به چه رشتهای علاقه دارم؟ (3)
در قسمت اول این نوشتار به «آشنایی با گزینهها» پرداخته شد.
و در قسمت دوم، موضوع «تشخیص نیاز اجتماعی» بررسی گردید.
سومین شاخصه برای انتخاب رشته، بررسی استعدادهای نهفته و علایق شخصی است. همانطور که درجلسه گذشته بیان شد، بررسی و تشخیص نیاز اجتماعی و به دست آوردن آن، نمی تواند به تنهایی مسیر و راه انتخاب رشته را به ما بنمایاند. بلکه اگر علاقه و استعداد درونی شخص با آنچه جامعه به آن احساس نیاز میکند، متفاوت باشد، موفقیت چندانی شامل حال فرد نخواهد شد.
چرا که یکی از مهمترین شاخصههای موفقیت، انگیزه است که به سبب آن، شور و شوق و علاقه درانسان پدید آید. ازطرفی دیگر، این شور و علاقه باید با استعدادهای شخصی فرد نیز همگام باشد. اگر شما هم مانند بسیاری از طلاب، در تشخیص استعداد و علاقه خود، سرد در گم هستید، حتما این مقاله را مطالعه کنید.
3. استعداد و علاقه شخصی
بدون شک در انتخاب رشتة تخصصی باید به آمادگی فردی و ذائقة شخصی توجه کرد. علاقههای انسان موتور محرک وجود اوست و تمام فعالیتهای او را پیش میبرد. بدون علاقه، انسان در هیچ کاری طراوت لازم را ندارد و با تکلف و کسالت وارد آن میشود. این چگونگی باعث میشود که دقت لازم را در آن به کار نیاورد و به قول معروف تنها به اسقاط مسئولیت و رفع تکلیف بپردازد. بدین ترتیب ثمرة کار بسیار تُنُک و کم مایه خواهد شد و به کار کسی یا درمان دردی نخواهد آمد. بدون علاقه و استعداد، توان انجام کار به گونهای رضایتبخش وجود ندارد و به تبع آن تکلیف و مسئولیت از گردن انسان ساقط است. بنابراین به بهانة نیاز اجتماعی نباید به علاقهها بیاعتنایی کرد. زیرا ما چه بخواهیم و چه نخواهیم تحت سیطرة عواطف درونی خود هستیم و از بیتوجهی به آن در فشار و دشواری قرار خواهیم گرفت.
البته میتوان ادعا کرد انسان به طبیعت اولیة خود استعداد همه یا اغلب مهارتها و دانشها را دستکم در حدود عمومی دارد و با تلاش و تمرین میتواند به مراتب بالای آن نیز دست یابد اما این نکته نیز هست که در بعضی زمینهها استعداد انسان شکوفاتر و آمادگی او بیشتر است. این موارد، انگشتشمار و اندکاند و مقرون به صرفهتر این است که سرمایة عمر در همین موارد به کار گرفته شود تا نتیجة بیشتر و بهرة فراوانتری به کف آید.
تشخیص استعداد و نشانههای آن
بسیاری از طلاب از چگونگی دستیابی به این خودشناسی و راهکار کشف استعداد خود ناآگاهاند؛ به همین جهت این موضوع به یکی از دغدغههای اساسی و فراگیر آنها تبدیل شده است. توجه به این گزارهها چه بسا در فرایند تشخیص استعداد به کار آید و از این دشواری و نگرانی بکاهد؛
جوان استعداد انجام هر کاری و موفقیت در هر رشتهای را دارد. به همین جهت باید تواناییهای علمی و مهارتی لازم را در عرض هم دنبال و در حد نصاب کسب نماید. اما در کنار این تواناییهای متفرقه و اطلاعات عمومی فراوان، در یک زمینة مشخص، لازم است مهارت ویژه داشته باشد و اثر استثنایی ارزشمند تولید کند. در این موضوع او سرآمد و عنصر اول به شمار میرود و سخن یا اثرش کاملا مورد اقبال واقع میشود. این اقبال نیز نشان دهندة درجة مهارت و اشراف او بر تمام تولیدات آن عرصه خواهد بود. به عنوان نمونه در یک رشتة علمی ـ پژوهشی یا در تبلیغ برای کودکان یا در بیان احکام شرعی یا در اشراف بر صحیفة سجادیه یا در استفاده از فلان هنر در تبلیغ آموزههای دینی یا.. . سرآمد و مرجع دیگران باشد و بر تمام فضای آن احاطه داشته باشد.
