تبیان، دستیار زندگی
من هفته ای یکبار بچه ها را خودم از خواب بیدار می کنم و دستی به سرشان می کشم و از رختخواب شان بلند می کنم. من عادت دارم که فرزندانم را در آغوش بگیرم و آنها را ببوسم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مریم طالبی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عشق ، راز خانواده موفق

مصاحبه اختصاصی تبیان با آقای شجاعی مهر (2)

شجاعی مهر

تبیان: سریال هایی که از صدا و سیما پخش می شود عمده ی بخش هیجانی سریال که مخاطب را می خواهد جذب کند به دعوا و اختلاف و سر و صدا و کنکاش در محیط خانواده می پردازد.به نظر شما این موضوع در روابط افراد خانواده اثر گذار نیست؟

تلویزیون یک معلم پنهان است. در این زمینه کارگردان ها و تهیه کنندگان قطعاً باید پاسخگو باشند اما برای اینکه بخواهند یک مشکل را در یک خانواده به تصویر بکشند تا راه حل آن را هم آموزش بدهند نشان دادن بخشی از این ها اجتناب ناپذیر است.

اما برآیند همه ی اینها شاید همین اثری را که شما می گویید داشته باشد ،یعنی دعوا را بکند یک چیز خیلی عادی و معمولی و کم کم جزئی از فرهنگ خانواده بشود و خانواده ها هم به این رفتارها عادت و از آن الگوبرداری کنند و به طور ناخودآگاه این کشمکش و دعوا و عصبیت جریان جاری زندگی افراد شود.

ما در بیان بعضی عبارات و حالت های که حاکی از عشق و دوست داشتن است با محدودیت هایی روبه روهستیم اما به نظرم باید عشق و محبت و دوست داشتن را در یک خانواده ی موفق به تصویر کشید و نشان داد.

شجاعی مهر

من همیشه می گویم که وقتی آدم یک کار خوبی می کند آن را باید صدای بلند فریاد بزند تا دیگران به کار خوب کردن تشویق شوند ، طبیعی است خوبی ها و زیبایی ها را باید با صدای بلند گفت تا دیگران بشنوند و ببینند و اینکه رفتار محبت آمیز و احترام متقابل افراد به همدیگر را که چقدر می تواند زندگی را استوار تر کند.

تبیان: بخش هایی از لایه های پنهان یک زندگی زناشویی که اتفاقاً در استحکام کانون خانواده و به ثمر نشستن آن نقش حیاتی دارند به دلیل نگاه سنتی جامعه ی ما امکان اکران عمومی و آموزش علنی را ندارد و یک سری محدودیت هایی داریم.

شما برای رعایت آن حدود و همچنین آموزش این مطالب در مجله ی خانواده ی سبز چه راهکاری پیدا کردید؟

ما هم با تمام این محدودیت ها و محرومیت ها داریم این حرف ها را می زنیم.

من یادم می آید که  یک زمانی تیراژ مجله ی ما به حدود ششصد هزار نسخه رسیده بود واین محدودیت ها و محرومیت ها آن چنان دست و پای ما را بست که هیچ جذابیتی دیگر برایمان باقی نمانده چون کارکرد مجله با تلویزیون و سایت کاملاً فرق می کند.

تاریخ، پیشینه و هویت ما عوامل افتخار و شکل دهنده ی شخصیت اجتماعی ما هستند و ما چون درمعرفی این هویت ضعیف عمل کرده ایم متاسفانه جامعه و خصوصاً جوانان مان را دچار بی هویتی کردیم.

به نظر من در این عرصه ی، رقابت نابرابر است ، این که شبکه های تلویزیونی دارند بهترین سریال ها و مستندها را پخش می کنند و خیلی محدودیت هایی که دارند به لحاظ موضوعی از ما کمتر است و همچنین جاذبه های تصویری فوق العاده ای دارند.

