ها نیز در اغلب داستان‌های آن تکرار می‌شوند. این نکته هم قابل ذکر است که تاثیرگیری این نویسنده از ادبیات آمریکایی بیش از ادبیات انگلیسی است؛ چرا که در ادبیات انگلیسی وجه تخیلی پررنگ‌تر است.

«بازمانده روز» این نویسنده جایزه بوکر را از آن خود کرده، درحالی که فیلم معروفی نیز براساس آن ساخته شده و «هرگز رهایم مکن» نیز نام رمانی از اوست که از روی آن نیز فیلمی تولید شده است.

جواد جزینی:

ایشی‌گورو از دانشگاه‌های نویسندگی تجارب خود را آغاز کرده است و غیر از یک اثر او، همه آثارش در ایران ترجمه شده‌اند و سرعت این ترجمه‌ها نیز به نسبت ترجمه آثار در سال 40 و 50 که در هر دهه یک یا دو اثر بوده، بسیار بیشتر شده است.

در آثار ایشی‌گورو از آداب و سنن و فرهنگ زادگاهش اثری نمی‌بینیم و او هرگز به زبان مادری خودش اثری تولید نکرده است، بلکه بهتر است بگوییم به زبان نامادری نوشته است. او در اغلب رمان‌هایش دست به تجربه‌های تازه می‌زند. آرزوهای تحقق نیافته او دراین رمان‌ها خود می‌نمایند، برخلاف آثار جومپالاهیری و ‌خالد حسینی و برخی دیگر که آثارشان مملو از عناصر کشور خودشان است.

وقتی نویسنده‌ای شرقی وارد جهان مدرن می‌شود، طبیعتا ما چالش فرهنگی را در آثارش مشاهده می‌کنیم، ولی برای ایشی‌گورور گویی این چالش حل شده است و اتفاقا شاید چالش او با فرهنگ مقصد را بیابیم و از این حیث دل‌مشغولی‌هایی در آثار او دیده می‌شود. داستان‌های او نیز بلندتر از داستان‌هایی اند که ما در آستانه قرن بیستم انتظار داریم.

جهان ایشی‌گورو درباره غرب جهان گسترده‌ای نیست و از بازنمایی زندگی امروزی غرب ناتوان مانده است. نمی‌توان گفت که هر اشاره یا اعتراض گذرای یک نویسنده با صنعتی شدن یا مشکلات خانوادگی و در مجموع با نقد جامعه مدرن نسبتی دارد.

این مجموعه نشان می‌دهد که ایشی‌گورور هنوز یک رمان‌نویس است، البته رمان‌نویس موفقی که دارد در عرصه داستان کوتاه بخت‌آزمایی می‌کند.

کوروش اسدی:

به نظر می‌رسد ایشی‌گورو هر داستان‌ این کتاب را می‌توانست به یک رمان مستقل تبدیل کند زیرا هر داستان تکه‌ای از یک کل است.

برخی از این داستان‌ها که کوتاه هم نبود می‌توانست به عنوان رمان در اختیار مخاطب قرار گیرد زیرا داستان کوتاه 40 صفحه‌ای نیست در صورتی‌که کوتاه‌ترین داستان نویسنده‌ی کتاب 38 صفحه است.

آدم‌های درگیرموسیقی و بحران‌هایی که این هنر به زندگی افراد وارد می‌کند، کل داستان‌ها را تشکیل می‌دهد. او شخصیت‌های معروف تاریخ موسیقی غرب را لابه‌لای شخصیت‌های داستان‌هایش قرار می‌دهد و هر طور که دلش می‌خواهد با این شخصیت‌های معروف تاریخ موسیقی رفتار می‌‌کند تا بتواند در نهایت داستان خودش را تعریف کند. نوع نگارش ایشی‌گورو دایره‌ای است به‌طوری که مخاطب را در یک جریان محدود می‌چرخاند و از ورود عناصر جدید جلوگیری می‌کند.

پایان‌ داستان‌ها ملایم است اما مخاطب با نتیجه‌‌گیری خاص روبه‌رو نشده است.نویسنده‌ی کتاب «شبانه‌ها» در این مجموعه داستان دست از سر انگلستان همیشه بارانی برداشته و داستان‌هایش را در کافه‌ها و خیابان‌های شلوغ ونیز، نیویورک، کالیفرنیا و لس‌آنجلس تعریف می‌کند. همه داستان‌های این کتاب پر است از سر و کله زدن یا فقط اسم بردن خواننده‌ها و آهنگسازهای معروف موسیقی غرب البته نباید از این نکته گذر کرد که  رد پای تاریخ معاصر موسیقی در تک‌تک داستان‌های این مجموعه پررنگ است.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: خبرگزاری مهر، خبرگزاری کتاب ایران