تبیان، دستیار زندگی
این مجموعه دربردارنده نكته‌ها و اشاره‌های دقیق و روشنگرانه‌ای درباره شعر حافظ است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کیمیای هستی در شعر حافظ

این کیمیای هستی


«این كیمیای هستی» مجموعه مقالات و یادداشت‌های پراكنده دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی است. این مجموعه دربردارنده نكته‌ها و اشاره‌های دقیق و روشنگرانه‌ای درباره شعر حافظ است كه هر علاقه‌مند زبان و ادبیات فارسی، برای فهم درست‌تر و باریك بینانه‌تر سخن حافظ، از دیدن و خواندن آن بی‌نیاز نیست.

كتاب «این كیمیای هستی» كه ولی‌الله درودیان آن را گردآوری كرده است و در كتابی یكدست به خوانندگان و دوستداران غزل حافظ عرضه داشته است.

در این كتاب، پس از نوشته كوتاه و خواندنی گردآورنده، یادداشت‌ها و مقالات در دو بخش تدوین شده است. در بخش مقالات، خواننده نخست جستار «حافظ و بیدل» را می‌بیند. دكتر شفیعی كدكنی در ابتدای سخن خود اشاره می‌كند كه در قرن دوازدهم هجری، شاعران سبك بازگشت، در ایران شیوه‌ای از سخنوری را پدید آوردند كه با سنت‌های ادبی دیگر سرزمین‌های قلمرو شعر دری تفاوت داشت، در حالی كه در بیرون از مرزهای ایران، سیر تاریخی و طبیعی سبك هندی ادامه پیدا می‌كرد.

این مجموعه دربردارنده نكته‌ها و اشاره‌های دقیق و روشنگرانه‌ای درباره شعر حافظ است كه هر علاقه‌مند زبان و ادبیات فارسی، برای فهم درست‌تر و باریك بینانه‌تر سخن حافظ، از دیدن و خواندن آن بی‌نیاز نیست

سپس از «بیدل دهلوی» یاد می‌كند و او را «یكی از شگفتی‌های قلمرو خلاقیت زبان شعر فارسی» می‌خواند و می‌نویسد كه «سكوت و ناسپاسی و حق ناشناسی ما ایرانیان در برابر عظمت و نبوغ شعری او، به هیچ وجه از اهمیت حقیقی مقام بیدل در تاریخ ادبیات و زبان ملل آسیای میانه و آسیای غربی نمی‌كاهد و نمی‌تواند حضور آشكار او را در حافظه جمعی این اقوام پرده‌پوشی كند.»

كدكنی پس از آن، نكته‌هایی را درباره محیط ادبی ماوراء النهر در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم متذكر می‌شود و به نفوذ گسترده شعر بیدل در آن سرزمین می‌پردازد. از سویی دیگر نفوذ شعر حافظ در زندگی مردم آنجا نیز تا بدان اندازه است كه دیوان حافظ متن درسی مكتب خانه‌های آن سامان بوده است و كودكان خواندن را با شعر حافظ آغاز می‌كرده‌اند.

ناآشنایی ما با شعر و طرز سخن بیدل نیز، به تصور كدكنی، از آن سبب است كه ایرانیان با سنت ادبی رایج در ماوراء النهر بیگانه شده‌اند و در میان این دو سنت ادبی، گسستی پدید آمده است.

مقاله یاد شده در حقیقت مروری است بر زمینه‌های ذوقی و ادبی ماوراء النهر در قرن نوزدهم و تاكید بر مساله اهمیت مقام بیدل و حافظ در زندگی مردم آن سامان.

«عامل موسیقایی در تكامل جمال‌شناسی شعر حافظ»، عنوان مقاله دیگری از كتاب است. شفیعی كدكنی برای آغاز بحث پایه‌ای خود، ابتدا به اختلاف ضبط بیت‌های حافظ در چاپ‌های گوناگون دیوان او توجه می‌دهد و می‌نویسد كه امروز بر همه دوستداران جدی حافظ، كه مباحث مربوط به اختلاف نسخه‌ها را تا حدی تعقیب كرده‌اند، روشن است كه وی در سراسر حیات ادبی خویش پیوسته سرگرم پرداخت و تكامل بخشیدن به جوانب گوناگون هنر خویش بوده است» پیداست كه آن تغییرات سبب اختلاف ضبط تركیبات و مصراع‌ها و بیت‌های شعر او شده است.

