تبیان، دستیار زندگی
سخنان جهانگیر خسروشاهی درباره سبک زندگی در رمانهای دهه 80 جهانگیر خسروشاهی معتقد است: شورابه‌زار روشنفکری و از بام افتادن برخی از شاعران و نویسندگان سبب شده نسل آینده به باتلاق و لجنزار کشیده شود. ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سبک زندگی در رمانهای دهه 80

سخنان جهانگیر خسروشاهی درباره سبک زندگی در رمانهای دهه 80

سبک زندگی در رمانهای دهه 80

جهانگیر خسروشاهی معتقد است: شورابه‌زار روشنفکری و از بام افتادن برخی از شاعران و نویسندگان سبب شده نسل آینده به باتلاق و لجنزار کشیده شود.

برخی‌ها حس می‌کنند روشنفکری یعنی دوری از مذهب، دین و پرچم خود اما نمی‌دانند این یعنی باتلاق و لجن‌زار.

هنرمند باید آیینه تمام نمای کشورش باشد،‌ در غرب این ایده از شعار به عمل تبدیل شد و رمان‌های نوشته شده از سر صدق نویسنده به شدت آیینه تمام نمای کشورش است. رمان "سقوط"‌ آلبر کامو یکی از رمانهایی است که نحوه زندگی فرانسوی را به خوبی به تصویر می‌کشد.

این آیینگی در ادبیات داستانی ایران اتفاق نیفتاد و مدعیان نویسندگی ایرانی نه تنها نتوانستند در عرصه بین‌الملل موفق باشند بلکه در عرصه  داخل هم بازنده میدان بودند.

رمانهای اولیه در عصر مشروطیت نشان می‌دهد تقلید از غرب در آن زمان هم وجود داشت اما هنرمندان رمان‌نویس داخل سعی می‌کردند این رمانها را بازسازی کنند و همزاد پنداری در آنها به وجود آوردند اما آن دسته که به هیچ عنوان مردم را قبول نداشتند و زندگی ایرانی را دوست نداشتند مجبور شدند به گوشه‌ای بخزند و هیچ‌کس به آنها توجهی نمی‌کرد در حالی‌که در این دوره اینچنین نیست.

خواست رهبری و مردم را باید از طریق ادبیات بیان کرد و این درحالی است که به این خواست توجهی نمی شود و‌ ارتباط نامشروع، بی احترامی به پدر و مادر و چیزهایی از این قبیل در این دوره به فور در رمان‌ها دیده می‌شود!

آنچنان در رمان‌های دهه 80 بحث مذهب به سخره کشیده شده و نیش و کنایه  به آن زده می‌شود که گاهی این حس به افراد دست می‌دهد که نام نویسنده کتاب را باید به اسمی خارجی تغییر داد.

دقیقا رمانهای امروزی مقابله مذهب و کشیشان را نشان می‌دهد فقط به جای مذهب و کشیش و غرب،‌ ایران و مسجد و مومن شده است و این جای تاسف دارد.

برخی‌ها از شعر دفاع مقدس و انقلاب دوری کردند، وقتی شاعری فکر تنهایی و چینی‌اش است و در مقابل تهاجم به مملکتش سکوت می‌کند و حس می‌کند شان او بالاتر از شان دیگران است چه باید گفت.

سپهر فرهنگی غرب باید از بین برود و آن هم بدون تلاش نویسندگان داخلی امکانپذیر نیست.

برخی‌ها از شعر دفاع مقدس و انقلاب دوری کردند، وقتی شاعری فکر تنهایی و چینی‌اش است و در مقابل تهاجم به مملکتش سکوت می‌کند و حس می‌کند شان او بالاتر از شان دیگران است چه باید گفت.

همانطور که ایران در حال حاضر از جوهر تکنولوژی غرب بی‌نیاز است باید در زمینه ادبیات هم این مسئله را حل کند و اینقدر ضعیف عمل نکند.

تا چه زمانی قرار است ممیزی کنیم؟ تا کی به عقبه نویسنده قرار است توجه شود؟ تا چه زمانی می‌خواهیم به دیگران فرصت دهیم که وارد میدان شوند و غیرت ایرانی ما را به بازی بگیرند.