در این حال نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این شخص بیاید و مجله بخرد و آمار مطالعات هر ایرانی طبیعی است که به این شکل روز به روز کمتر و کمتر می شود مگر اینکه ما بتوانیم اطلاعات خوب و نایاب و مفید به مردم بدهیم که این کار هم با مطلبی که شما عنوان کردید خیلی سخت است و خیلی هم به بنیان این مجموعه ها ضربه  وارد می کند. مجله و رادیو و تلویزیون یک ارتباط عمومی است و طبیعتاً با یک سری محدودیت ها مواجه است.

تبیان: جهان جدید جهان بدون مرز است. موج جدید فرهنگ جهانی با ماهواره و اینترنت و موبایل وارد خانواده های ما شده است. نحوه ی برخورد ما این جریان را چگونه ارزیابی می کنید و فکر می کنید چند سال آینده با این سیر و سرعت به چه نقطه ای برسیم؟

ما در مورد خودمان ضعیف عمل کردیم و به شخصیت خودمان، هویت خودمان، ملیت خودمان بها ندادیم تا آن را درست بشناسیم. من اگر در یک خانواده ی خوب، جامعه ی خوب رشد کرده باشم هرگز حاضر نیستم که این اصالت ها را به راحتی معاوضه کنم و یا از دست بدهم.

شجاعی مهر

تاریخ، پیشینه و هویت ما عوامل افتخار و شکل دهنده ی شخصیت اجتماعی ما هستند و ما چون در معرفی این هویت ضعیف عمل کرده ایم متاسفانه جامعه و خصوصاً جوانان مان را دچار بی هویتی کردیم.

من گاهی اوقات جوانی را می بینم که نمی توانم بگویم که ایرانی اند یا نه؟ حتی به غربی ها هم شبیه نیستند. اصلاً معلوم نیست که اهل کدام سرای و سرزمین اند و بعضاً به این شکل و روحیات خود افتخار هم می کنند. قصد توهین ندارم اما بعضی کاملاً تهی و خالی هستند و کسی که تهی و خالی بود هر چیزی را که در آن بریزند می پذیرد البته مقصر آن هم خود ما هستیم چون کسی که به چیزی وصل نباشد طبیعی است که به هر چیزی چنگ می زند.

از طرف دیگرهم باید بپذیریم که فرهنگ وارداتی فرهنگ پرجاذبه ای است و طبیعی است که درون آدمی به این جاذبه های رنگارنگ گرایش پیدا می کند.در واقع جذابیت را با تکنولوژی آمیخته اند و محصول آن برای ما طبیعتاً جذاب است.

نکته ای که در خانواده به شدت نیاز داریم احترام متقابل است اینکه هر کسی جایگاه خودش را بشناسد  و به تناسب آن جایگاه از احترام برخوردار باشد و به جایگاه  دیگران هم احترام بگذارد.

تبیان: مدیریت کارها در خانواده شما به عهده ی کیست ؟یعنی اگر موضوعی و یا اختلافی پیش بیاید با محوریت چه کسی حل وفصل می شود؟ 

ستون و حصار اصلی در خانه، خانم خانه است هم به جهت مهر و محبت و عشقی که به دیگر اعضای خانواده می ورزد و هم به جهت اینکه جایگاه زن یا مادر در خانواده احترام خاصی دارد و این احترام توأم با یک حرف شنوی است.

نکته ای که در خانواده به شدت نیاز داریم احترام متقابل است، اینکه هر کسی جایگاه خودش را بشناسد  و به تناسب آن جایگاه از احترام برخوردار باشد و به جایگاه  دیگران هم احترام بگذارد.

اگر مبنای روابط در خانواده احترام به همدیگر باشد طبیعتاً به اختلاف و دعوا ختم نمی شود. ما در خانواده ی خودمان هر کدام مان می دانیم که جایگاه مان کجاست و  وظایف مان چیست.

اگر مشکلی هم در مباحث خانوادگی در خانواده ی ما ایجاد شود واقعاً با محوریت خانم خانه موضوع حل و فصل می شود.