دو اشتباه بزرگ در تشخیص علاقه و استعداد رخ میدهد: یکی اینکه سختی کار ـ علمی یا اجرایی ـ فرد را کلافه کند و به دنبال این کلافگی نتیجهگیری کند که استعداد فلان کار را ندارد. در حالی که سختی کار را نباید با نداشتن استعداد اشتباه کرد. دیگر اینکه به جهت تازگی کار و و موفقیت طبیعی که بر اثر تلاش حاصل میشود روح تنوعجوی انسان لذت برد و گمان کند که استعداد استمرار آن را دارد. این دو اشتباه عمومی و نقطة خطرخیز باید مد نظر افراد قرار گیرد و برای اطمینان از سلامت انتخاب با آنها مقابله شود. راه مقابله با آن نیز آزمایش گزینة انتخاب شده در زمان نسبتاً گسترده است.
برای پاسخ تفصیلی به این سؤال، شخص باید آیندة خود را به خوبی مجسم کند، خود را در موقعیتهای عینی مختلف به تصویر کشد و روحیات و حساسیتها و آرمانهای خود را در هر یک از آن موقعیتها محک زند. به شخصیتهایی که در آن نقشها هستند و نوع فعالیتها و ساعات زندگی آنها نظر دقیق اندازد و برنامة کاری روزانه آنها را از نزدیک مرور کند. مثلا زندگی یک محقق حوزوی را در کتابخانهها در نظر بگیرد و از خود بپرسد که آیا ظرفیت، تحمل و توان آن را دارد که تمام عمر را به مطالعه و تحقیق و تدریس بگذراند و مقاله و کتاب تألیف کند؟ یا زندگی یک مبلغ موفق، یک مسئول اجرایی کارآمد، یک مدیر موفق مدرسة علمیه، یک قاضی موفق دادگستری، یک امام جماعت یا امام جمعة کارآمد، یک استاد برجسته، یک مشاور کاردان، یک مربی شایسته، و.. . را بررسی کند و خود را در ظرف زمانی 10 سال بعد جایگزین آنها نماید. به داوری خود در بارة این تصویرها یا پسند و علاقة خود حساس شود و خودشناسی خود را افزایش دهد. برای این منظور میتوان از معاشرت با چهرههای موفق واقعی ـ علاوه بر تصویرهای فرضی ـ بهره گرفت. مطالعة سرگذشت بزرگان علم و عمل و دقت در نظام فعالیتهای روزمرة آنان نیز در این زمینه بسیار مفید است.
علاقه با استعداد رابطه مستقیم دارد یعنی علاقه، نشان استعداد است و اگر انسان علاقة خود را دنبال کند چیزی را که با وجودش سنخیت داشته دنبال کرده است. ما جذب چیزی میشویم که با آن سنخیت داریم بدین رو اگر بتوانیم از حیطة نگاه دیگران و ارزشهای محیطی و بیرونی خارج شویم و خود واقعیمان را بروز دهیم استعداد ما شکوفا خواهد شد. اما گرفتار جو عمومی بودن و مطابق سلیقة دیگران رفتار کردن ممکن است به بیخاصیتی و کمثمرگی بیانجامد.
منبع: طلبه و انتخاب رشته تحصیلی – محمد عالم زاده نوری
تهیه و فرآوری: محمد حسین امین – گروه حوزه علمیه تبیان