پرسش اصلی كه شفیعی كدكنی در این مقاله مطرح می‌كند این است كه آیا می‌توان تلقی حافظ از هنر شعر را در دوره‌های زندگی ادبی او شناسایی و دسته‌بندی كرد؟

پرسش اصلی كه شفیعی كدكنی در این مقاله مطرح می‌كند این است كه آیا می‌توان تلقی حافظ از هنر شعر را در دوره‌های زندگی ادبی او شناسایی و دسته‌بندی كرد؟

كدكنی می‌نویسد: «اگر این كار عملی شود، حداقل سودی كه از آن حاصل می‌شود، پاسخ دادن به این نكته است كه به هنگام خواندن شعر حافظ، ترجیح گروهی از نسخه‌ها را بر گروهی دیگر، بر اساس تكامل مبانی جمال‌شناسی شعر او، توجیه كنیم و نه صرفا قدمت چند سال كتابت نسخه‌ای از دیوان او».

شفیعی در ادامه جستارش به بررسی «تكامل مبانی موسیقایی شعر حافظ» می‌پردازد و شیفتگی و دلبستگی حافظ به موسیقی كلمات را عامل تكامل هنری او بر می‌شمارد.

مقاله دیگر، چاپ دوباره یادداشت مفصلی از دكتر شفیعی كدكنی در كتاب دیگر او تصحیح «اسرار التوحید» است. در آن نوشته، كدكنی به یكی از رسوم اهل خانقاه اشاره می‌كند كه در شعر حافظ از آن به «خرقه سوزی» تعبیر شده است.

مقاله «خرقه و خرقه‌سوزی» نه تنها خواننده را با یكی از تعبیرات شعر حافظ آشنا می‌كند، بلكه به شناخت او از آیینی كه در میان متصوفه رایج بوده است، یاری می‌رساند. از این راه خواننده گوشه‌ای از فرهنگ گذشته را نیز درمی‌یابد.

مصراع مشهور حافظ «بشوی اوراق اگر همدرس مایی» زمینه جست‌وجوی دیگر دكتر كدكنی برای یافتن معنای كنایی آن مصرع و پیشینه كاربرد چنین تعبیری در ادبیات پیش از حافظ است. كدكنی می‌نویسد كه شستن اوراق درس، نزد صوفیه، در آغاز امری شخصی بوده است؛ اما بعدها تبدیل با شیوه ای برای مبارزه با اندیشه‌های فلسفی شده است.

نكته‌بینی كدكنی و یافتن معنای درست اشاره‌هایی كه در شعر حافظ یا سرگذشت او آمده است، به آنجا می‌رسد كه درباره سخن گردآورنده دیوان او، به كندوكاو بپردازد و حاصل یافته‌هایش را در جستار كوتاه «درباره شهید بودن حافظ» عرضه كند. این اصطلاح (شهید) در مقدمه كهن دیوان حافظ به كار رفته است.

شفیعی در ادامه جستارش به بررسی «تكامل مبانی موسیقایی شعر حافظ» می‌پردازد و شیفتگی و دلبستگی حافظ به موسیقی كلمات را عامل تكامل هنری او بر می‌شمارد

نكته دیگری كه توجه دكتر كدكنی را برانگیخته، «طنز حافظ» است. او لحن طنزآمیز حافظ را یكی از برجسته‌ترین ویژگی‌های شعر او دانسته است.

از دید كدكنی، طنز عبارت است از «تصویر هنری اجتماع نقیضین و ضدین». از دید او در مركزتمامی طنزهای ادبی، نوعی از اجتماع «نقیضین یا ضدین» دیده می‌شود. با این نگرش است كه او به بررسی طنز حافظ می‌پردازد و جلوه دیگری از هنر شاعری حافظ را نمایان می‌سازد.

«در ترجمه ناپذیری شعر» عنوان آخرین جستار بخش مقالات كتابی است كه ولی‌الله درودیان از مقالات و یادداشت‌های دكتر شفیعی كدكنی درباره حافظ گردآوری كرده است. كدكنی بر این نكته پافشاری می‌كند كه شعر ترجمه‌ناپذیر است و نمی‌توان همه لذت‌های شعر را به خواننده‌ای منتقل كرد كه با زبان شاعر بیگانه است. او برای توضیح سخن خود به بیت‌هایی از حافظ استناد می‌كند.