تبیان: نقش پدرزن و مادرزن و پدرشوهر و مادرشوهر را چگونه در زندگی زوج ها  تلقی می کنید؟

من بهترین خانواده ی دنیا را دارم و همیشه برای بزرگترها احترام خیلی خاصی قائل هستم و نگاهم به همه ی حرف های آنها مثبت بوده است.

هیچ وقت تصور نکرده ام که مثلاً ایشان پدرخانم من هستند و واقعاً فکر می کنم پدر خود من هستند که واقعاً آنها را دوست دارم. برکت خانه ها به وجود پدربزرگ و مادربزرگ هاست و بچه های من زیباترین لحظات عمرشان زمانی است که با پدربزرگ و مادربزرگ شان سپری می شود و به خصوص که پدر خانم من سادات هستند و نفسشان خیلی حق است.

تبیان: به نظر شما دیدگاههای مذهبی چقدر در تحکیم نظام خانواده موثر است؟

باورهای مذهبی آدم را اهل خانواده می کند و ما را به اصل خانواده و ارتباط خانوادگی مقید می کند و باعث می شود استحکام خیلی زیبایی در خانواده به وجود  آید.

سلامت خانواده صد در صد مرهون باورهای دینی است حتی در سایر کشورها هم همین طور است. چون من مسافرت زیاد رفتم و هر جا که مذهب دین و باور حاکم بوده روابط خانواده زیباتر و شیرین تر بوده و در روابط اجتماعی هم به تبع آن خیلی با هم مهربان تر بوده اند.

از نظر روانشناسی باید بچه ی خود را در بغل بگیریم و  سفت بفشاریم. این حرکت به فرزندانتان اعتماد به نفس می دهد و بدینوسیله عشق را از وجود خودتان به وجود آنها منتقل می کند.

تبیان: شما به فرزند خودتان می گویید که دوستش دارید؟

من هفته ای یکبار بچه ها را خودم از خواب بیدار می کنم و دستی به سرشان می کشم و از رختخواب شان بلند می کنم. من عادت دارم که فرزندانم را در آغوش بگیرم و آنها را ببوسم. از نظر روانشناسی باید بچه ی خود را در بغل بگیریم و  سفت بفشاریم. این حرکت به فرزندانتان اعتماد به نفس می دهد و بدین وسیله عشق را از وجود خودتان به وجود آنها منتقل می کند. شاید بعضی اقوام وقتی این صحنه را در خانواده ی من می بینند، برای شان عجیب باشد اما برای من کاملاً عادی است که فرزندانم را در آغوش بگیرم و بفشارم و آنها را ببوسم.

تبیان: آیا تا به حال فرزندانتان را تنبیه هم کرده اید؟

بله من یادم می آید خیلی سال پیش یک بار تنبیه فیزیکی هم انجام دادم  ، برای اینکه فکر می کنم باید یادشان می ماند که کار اشتباهی مرتکب شده اند. تنبیه و تشویق عوامل مهم تربیت فرزندانمان و نشان دهنده ی سقف انتظارات ما از آنهاست.

شجاعی مهر

تبیان: نظر شما در مورد سفر چیست و چقدر به خانواده کمک می کند تا روابط خود را مستحکم تر کند؟ 

من خودم سفر را خیلی دوست دارم به همین خاطر حتماً دو الی سه سفر با خانواده ام در سال می روم و در سفر خیلی هم به همه ی ما خوش می گذرد.

تبیان: شما چرا اینقدر پیراهن یقه اسکی می پوشید؟

نمی دانم ولی حق با شماست پیراهن یقه اسکی را دوست دارم و زیاد می پوشم.

تبیان:کلام آخر؟

من آرزو می کنم مردم با احترام و آرامش روزگارشان را بگذرانند .من واقعاً برای آینده نگرانم چون ما با سرعت زیاد  داریم بدرفتار و بداخلاق می شویم و تحمل همدیگر را کمتر داریم و این نگران کننده است.

مصاحبه : مریم طالبی

 بخش خانواده ایرانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.