تبیان، دستیار زندگی
درباره بانو آنتونیا سوزان دافی (ای اس بایت) و سخنانش در باب ادبیات
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سوزان دافی: به ادبیات شرق علاقه دارم

درباره بانو آنتونیا سوزان‌دافی (ای اس بایت):

به ادبیات شرق علاقه دارم اما با آن خیلی آشنا نیستم

ای‌اس‌بایت، خالق 28 کتاب و کسی است که روزنامه تایمز، او را در فهرست «پنجاه نویسنده بزرگ انگلستان از سال 1945» خود کرده است، برنده جوایزی چون پن/ جایزه قلم نقره مک‌میلان، بوکر، کامن‌ولث و شکسپیر است. وی وارث  سنت خانوادگی خود است؛ خواندن، تفکر، و نوشتن.

بانو آنتونیا سوزان‌دافی، مشهور به ای‌اس‌بایت، در 24 آگوست 1936 در یورکشایر انگلستان متولد شد.

اولین رمان او با عنوان «سایه خورشید» در سال 1964 منتشر شد و داستان دختر جوانی را باز می‌گفت که زیرنظر چشمان دقیق پدری سنت‌گرا و سختگیر بزرگ می‌شود و به دنبال آن در سال 1967 رمان «بازی» را منتشر ساخت، که به رابطه دو خواهر می‌پردازد. «باکره‌های باغ» در سال 1978 منتشر شد و اولین کتاب، از چهارگانه‌ای درباره یک خانواده یورک‌شایر بود. جلد بعدی آن با نام «هنوز زندگی» در سال 1985 منتشر شد که جایزه پن را برایش به ارمغان آورد، بعد در سال 1996 جلد سوم با نام «برج بابل» را منتشر کرد و آخرین  این چهارگانه در سال 2002 و به‌صورتی خاص به زندگی فردریکا، به‌عنوان زن جوان روشنفکری می‌پردازد که در کمبریج تحصیل می‌کند، در زمانی که زنان دانشگاهی مورد تحقیر شدید مردان همکار خود قرار دارند. جلدهای بعدی رویاهای انقلابی و شکوفای جوانان دهه شصتی اروپایی‌ها – نسخه انگلیسی – را دنبال می‌کنند. مهم‌ترین رمان او با عنوان «مالکیت» در سال 1990 منتشر شد، رمانی که برایش جایزه بوکر را به همراه آورد. رمان زندگی دو عضو آکادمی معاصر را دنبال می‌کند، که هرکدام مشابه چهره ادبی [داستانی، نه واقعی] قرن نوزدهمی هستند، که روی‌شان تحقیقی می‌کنند. البته وی در سال 2009 هم برای رمان «کتاب  کودکان» نامزد جایزه بوکر شد، اما نتوانست دوباره این افتخار را از آن  خود کند.

رمان هنوز پیچیده‌ترین شیوه‌ای است که ما برای گفت‌وگو با یکدیگر ابداع کرده‌ایم. شاید شکلش تغییر کند - برای مثال الکترونیکی شود - اما وداع با رمان زمان بسیار زیادی طول خواهد کشید، همه وبلاگ‌ها و فیس‌بوک‌هایی که داریم، درواقع گواهی بر این مدعاست که ما نیاز به نوشتن و خواندن داریم.

ای‌اس بایت، یکی از مهم‌ترین نویسنده‌های زنده انگلستان، همراه با شهرتی جهانی است. بسیاری از رمان‌های او در مقیاسی گسترده کار شده‌اند، هم از لحاظ ادبی و هم در گستره مکانی، زمانی و جاه‌طلبی سوژه نوشتاری‌شان. رمان‌های او برای افراد آگاه و تحصیلکرده نوشته می‌شوند و اغلب لایه‌های گوناگون معنایی به خود می‌گیرند، یک تئوری ادبی را همراه خود می‌کنند، افسانه‌های جن و پری کشورهای گوناگونی را همراه خویش دارند و ادبیات دوره‌های گوناگون زمانی، از قرون میانه گرفته تا قرن نوزدهم را پیش می‌کشند. و با وجود غلبه ادبیات و نظریه‌های ادبی، آثار او این دل‌مشغولی‌ها را همراه با استفاده استعاره‌ای از علوم گوناگون دارا هستند، از زندگی مورچه‌ها و زنبورهای عسل گرفته تا نظریه تکامل داروین.

به ادبیات شرق علاقه دارم اما با آن خیلی آشنا نیستم

سخنانی از ای اس بایت در باب ادبیات:

رمان می‌نویسم، چون مبهوت زبان هستم. رمان‌ها، آثار هنری‌ای هستند که از زبان بیرون کشیده می‌شوند، در تنهایی یک انسان خلق می‌شوند و در تنهایی انسانی دیگر خوانده می‌شوند، آرزوی فردی این است که تنهایی انسان‌های بسیاری شامل این خوانش بشود. برای همین دل‌مشغول آن چیزی هستم که در ذهن خواننده‌ها پیش می‌رود و نویسنده‌ها، شخصیت‌ها و راوی‌های کتاب‌ها. دوست دارم در مورد مردمانی بنویسم که می‌اندیشند، که برایشان اندیشیدن مهم و جذاب (در عین دردناک بودن) است. هرچند معنایش این نمی‌شود که کتاب‌هایم متفکر باشند، یا صرفا محلی برای نبرد ایده‌ها و اندیشه‌ها. من الگوهای رسمی رمان را دوست دارم، دوست دارم رابطه‌ها را پیدا کنم، رابطه‌های بین همه‌جور آدم‌های متفاوت، بین اشیا، روش‌های نگرش، زمان‌ها و مکان‌های مختلف. اما همچنین، عاشق این ایده هستم، همان‌طور که هنری جیمز می‌گفت، که رمان‌ها می‌توانند هیولاهای گنده افسارگسیخته‌ای باشند، فرمی بخشنده که می‌تواند تقریبا هر چیزی را در خود شامل کند.

من وضعیت رمان را از دست‌رفته نمی‌بینم. رمان، که ارتباطی ممتد را از یک شخص به شخص دیگر ترسیم می‌سازد و از زبان استفاده می‌کند، هنوز پیچیده‌ترین شیوه‌ای است که ما برای گفت‌وگو با یکدیگر ابداع کرده‌ایم. شاید شکلش تغییر کند - برای مثال الکترونیکی شود - اما وداع با رمان زمان بسیار زیادی طول خواهد کشید، همه وبلاگ‌ها و فیس‌بوک‌هایی که داریم، درواقع گواهی بر این مدعاست که ما نیاز به نوشتن و خواندن داریم.

سنت ادبیات شرق در زمینه اساطیر و افسانه‌ها بسیار غنی است‌. به ادبیات شرق علاقه دارم اما با آن خیلی آشنا نیستم، مقاله‌های متعددی درباره هزار و یک شب نوشته‌ام و درباره‌اش مطالب زیادی خوانده‌ام. شدیدا کار رابرت اروین، محقق و نویسنده‌ای را که اطلاعات زیادی درباره ادبیات شرق دارد، تحسین می‌کنم.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منبع: فرهیختگان