بخش مفصلی از كتاب «این كیمیای هستی» (از صفحه 137 تا صفحه ی 379 ) كه بر اساس ترتیب حروف الفبایی تنظیم شده است، یادداشت‌های دكتر شفیعی كدكنی درباره كلمات و تعبیرات و اشارات دیوان حافظ است.

كلماتی همانند آذار، افگار، تعویذ، خرابات، دژم، شطح، طیلسان، قلندر و بسیاری واژه‌های دیگر، اغلب با دقتی موشكافانه معنا و بررسی شده‌اند. به همین گونه است اصطلاحاتی مانند خلیفه نشان، دیر مغان، زلف و كفر، سماع كردن، كاغذین پیراهن و نمونه‌های فراوان دیگر.

می‌توان این بخش را فرهنگی از واژگان و تعبیرات دیوان حافظ دانست كه بسیاری از خوانندگان شعر او را متوجه نكته‌های ظریف و پوشیده شعر این شاعر می‌كند و برای خوانندگان متخصص و آشناتر با شعر حافظ نیز بستری فراهم می‌سازد تا به جست‌وجویی افزون‌تر در منابع دیگر بپردازند. آن یادداشت‌ها همراه با نقل پاره‌هایی كوچك از متن‌های دیگر ادبی است. از این راه خواننده با سابقه و پیشینه كاربرد بسیاری از واژگان شعر حافظ هم آشنا می‌شود.

نكته دیگری كه توجه دكتر كدكنی را برانگیخته، «طنز حافظ» است. او لحن طنزآمیز حافظ را یكی از برجسته‌ترین ویژگی‌های شعر او دانسته است

مثلا آنجایی كه كدكنی درباره اصطلاح «اسب‌سوار خوار ابلق» می‌پردازد (صفحه 148) به شعر سنایی نیز اشاره می‌كند و موضوع «استقبال حافظ از غزل سنایی» را هم پیش می‌كشد. یا آنجایی كه از تعبیر «باد استغنا» یاد می‌كند به متنی تاریخی ارجاع می‌دهد و این تعبیر را در شعر عطار نیز پی می‌گیرد. درودیان ماخذ دقیق هر كدام از یادداشت‌های كوتاه این بخش (و نیز مقالات) را آورده است.

بخش دیگری كه گردآورنده به كتاب افزوده است ترجمه كدكنی از شعرهای عربی حافظ است. این ترجمه‌ها، پیش‌تر، در انتهای دیوان حافظ به تصحیح هوشنگ ابتهاج (سایه) نیزآمده است. نكته درخور یادآوری این است كه كدكنی نه تنها بیت یا مصراع عربی حافظ را به نثر فارسی برگردانده است، بلكه ترجمه منظوم آنها را نیز آورده است.

برای نمونه، مصراع مشهور سرآغاز دیوان حافظ: «الا یا ایها الساقی...» را این گونه به نظم كشیده است: «به گردش آر جامی را و ما را ده تو ای ساقی». این نیز نمونه‌ای دیگر از هنر سخنوری كم‌مانند دكتر شفیعی كدكنی است.

نمایه‌های كتاب نیز شامل فهرست الفبایی بیت‌ها و فهرست كتاب‌ها، نشریات و اشخاص است. در پایان نیز نام كتاب‌هایی آمده است كه گردآورنده برای تهیه مقالات و یادداشت‌های مجموعه‌اش، از آنها استفاده كرده است.

بازچاپ كتاب «این كیمیای هستی؛ مجموعه مقاله‌ها و یادداشت‌های استاد دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی درباره حافظ» به كوشش ولی‌الله درودیان، به دستیاری انتشارات آیدین در تبریز چاپ و منتشر شده است.

این كتاب با شمارگان 2000 نسخه و به بهای 8000 تومان در اختیار دوستداران شعر حافظ و ادبیات كلاسیك فارسی قرار گرفته است.

بخش کتاب‌خوانی تبیان


منبع: خبرگزاری کتاب ایران