ناموسمان را به دست کسانی سپردیم که غیرت کشور را هدف قرار داده‌اند و توانستند به واسطه وسایل ارتباطی جدید در دهه 80 از جمله ماهواره ذهن و فکر فرزندان ایران را به بازی بگیرند.

ایران هم‌اکنون میراث ارزشمندی به نام قرآن دارد،‌ قصص قرآنی بهترین منبع برای نویسندگان ما هستند که عرفا و شاعران گذشته  از آنها بهترین بهره را بردند.

در رمان‌های ترجمه شده بارها به موضوع برابری زن و مرد اشاره شده اما هیچ دلیلی برای این آزادی نیاورده است و هیچ‌کس نیز از آنها سئوال نکرده که این آزادی آیا تحقق پیدا کرده است یا نه؟

در حال حاضر نویسندگانی را می‌بینیم که برای دفاع مقدس و انقلاب قلم زدند و آثار فاخری را هم به چاپ رساندند اما هم‌اکنون تحت تاثیر غرب وادادگی را  به راحتی در قلم آنها می‌توان دید.

نویسندگان خطوط قرمز را رد می‌کنند تا کتاب‌هایشان خوانده شود و به خاطر آنها ارزشگذاری‌ها را از بین می‌بریم.

وقتی نویسنده بخواهد در یک خط کشی مشخص برای ناشر بنویسد نتیجه‌اش این می‌شود مه ظرف و محتوا در کنار هم نمی‌توانند قرار بگیرند و قلمشان را به پول می‌فروشند.

یک نویسنده نیمی از نوشته‌هایش را مدیون خودجوش بودن حسش است و اگر بخواهد آن را قالب‌بندی کند به طور قطع موفق نخواهد بود و نتیجه‌اش این می‌شود که در ادبیات داستانی این روزها به طور کامل قابل دیده شدن است.

رمان‌های دهه 80 را نمونه بارز بی‌بند و باری، فرقه‌گرایی و دهن کجی به دین است، هر چند این کتاب‌ها در ابتدای امر مجوز چاپ نمی‌گیرد اما با کمی تعدیل موفق می‌شود وارد بازار نشر شود و ادبیات داستانی را وارد باتلاق غرب می‌کند.

عادی‌سازی رابطه زن و مرد از دیگر نکات رمانهای دهه 80 است، ابتذال و برهنگی در مقابل یکدیگر و برابری حقوق زن و مرد فریب غرب است و ما در این فریب فرو رفته‌ایم در صورتی که مرد در اسلام جایگاهش تعقل است و زن عاطفه. اما در رمان‌های تالیفی و ترجمه دهه 80 زن و مرد شرب خمر می‌کنند و مسائلی را انجام می‌دهند که شرم می‌کنیم بیان شود.

****

جهانگیر خسرو شاهی ، اول آذر 1340 در روستای‌ دهق‌ واقع در 84 کیلومتری شمال غرب اصفهان در خانواده‌ای مذهبی و روحانی متولّد شد . او خواندن و نوشتن را در مکتب آموخت و پس از دوره‌‌ای تحصیل در مدرسه وارد حوزه شد و به تحصیلات حوزوی پرداخت. فعالیت‌های فرهنگی خود را از ابتدای انقلاب اسلامی شروع کرد و از سال 1368 تا کنون با حوزه هنری همکاری دارد.

حضور در مجله سوره ، دو دوره عضویت در شورای بررسی کارگاه قصه و رمان حوزه هنری ، عضویت در پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، همکاری با گروه تلویزیونی جهاد سازندگی و گروه تلویزیونی روایت فتح از فعالیت‌های فرهنگی خسرو شاهی است. در سال 1377 به عنوان داور جشنواره فیلم دفاع مقدس و در سال‌های 1377، 1379، 1383 به عنوان داور جشنواره انتخاب کتاب دفاع مقدس حضور داشته است و در سال 1383 نیز داوری انتخاب کتاب دفاع مقدس دفتر ادبیات داستانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را عهده‌دار بوده است.

او تا کنون آثار زیادی از جمله داستان کوتاه، رمان و زندگینامه داستانی و مقاله به چاپ رسانده است.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: خبرگزاری مهر، سوره مهر