تبیان، دستیار زندگی
سخن ارتجالى، آن سخنى است كه سخنران صلاحیت و شایستگى آن سخن را دارد، ولى بدون آن كه خود را آماده و مهیا سازد، ناگهان با وضع و شرایطى مواجه گردد كه باید سخن بگوید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بي‌بصيرتي سخنور و شاخصه‌ها

فن سخنوري (22)

بی بصیرتی سخنور و شاخصه ها (فن سخنوری 22)

درمقاله گذشته که مي توانيد آن را اينجا مطالعه کنيد، پيرامون بصيرت سخنور، مطالبي گفتيم. در اين مقاله در صدد بررسي برخي مصاديق آن هستيم. اگر بخواهيم يک تعريف مصداقي از بي بصيرتي سخنور داشته باشيم، مي توانيم آن را به سه قسمت تقسيم کنيم.

بخش اول ناظر به سخنراني بدون علم به موضوع سخن است که در مقاله پيشين کمي درباره آن سخن گفتيم. نوع دوم آن سخن ارتجالي است که در يک جمله به صورت خلاصه بايد بگوييم، سخنراني که در موضوع خود تخصص دارد ولي براي کسب اطلاعات بايد مطالعه کند و چنين زماني را هم براي سخنراني خود اختصاص نداده است.

گاهي هم همه لوازم و معيارها جمع است ولي فهم مخاطب در نظر گرفته نمي‌شود و خود اين مساله نيز باعث خستگي و ملالت مخاطب شده و به تبع، از ارزش بيانات سخنران خواهد کاست. در اين مقاله به دو قسم اول خواهيم پرداخت.

سخن گفتن بدون علم

سخنورى، كه بدون علم و آگاهى، مطلبى را در كرسى خطابه مورد بحث قرار مى‏دهد و پيرامون آن سخن مى‏گويد، با اين عمل، به ارزش كلام شخصيت خود آسيب مى‏رساند و خويشتن را با عوارض نامطلوب آن مواجه مى‏سازد. يكى از نتايج زيان بار سخن گفتن بدون علم، خود را تحقير نمودن و از وزن و ارزش خويش كاستن است.

عن على (عليه السلام) تكلموا تعرفوا فان المرء مخبوء تحت لسانه.(1)

على (عليه السلام) فرموده: سخن بگوئيد تا شناخته شويد. چه، آدمى زير پوشش زبان پنهان است و چون سخن بگويد، قدر و منزلتش روشن مى‏گردد.

تا مرد سخن نگفته باشد                       عيب و هنرش نهفته باشد

يكى ديگر از عوارض سخن گفتن بدون علم، متهم شدن گوينده است. اگر خطيبى، در مجلسى، چند مطلب را بگويد، و تمام مطالبش بر وفق علم باشد، جز يكى مطلب، همان يك مطلب خلاف علم مى‏توان شنوندگان را در ساير مطالب وى دو دل و مردد نمايد و گوينده را در تمام سخنانش به بى‏علمى متهم سازد.

قال على (عليه السلام) لا تقل مالاتعلم فتتهم باخبارك بما تعلم.(2)

درباره چيزى كه از آن علم و اطلاع ندارى، سخن مگوى. چه، اين كار موجب مى‏شود كه در ساير گفته‏هايت متهم شوى و شنوندگان در صحت و اصالت ديگر سخنانت، كه از روى علم گفته‏اى، شك و ترديد نمايند.

سخن ارتجالى

بدون علم و آگاهى سخن گفتن، گاهى بدين صورت است كه گوينده موضوعى را مورد بحث قرار دهد و پيرامون آن سخنى بگويد كه فن او نيست و از آن بى‏اطلاع است. ديگر، آن كه در مطلبى بحث كند كه فن اوست، ولى براى مهيا شدن، بايد وقت مطالعه و مراجعه داشته باشد و اگر بخواهد بدون مراجعه سخن بگويد، بدون علم سخن گفته است.

سخن ارتجالى، آن سخنى است كه سخنران صلاحيت و شايستگى آن سخن را دارد، ولى بدون آن كه خود را آماده و مهيا سازد، ناگهان با وضع و شرايطى مواجه گردد كه بايد سخن بگويد.

پذيرفتن اين چنين سخن، فقط شايسته كسانى است كه اندوخته فكرى و ذخاير ذهنى فراوان دارند. به علاوه، از تجارب عملى بسيار برخوردارند. سخن ارتجالى سزاوار كسانى است كه از نظر مطالب و محفوظات آن قدر غنى هستند كه مى‏توانند ظرف چند لحظه، از آن چه در حافظه دارند، مطلب متناسبى را برگزينند و به شكلى تنظيم كند كه متناسب مجلس باشد و در محضر القا نمايند، اما كسانى كه به قدر كافى اندوخته فكرى ندارند و مسلط بر سخن نيستند، حتما بايد از قبول سخن ارتجالى شانه خالى كنند و به هيچ وجه زير بار نروند. چه، ممكن است با پذيرش آن، خويشتن را خجلت زده و شرمنده سازند و به انگيزه عرض وجود و ابراز لياقت، موجبات ذلت و تحقير خود را فراهم آورند.

عن ابى محمد الحسن بن على (عليه السلام) قال مااقبح بالمؤمن ان تكون له رغبه تذله.(3)

امام عسگرى (عليه السلام) فرموده: چقدر قبيح است براى مؤمن، كه در وى رغبت و ميلى باشد كه مايه ذلت او گردد.


منبع:

نهج البلاغه، كلمه 392.

45 - غررالحكم، ص 828.

46 - تحف‏العقول، ص 489.

سخن و سخنوري - محمد تقي فلسفي

تهيه: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان